- 31
- 1000
- 1000
- 1000
آخه این چه حسّیه شبای ولادت تو دارم
مدیحه سرایی شب ولادت حضرت ابالفضل العباس (ع) در مدح امام حسین (ع) با صدای محمود کریمی، 1402
آخه این چه حسّیه شبای ولادت تو دارم
هی میخوام کِل بکشم، شادی کنم؛ بازم میبارم
دور و بریات میگن، اینا از سر ذوقه
کشتهمردههات میگن، اینا اشکای شوقه
آی اونیکه از ازل توی دلم نشستی
یک عمره سؤالم اینه، آخه تو کی هستی؟
تو مگه همونی نیستی
که نگاهی کرده و دلم رو برده؛ تو همونی
تو مگه همونی نیستی
که دلم رو مادرم بهش سپرده؛ تو همونی
تو مگه همونی نیستی
که داره قدّ یهدنیا کشتهمرده؛ تو همونی
تولّدت مبارک، آسمونی
تولدت مبارک، مهربونی
اشکامو پاک میکنم و هوار میکشم
هرکی عاشقتره، بیاد؛ کنار میکشم
گردن غصّههامو من به دار میکشم؛ هوار میکشم
جان حسین جانان حسین..
دستمه پیمونه؛ دوباره مستمه میخونه
الهی خونم بریزه میون این خونه
دلم غرلخونه و بازم شب، شب بارونه
سلام سایهی سرم! حسین
سلام نوکرت بشم! حسین
سلای ای بالوپرم! حسین
ایشالا پرپرت بشم، حسین
حسین ای جانم...
تو چقد خوبی منو با روی سیام، بازم میخونی
هی میگم که من کجا، حسین کجا؛ حالا که رام دادی، نرونی
فکر کن تو غلاما، من غلام آخریتم
وقتی که اباالفضل داری تو، من برا چیتم
آی اونیکه هرچی داشتهرو داده دودستی
یک عمره سؤالم اینه، آخه تو کی هستی؟
تو مگه همونی نیستی
که من از بچّگیام براش میمردم؛ تو همونی
تو مگه همونی نیستی
که گناهامو فقط براش میبردم؛ تو همونی
تو مگه همونی نیستی
که پدرمادرم و پیشش آوردم؛ تو همونی
تولّدت مبارک، بیکرونی
تولدت مبارک، یار جونی
اشکامو پاک میکنم و هوار میکشم
هرکی شبیهمه، سر قرار میکشم
هرچی تو چنتمه دارمو به کار میکشم؛ هوار میکشم
جان حسین....
قنداقهشو علی توی آسمون میچرخونه
خنده رو لبهاشه و نگاش ابریه، بارونه
عیدی میریزه روی سر اهالی خونه
سلام عشق بیبدیل! حسین
چیمیشه مجنونت بشم؟! حسین
از تو میخونم بیدلیل، حسین
الهی قربونت بشم، حسین
حسین ای جانم...
تو یکی یهدونهی خدایی و عالمه اسیرت
تو که بالا میپری؛ چجوری شد بهسمت ما، خورده مسیرت
تو عرش خدا بالاتر از بقیّه، جاته
پایین اومدی، اینم برای نوکراته
آی اونیکه چشماتو بهروی دنیا بستی
یک عمره سؤالم اینه، آخه تو کی هستی؟
تو مگه همونی نیستی
که همیشه میخونم عشق منیها؛ تو همونی
تو مگه همونی نیستی
که پُره تو شهداش از یمنیها؛ تو همونی
تو مگه همونی نیستی
میمیرن برا داداشش ارمنیها؛ تو همونی
تولّدت مبارک، کهکشونی
تولدت مبارک، ماهنشونی
اشکامو پاک میکنم و هوار میکشم
از دست غصّه، نقشهی فرار میکشم
ردّ سرم رو، رو در و دیوار میکشم؛ هوار میکشم
جان حسین ای جانم..
شب، شب آقام و منم میون میخونهم
بازم به جوش اومده، دوباره مثل میخونهم
مستم و بیتابم و براش ترانه میخونم
سلام عشق و شور من! حسین
میبینی سر سپردهتم؟! حسین
سلام نور طور من! حسین
میبینی کشتهمردتم؟! حسین
آخه این چه حسّیه شبای ولادت تو دارم
هی میخوام کِل بکشم، شادی کنم؛ بازم میبارم
دور و بریات میگن، اینا از سر ذوقه
کشتهمردههات میگن، اینا اشکای شوقه
آی اونیکه از ازل توی دلم نشستی
یک عمره سؤالم اینه، آخه تو کی هستی؟
تو مگه همونی نیستی
که نگاهی کرده و دلم رو برده؛ تو همونی
تو مگه همونی نیستی
که دلم رو مادرم بهش سپرده؛ تو همونی
تو مگه همونی نیستی
که داره قدّ یهدنیا کشتهمرده؛ تو همونی
تولّدت مبارک، آسمونی
تولدت مبارک، مهربونی
اشکامو پاک میکنم و هوار میکشم
هرکی عاشقتره، بیاد؛ کنار میکشم
گردن غصّههامو من به دار میکشم؛ هوار میکشم
جان حسین جانان حسین..
دستمه پیمونه؛ دوباره مستمه میخونه
الهی خونم بریزه میون این خونه
دلم غرلخونه و بازم شب، شب بارونه
سلام سایهی سرم! حسین
سلام نوکرت بشم! حسین
سلای ای بالوپرم! حسین
ایشالا پرپرت بشم، حسین
حسین ای جانم...
تو چقد خوبی منو با روی سیام، بازم میخونی
هی میگم که من کجا، حسین کجا؛ حالا که رام دادی، نرونی
فکر کن تو غلاما، من غلام آخریتم
وقتی که اباالفضل داری تو، من برا چیتم
آی اونیکه هرچی داشتهرو داده دودستی
یک عمره سؤالم اینه، آخه تو کی هستی؟
تو مگه همونی نیستی
که من از بچّگیام براش میمردم؛ تو همونی
تو مگه همونی نیستی
که گناهامو فقط براش میبردم؛ تو همونی
تو مگه همونی نیستی
که پدرمادرم و پیشش آوردم؛ تو همونی
تولّدت مبارک، بیکرونی
تولدت مبارک، یار جونی
اشکامو پاک میکنم و هوار میکشم
هرکی شبیهمه، سر قرار میکشم
هرچی تو چنتمه دارمو به کار میکشم؛ هوار میکشم
جان حسین....
قنداقهشو علی توی آسمون میچرخونه
خنده رو لبهاشه و نگاش ابریه، بارونه
عیدی میریزه روی سر اهالی خونه
سلام عشق بیبدیل! حسین
چیمیشه مجنونت بشم؟! حسین
از تو میخونم بیدلیل، حسین
الهی قربونت بشم، حسین
حسین ای جانم...
تو یکی یهدونهی خدایی و عالمه اسیرت
تو که بالا میپری؛ چجوری شد بهسمت ما، خورده مسیرت
تو عرش خدا بالاتر از بقیّه، جاته
پایین اومدی، اینم برای نوکراته
آی اونیکه چشماتو بهروی دنیا بستی
یک عمره سؤالم اینه، آخه تو کی هستی؟
تو مگه همونی نیستی
که همیشه میخونم عشق منیها؛ تو همونی
تو مگه همونی نیستی
که پُره تو شهداش از یمنیها؛ تو همونی
تو مگه همونی نیستی
میمیرن برا داداشش ارمنیها؛ تو همونی
تولّدت مبارک، کهکشونی
تولدت مبارک، ماهنشونی
اشکامو پاک میکنم و هوار میکشم
از دست غصّه، نقشهی فرار میکشم
ردّ سرم رو، رو در و دیوار میکشم؛ هوار میکشم
جان حسین ای جانم..
شب، شب آقام و منم میون میخونهم
بازم به جوش اومده، دوباره مثل میخونهم
مستم و بیتابم و براش ترانه میخونم
سلام عشق و شور من! حسین
میبینی سر سپردهتم؟! حسین
سلام نور طور من! حسین
میبینی کشتهمردتم؟! حسین
تاکنون نظری ثبت نشده است.