- 1215
- 1000
- 1000
- 1000
سینه لبریز شد آخر ز شرار جگرم
مرثیه خوانی شهادت امام جعفر صادق (ع) با صدای سید علی مؤمنی، سال 1389
متن شعر:
سینه لبریز شد آخر ز شرار جگرم
می زنم آب بر این شعله ز اشک بصرم
شب و تنهایی و سجاده و اشک و من و یار
به چه تقصیر شکستند نماز سحرم
وقتی ازخانه کشیدند برونم دل شب
نه عبا بود به دوش و نه عمّامه به سرم
من پیاده به روی اسب و سوار ابن ربیع
ضعف بر پا و عرق بر رخ همچون قمرم
شکر الله که دادی تو نجاتم ای زهر
می برم شِکوه ز منصور به جد و پدرم
آب گردید تنم چون جگر پاک حسن
پاره شد چون بدن جد غریبم جگرم
قبر بی شمع و چراغم به همه می گوید
من در این دور و زمان از همه مظلوم ترم
متن شعر:
سینه لبریز شد آخر ز شرار جگرم
می زنم آب بر این شعله ز اشک بصرم
شب و تنهایی و سجاده و اشک و من و یار
به چه تقصیر شکستند نماز سحرم
وقتی ازخانه کشیدند برونم دل شب
نه عبا بود به دوش و نه عمّامه به سرم
من پیاده به روی اسب و سوار ابن ربیع
ضعف بر پا و عرق بر رخ همچون قمرم
شکر الله که دادی تو نجاتم ای زهر
می برم شِکوه ز منصور به جد و پدرم
آب گردید تنم چون جگر پاک حسن
پاره شد چون بدن جد غریبم جگرم
قبر بی شمع و چراغم به همه می گوید
من در این دور و زمان از همه مظلوم ترم
تاکنون نظری ثبت نشده است.