منو
وفات حضرت زینب (س) 1403 - محمود کریمی

وفات حضرت زینب (س) 1403 - محمود کریمی

  • 8 تعداد قطعات
  • 12 دقیقه مدت قطعه
  • 73 دریافت شده
مرثیه خوانی وفات حضرت زینب (س) با صدای محمود کریمی، 1403

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 12:21
    روضه - اسیر رحمت خود کرده‌ای کرامت را به دست‌گیری خود، وعده ده قیامت را ز دامن تو یقین دست صبر کوتاه است خیال وصل شما، کشته استقامت را پیمبران اولوالعزم در نزول بلا به اقتدای شما بسته‌اند قامت را به‌غیر حضرت زهرا و تو، کدامین زن به‌روی شانه‌ی خود می‌کشد امامت را تو ظلم را به مذلّت کشانده‌ای یعنی خودت گرفته‌ای از شام، انتقامت را امام کرب‌وبلا، تشنه‌ی سلام تو بود غروب روز دهم، اوّل قیام تو بود همه بساط شما، نور عشق محضر توست تمام پرده‌ی عصمت، نخی ز معجر توست حسین در همه عمرش به خویش می‌بالید که زیر گنبد این آسمان، برادر توست جهان، حیات خودش را ز فاطمه دارد همان‌که فخر نموده‌ست از این‌که مادر توست به ذوالفقارِ زبانِ تو فتح شد کوفه بگو که حیدر کرّار، نام دیگر توست امام را سر ذوق آوری به هرحالت حسینِ بر سر نی رفته، پای منبر توست امید بسته دو عالم به دست بسته‌ی تو شکوه دین‌ پیمبر، سر شکسته‌ی تو تو در میان بلا، قد کشیده‌ای زینب هرآن‌چه می‌شنوم را تو دیده‌ای زینب تو تشنه‌تر ز همه بوده‌ای و دم نزدی تو در مسیر سواران، دویده‌ای زینب مشخّص است ز عمر کم تو بعد حسین زمان ذبح برادر، رسیده‌ای زینب غلاف و کعب نی و تازیانه، بارش سنگ تو طعم یک‌به‌یکش را چشیده‌ای زینب هنوز سر به فلک می‌زند جراحاتت تو لحظه‌لحظه، پیاپی شهیده‌ای زینب گریستی همه را با دو چشم یعقوبی برای یوسف گم‌گشته، سینه می‌کوبی برای آه نمانده به سینه‌ات نایی صدای بی‌کسی تو نمی‌رسد جایی نفس بکش؛ نفست را کسی نمی‌بُرّد حریم‌ خلوتتان را نمی‌درد پایی ...
  • 5:24
    روضه - ان‌قدر خستم؛ انگاری اندازه‌ی هزارنفر، خستم منم از ناله و از چشای تر، خستم بس‌که می‌زنم رووی سینه‌وسر، خستم ان‌قدر تنهام؛ دیگه وقتی اومدم از اون‌سفر، تنهام حتّی از کوفه و شام، بیشتر تنهام وقتی مونده باشم از تو بی‌خبر، تنهام برای غصّه‌های سینه، مرگ درمونه داغ یه شیرخوارمون، به حرف آسونه داغ دل منو فقط حسین می‌دونه حسین‌جان! به‌جان مادرم دیگه آب گذشته از سرم به‌دادم برس برادرم ان‌قدر سخته؛ اینو من میگم با این دلی ‌که سرسخته با غریبه‌ها که باشی همسفر، سخته به دلاشون اشکا باشه بی‌أثر، سخته ان‌قدر سخته؛ ببینی کبوترو بی‌بال‌وپر، سخته ببینی برادرو بدون سر، سخته به عدو بگی لباسشو نبر، سخته ذبیح ما روو خاک قتلگاه، غارت شد خیمه‌ی ما به دست یک‌سپاه، غارت شد هشتادوچار چادر سیاه، غارت شد من و دست‌‌بسته و طناب من و گریه‌های بی‌حساب من و بی‌قراری رباب ان‌قدر دیدم؛ دخترامونو اسیر و خون‌جگر، دیدم دفن یه سه‌ساله‌رو دم سحر، دیدم هردفه به نیزه ‌گفت منم ببر، دیدم ان‌قدر خستم؛ مثه حال خیمه‌های شعله‌ور، خستم مثه اون‌همه اسیر بی‌سپر، خستم مثه قصّه‌ی رقیّه و پدر، خستم با هرنفس توو اون‌همه عذاب، مردم من با تازیونه‌خوردن رباب، مردم من پیش سرت توو مجلس شراب، مردم من
  • 2:02
    روضه - از آن شکوه به زیر آمدم؛ خمیدم من کنار پیکر تو، ناسزا شنیدم من برای جرعه‌ی آبی که تشنه جان ندهی کنار مادرمان دشت را دویدم من تنت حصاری صد تیر و تیغ و نیزه شده خلاصه هرچه که کردم، تورا ندیدم من آهای یوسف مدفون زیر دشنه و سنگ! برای دیدن تو، دست خود بریدم من برای بوسه‌ی آخر، برای عرض ادب چقدر نیزه ز جسمت برون کشیدم من
  • 3:15
    زمینه - ای همه‌ی نور عشق تاب و تب و شور عشق ای سند عاشقی صاحب منشور عشق با دم زهرایی‌ات جلوه‌ی مولایی‌ات خوب مرا برده‌ای در وسط تور عشق از تب تو آتشم نعره‌ی زینب کشم زینبی‌ام زینبی کور توام؛ کور عشق آه! مگیری نظر یا که دو چشمان تر از من آشفته‌دل از من مخمور عشق سوره‌ی مریم تویی عشق مجسّم تویی روضه‌ی اعظم تویی جلوه‌ی مستور عشق آه از آن ساعتی! که با دل داغ‌دار خسته‌ی خسته شدی بر سر ناقه، سوار
  • 5:56
    زمینه - یه‌سال‌ونیمه که بار غمت به‌روی دوشمه؛ حسین‌جان یه‌سال‌ونیمه که پیراهنت تووی آغوشمه؛ حسین‌جان قدم‌قدم، قدم خمید؛ با این وجود کسی ندید یه‌لحظه از مسیر تو عقب بمونم هر قطره خون که از سرت، روو پرِ چادرم چکید سوزش صبرمو رسوند به استخونم اون‌که پرچمت رو برداشت من بودم اون‌که قلب شعله‌ور داشت من بودم چهل‌منزل زهرا بودم؛ علی بودم؛ حسن بودم دیدی رسالتم از کربلا جهاد گریه بود برا تو دیدم میون اون طشت طلا می‌بوسه خیزرون چشاتو به جای بیرق و علم، سر تو بود مقابلم ماه رخت هلال من، توو اون شب تار جاری میشد خونِ دلم به‌روی چوب محملم وقتی‌که قافله می‌رفت به‌سمت بازار قامت‌ها منزل به منزل، خم میشد تعداد ستاره‌هامون کم میشد چهل‌منزل آغوش من برا طفلت، حرم میشد برا تو گریه‌ی درد دلم همیشه می‌رسه به ناله کتاب قصّمون به سر رسید با پر کشیدن سه‌ساله دل‌تنگیا، کبودیا، محلّه‌ی یهودیا دل کوچیکشو سوزوند؛ موهاش سپید شد این آخرا فقط می‌گفت: بابا بیا؛ بابا بیا تا پیش پات برات مثه اکبر، شهید شد ویرونه تا سر رسید غوغا شد پیش چشممون رقیّه زهرا شد همه دیدن با یک‌بوسه همه درداش مداوا شد
  • 5:14
    شور - ساقی دل، نرگس شهلای تو مستی جان از می مینای تو ای ز سر زلف چلیپای تو اهل جنون، سلسله در پای تو سینه نهادم به دم تیغ عشق دیده گشادم به تماشای تو چیست بلای دل صاحب‌دلان جلوه‌ی بالای دل‌آرای تو سرو کند با همه آزادگی بندگی قامت رعنای تو باخته‌ام از پی یک بوسه، جان یافته‌ام قیمت کالای تو پرده برانداز که نتوان نمود قطع نظر از رخ زیبای تو پا نکشم از سر کوی امید تا ندهم جان به تمنّای تو
  • 4:24
    جفت - شمس حجاب گنبد دوّار، زینب است بدر سپهر عصمت و ایثار، زینب است محبوبه‌ی حبیبه‌ی دادار، زینب است مسطوره‌ی سلاله‌ی اطهار، زینب است اذن دخول در حرم یار، زینب است منصوره‌ی نرفته سر دار، زینب است آئینه‌دار حیدرکرّار، زینب است نامت زهره می‌درد؛ زینب ای نور حیّ صمد! زینب بنت زاده‌ی اسد! زینب عشقت بی حدّ و عدد زینب زینب زینب مدد زینب دختر شیر حیدر! ای شمشیر حیدر سردار سرسپرده‌ی جولان عشق کیست؟ تنها امیر فاتح میدان عشق کیست؟ عشق است حسین و گوش به فرمان عشق کیست؟ روح دمیده در تن بی‌جان عشق کیست؟ علّامه‌ی مفسّر قرآن عشق کیست؟ تفسیر آیه‌ها، همه اسرار زینب است پرچم‌دار نهضتی سردم‌دار عزتی الگوی صلابتی بانی شهادتی چه شوری! چه شوکتی چه روحی! چه هیبتی دختر شیر حیدر! ای شمشیر حیدر نون و قلم نبی‌ست و مایسطرون، حسین طاق فلک علی‌ست به عالم ستون، حسین خلقت تمام، حضرت زهراست خون، حسین هستی تمام ظاهر و ما فی البطون، حسین با یک قیامت است هم الغالبون حسین در این قیام، نقطه‌ی پرگار، زینب است بانو از سران سری؛ زینب تو معصوم دیگری؛ زینب نور شمس حیدری؛ زینب سکناتت پیمبری؛ زینب رهرو و هم رهبری؛ زینب هم ‌سرّ برادری؛ زینب دختر شیر حیدر! ای شمشیر حیدر
  • 3:45
    شور - تو خاک و خون افتادی کاری ازم برنمیاد تشنه لبی می زننت کسی صداش درنمیاد فرقة بالسیوف فرقة بالرماه حسینمو می زنن گوشه قتلگاه قاتل از راه می رسه پا می ذاره رو قرآن دامنشو می گیره خون گلوت برادر جان ای به فدای غربتت مادرتو صدا بزن چنگ نزن به روی خاک راحت دست و پا بزن فرقه بالحجر فرقه بالعصا حسینو می زنن کوفیا شامیا قیامتی برپا شد وقت بریدن سرت گرگا ریختن تو حرم تنها بود خواهرت سر تو تا بریده شد حرمت ها دریده شد حرمله اومد تو حرم چادرها دریده شد اومدن تو حرم دشمنا بی امان زینبو می زنن شمر و ... فرقه بالسیوف فرقه بالرماه حسینو می زنن میون قتلگاه فرقه بالحجر فرقه باالعصا حسینمو می زنن کوفیا شامیا ای وای ای وای حسین جان حسین جان

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی