- 701
- 1000
- 1000
- 1000
روز شهادت حضرت فاطمه (س) فاطمیه دوم 96 ، حسین سازور
مرثیه خوانی روز شهادت حضرت فاطمه (ص) فاطمیه دوم با صدای حسین سازور، 1396
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
غزل خوانی - چقدر اشک بریزم ز جدایی آقامن دلم تنگ شده تنگ, کجایی آقاهمه دارند به تنهایی من میخندندبه همه گفته ام این جمعه می آیی آقاوقت و بی وقت هوای همه کردم جز توکاش میخورد دلم با تو هوایی آقابیشتر از همه دنبال من و کار منیمن کیم دربدِر بی سر و پایی آقابه خدا معترفم نوکر بد یعنی منآمدم بر درت ای شاه گدایی آقاتو فقط ناز بکش, اخم کنی میمیرمیار و غمخوار من زار شمایی آقاامتحان کردی و شرمنده شدم پیش حسینمن ندارم بخدا خرده حیایی آقامادرت واسطه باشد همه را می بخشندقبل آنکه ببری کرببلایی آقاکاش میشد که در این شعر زبان میشد لالفاطمه باز دلش ریخت اذان گفت بلال
-
روضه - میدونید رفتن دلبر یعنی چی؟معنی لحظه آخر یعنی چی؟باغ بی غنچه چه معنایی داره؟آشیون بی کبوتر یعنی چی؟جلوی چشم یه دختر، نیمهشببردن تابوت مادر یعنی چی؟بره یار و نشه فریاد بکشیچه میفهمیم ما که مضطر یعنی چی؟پاهاش انگار نای حرکت ندارهبدون فاطمه حیدر یعنی چی؟اشکای نم نم ساقی میدوننوقتی که بشکنه ساغر یعنی چیدرِ علمه علی و خوب میدونهوقتی آتیش بگیره در یعنی چی؟اونی که پر زده یار جوونشمیدونه غنچه پرپر یعنی چیکی میدونه جای دستای تبرروی برگای صنوبر یعنی چی؟اولین باره که سلمان میبینهلرزش زانوی حیدر یعنی چیبعد از این بی فاطمه، پیش علیمی دونید خوندن کوثر یعنی چیشاعر:قاسم صرافان
-
شور - حال تو خرابه این دلم کبابهبالت و شکسته رفتنت عذابهاین روزا دلت محزونه چشماتم یه کاسه خونهدردات و خدا میدونهجونت به لب رسید زهرا دشمن گلت رو چید زهراقلبم برات تپید زهراای وای نرو نرو زهراسایه سر من فاطمه همسر منگریم و در اورد گریه دختر منمیزنی موهاش و شونه خوبیات به جا می مونهصورتت ازم پنهونهروت و ازم نگیر زهرا دریام شدم کویر زهراخیلی شدی تو پیر زهراای وای نرو نرو زهراتو هنوز جوونی کاش پیشم بمونیعشقم نبینم پاییز و خزونیشوهرت شده افسرده کی بلا سرت اوردهخانومم رو چی ازردهدردت برای من زهرا دیدم که میزدن زهراپیش چشم حسین زهراای وای نرو نرو زهرا
-
واحد - ای وای این در خونه ی امامه پس چرا پشتش ازدحامه اینجا چرا پر از غلامه ای وایای وای برای چی هیزم میارن به پشت این خونه میذارن به هیچ کسی رحمی ندارن ای وایکفتارای مدینه به فکر یک شکارنمشعلاشون تو دست تا پای در بذارنواویلا وامصیبتای وای تا شعله ی آتیش به پا شد ضرب لگد مشکل گشا شد آخر در این خونه واشد ای وایای وای ریختن تو خونه دادِ بیداد هجوم آوردن غرق فریاد در روی جسم مادر افتاد ای وایفقط این و بگم که اوج غم و بلا بودیادگار پیمبر به زیر دست و پا بودواویلا وامصیبت
تاکنون نظری ثبت نشده است.