- 674
- 1000
- 1000
- 1000
وفات حضرت معصومه (س) 1397، محمدحسین پویانفر
مرثیه خوانی وفات حضرت معصومه (س) با صدای محمدحسین پویانفر، 1397
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
روضه - ای سایه ی بالا سرِ خواهر برادر ای جانِ از جانِ خودم بهتر برادر خواهر همان احساس مادر بر برادر دارم برایت می شوم مادر برادر ای سوره چشمی بر منِ آیه بیانداز یعنی نگاهی هم به همسایه بیانداز یک بارِ دیگر بر سرم سایه بیانداز بر خواهرانش سایه دارد هر برادر چیزی به غیر از چشم تر دارم ندارم از گوشه ی زندان خبر دارم ندارم اصلاً نمی دانم پدر دارم ندارم دیدم کمالاتِ پدر را در برادر از جانب زُلفت صبایی می فرستی؟ با التماس من دعایی می فرستی؟ دارالشِفای من دوایی می فرستی؟ افتاده ام در گوشه ی بستر برادر! اینجا مسیرِ کوچه ها خوب است خوب است وقتی نگاهِ مردها خوب است خوب است حالا که احوالِ رضا خوب است خوب است از بس فنا گردیده ام من در برادر در کوچه ها با حالِ بیمارم نبردند وقتی رسیدم، سمتِ بازارم نبردند این معجری را که سرم دارم نبردند اینجا چه شأنی دارد این معجر برادر ای کاش مرغی را کسی بی پَر نبیند جسمِ برادر را کسی بی سر نبیند هر کس ببیند کاش که خواهر نبیند افتاده روی تلِ خاکستر برادر نه تو جسارت دیده ای نه من جسارت نه تو اسارت دیده ای نه من اسارت نه تو به غارت رفته ای نه من به غارت پس ما دو تا قربانِ آن خواهر برادر با نیزه ای تا شاه را از حال بردند یک یک تماماً رو سوی اموال بردند هر آنچه را که بود در گودال بردند تسبیح، عبا، عمامه، انگشتر برادر شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان
-
زمینه - سلام حرم یازده امام سلام کرم یازده امام فاطمه ی مظلومه یا حضرت معصومه ای که بهشت آرزوهامی چشم امید من به دستاته بوی مدینه می رسه از قم این حرم مادر ساداته دختر غصه های عاشورا خواهر سلطان خراسانی آیینه ی حضرت زهرایی تو مادر مردم ایرانی غربت شبای تنهایی امید زندانی بغدادی وقتی امام رضا رو می بردن پشت سرش از نفس افتادی در آخرین لحظه تو آغوشت یه نامه از امام رضا داری به یاد اون پیراهن خونی مرثیه ی کرب و بلا داری داری می سوزی و پر از تبی شده شهادت تو زینبی شده کشته شدن همسفرای تو نمونده محرمی برای تو سری ندیدی روی نی باشه تو بزم می نبوده جای تو به صورتت کسی نزد سیلی نه چادرت شبیه زهرا شد نه بسته شد دستای تو هرگز نه گره معجر تو وا شد اگه توی جوونی پیر شدی ولی کسی ندید اسیر شدی ولی دختر و خواهر امامی تو همه با گل میان به استقبال چی بگم از زینب و تنهایی چی بگم از شلوغی گودال ندیدی زیر سم مرکب ها تنی به خون کشیده شه خانوم ندیدی با هزار و نهصد زخم سر از قفا بریده شه خانوم حسین شهید شیب الخضیب حسین شهید خد التریب
-
زمزمه - آقای من دین و دنیای من دنیای من خواب و رویای من رویای من تویی آقای من آقای من سر شده با تو همه روزامون حرم تو رویای شبهامون خالی باز حرم تو جامون آقای من غریبونه روی خاک صحرا سر تو رو بریدن از قفا سر تو بود روی پای زهرا سر تو ای برادر زینب به نیزه شد برابر زینب نا محرما دور و بر زینب وای زینب تشنه لب ای برادر زینب خاک غم تو بر سر زینب بی تو غارت شد معجر زینب برادرم بعد تو شد خیمه هامون غارت ما رو بردن بی تو به اسارت مونده برام پیروهن پارت وای زینب
-
واحد - آقا سلام خواهرتان روبهراه نیست دور از تو کار هر شب او غیر آه نیست میخواست تا به طوس بیاید ولی نشد ور نه رفیق بیکسیات نیمه راه نیست وقتی به قم رسید خرابهنشین نشد آسوده باش خواهر تو بیپناه نیست یک مرد هم نیامده نزدیک محملش شب را به آفتاب که اذن نگاه نیست اذنم بده بهطعنه بگویم به شامیان در قم محب فاطمه بودن گناه نیست دروازه را که دید بهیاد رباب گفت در شهر شام هیچ کسی سربهراه نیست زینب کجا و محمل بیسایبان کجا بال و پر رقیه کجا ریسمان کجا زهر فراغ خورد ولی دستوپا نزد معصومهات بهجز تو کسی را صدا نزد مسموم شد ولی بههوای زیارتت با اهل خویش حرفی ازین ماجرا نزد میخواست تا شهیده شود مثل مادرش هرچند تازیانه به او بیحیا نزد از کوچهای گذشت که نامحرمی نداشت اطراف او کسی سخن نابجا نزد آقا اجازه؟! فاطمه تو زمین نخورد اینجا کسی به ساحت او پشتپا نزد اصلاً به جان فاطمه سوگند یارضا او را کسی برای رضای خدا نزد اذنم بده بهطعنه بگویم مدینه را قم، امن بود، فاطمه را بیهوا نزد این کوچهها کجا غم آن کوچهها کجا زهرا کجا و سیلی آن بیحیا کجا
-
واحد - یا اباعبدالله الحسین ای که به عشقت اسیر خیل بنی آدم اند سوختگان غمت با غم دل خرم اند هر که غمت را خرید عشرت عالم فروخت با خبران غمت بی خبر از عالم اند یا اباعبدالله الحسین یوسف مصر بقا در همه عالم تویی در طلبت مرد و زن آمده با درهم اند خاک سر کوی تو زنده کند مرده را زانکه شهیدان تو جمله مسیحا دمند یا اباعبدالله الحسین صفا و مروه دیده ام گرد حرم دویده ام هیچ کجا برای من کرب و بلا نمی شود
تاکنون نظری ثبت نشده است.