منو
شهادت حضرت فاطمه (س) شب دوم فاطمیه دوم 1403 - میثم مطیعی

شهادت حضرت فاطمه (س) شب دوم فاطمیه دوم 1403 - میثم مطیعی

  • 4 تعداد قطعات
  • 6 دقیقه مدت قطعه
  • 27 دریافت شده
مرثیه خوانی شهادت حضرت فاطمه (س) شب دوم فاطمیه دوم با صدای میثم مطیعی، 1403

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 6:58
    روضه - شاعر میان همهمه تاریخ در ازدحام داشت قدم می زد یک داستان تازه به چشمش خورد کز یک شکوه گم شده دم میزد در روزگار سلطنت هارون می خواند شرق خطبه به نام او می گفت غرب مدح و ثنایش را دنیا اگرچه بود به کام او همواره داشت واهمه از خورشید از نور او هر آینه می آشفت هارون که استعاره تاریکی ست در مجلسی به حضرت کاظـم گفت از یک عشیره ایم عموزاده دیگر از اختلاف مگو بس کن گویا فدک شروع کدورت هاست لب تر کن و حدود مشخص کن داغ امام مفترضه الطاعه انگار تازه گشت از این رخداد بغداد را به هول و ولا انداخت وقتی بدون واهمه پاسخ داد یک گوشه اش شمال سمرقند است یک گوشه اش جنوب فلسطین است یک سوی آن خلیج یمن باشد آن سو خزر، حدود فدک این است یعنی فدک مساحت اسلام است رحمت بر او چه پاسخ سنگینی هارون به خشم گفت که می‌خواهی برخیزم از سریر و تو بنشینی؟ این داستان تلاطم اندیشه این داستان جهان ظرافت بود یعنی کسی که علت ایجاد است حرفش فدک نبود، خلافت بود این شعر از مقدمه تا اینجا مانند رود، نیت دریا داشت دلتنگ وصف فاطمـه بود انگار از ابتدا بهانه زهـرا داشت او فاطمه ست بر سر این دنیا منت گذاشت تا به وجود آید
  • 33:47
    روضه - این روزها مردم تو را بیمار می­بینند حال و هوای خانه­ ام را تار می­بینند آن ها که این مدت نپرسیدند حالت را حالا تو را با خواهش و اصرار می­بینند بدبین­ترین­ها هم خیالش را نمی­کردند روزی تو را بین در و دیوار می­بینند دیوارهای خانه بیش از پیش می­سوزند وقتی تو را سرگرم استغفار می بینند فرزندهایم خیره بر طرز نماز تو در سجده رفتن­هات را دشوار می­بینند هرچیز جز بیماری­ات را تاب می­آرند هی دست بر پهلوی خود نگذار می­بینند کمتر صدا کن فاطمه، آرام جان من همسایه­ ها از ناله­ ات آزار می­بینند شاعر : محمد حسین ملکیان
  • 6:23
    زمینه - وقتی می‌بینم دنیا رو عندما أری العالم وضع و حال این روزا رو وأحوال هذه الأیام تو این شلوغی می‌گیرم وفی هذا الإزدحام دست حضرت زهرا (س) رو آخذ بید السیدة الزهراء (س) گم نمیشم توی این تاریکی لن أتیه فی هذا الظلام گوشه‌ی چادرشو میگیرم آخذ بزاویة من عباءتها مادرم راهو نشونم میده أمی تدلنی إلی الطریق هرجایی که بره باهاش میرم وسأرافقها أینما تذهب ای یا مادر خوبیای عالم أم حسنات العالم مادر بچه‌های ایران أم الأطفال فی إیران مادر کودکان غزه أم الأطفال فی غزة مادر بچه‌های لبنان أم الأطفال فی لبنان یا فاطمة الزهرا (س)
  • 4:22
    روضه - روی زمیـن رهـا شـدنت می کشد مرا گـلـزار روی پـیـرهنت می کـشـد مرا از پشت دربْ فضه خود را صدا زدی آن لـحـظـه صـدا زدنت می کـشـد مرا دلشوره های هرشب من جای خود ولی این گوشه گیـریه حـسنت می کشد مرا دلـواپـسی و گـریـه من بی دلیل نیست زهــرا کـبـودی بـدنت مـی کـشـد مـرا جـای کـفـن قـواره کـنـی پیرهن ولی داغ شـهـیـد بی کـفـنـت می کـشـد مـرا شاعر : هاشم محمدی آرا

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی