منو
شهادت حضرت فاطمه (س) شب چهارم فاطمیه اول 1403 - محمود کریمی

شهادت حضرت فاطمه (س) شب چهارم فاطمیه اول 1403 - محمود کریمی

  • 7 تعداد قطعات
  • 7 دقیقه مدت قطعه
  • 46 دریافت شده
مرثیه خوانی شهادت حضرت فاطمه (س) شب چهارم فاطمیه اول با صدای محمود کریمی، 1403

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 7:52
    مدح - من کی‌ام؟! جان جهان؛ ممدوحه‌ی جان‌آفرینم مادر توحید و بانوی سماوات و زمینم شمع جمع پنج‌تن؛ هم‌سنگر حبل‌المتینم وجه ربّ‌العالمین؛ جان ولایت؛ رکن دینم کوثر و تطهیر و قدر و هَلْ أَتَی? و یا و سینم من کی‌ام؟! زهرای اطهر؛ دخت ختم‌المرسلینم کشتی توحید را سکّان منم؛ لنگر، منم من خواجه‌ی لولاک را دختر منم، مادر، منم من چارده‌معصوم را گردون منم؛ محور، منم من مؤمنون، من؛ قدر، من؛ طاها منم؛ کوثر، منم من گوهر عین‌الحیاتم؛ اختر برج یقینم من کی‌ام؟! زهرای اطهر؛ دخت ختم‌المرسلینم نخل سرسبز ولایت، اعتدال از من گرفته صبر و ایثار و فداکاری، کمال از من گرفته مریم عذرا بدان پاکی، مدال از من گرفته خانه‌ی شیر خدا، مجد و جلال از من گرفته خشت‌خشت آن شده محو دعای دل‌نشینم من کی‌ام؟! زهرای اطهر؛ دخت ختم‌المرسلینم من کی‌ام؟! اُمّ الولا؛ اُمّ النّبی؛ اُمّ الکتابم من کی‌ام؟! صومم؛ صلاتم؛ عصمتم؛ نورم؛ حجابم من کی‌ام؟! بیت امیرالمؤمنین را آفتابم اوّلین شخصیّت عالم، کند مادر خطابم برترین مولای عالم، خوانده یار و هم‌نشینم من کی‌ام؟! زهرای اطهر؛ دخت ختم‌المرسلینم
  • 11:09
    روضه - حالم بد است؛ حال تو وقتی‌که خوب نیست خورشید من! بمان که زمان غروب نیست حالم بد است، حال تو بهتر نمی‌شود اوضاع از این‌که هست که بدتر نمی‌شود حالم بد است، حال تو که روبه‌راه نیست روز کسی چنان منِ دل‌خون، سیاه نیست حالم بد است؛ حرف بزن درد و دل کنیم چیزی بگو که غصّه و غم را خجل کنیم حالم بد است؛ حق بده زانو بغل کنم زهرا! نشد به قول و قرارم عمل کنم حالم بد است؛ حق بده که دیده، تر کنم زهرا! خودت بگو که چه خاکی به سر کنم اهل مدینه از سفرت حرف می‌زنند حالم بد است؛ پشت سرت، حرف می‌زنند حالم بد است؛ حال مرا خوب کن، بمان رحمی به حال این دل آشوب کن، بمان حال تو که بد است، همه حالمان بد است حال حسن، زیادتر از دیگران بد است خرده گرفته‌اند به اشکت، تو گریه کن قربان دانه‌های سرشکت، تو گریه کن تو گریه کن، سبک شوی؛ آرام‌تر شوی تو گریه کن که منصرف از این سفر شوی تو حرف خوردی از همه، شرمنده‌ات شدم تو گریه کن، جواب به همسایه با خودم خانه به خانه، در زدی و بی‌جواب شد از بی‌محلّی همه، حالت خراب شد با حرف ناپسند جواب تو داده شد با طعن و ریش‌خند، جواب تو داده شد تا صبحِ روزِ مرگ، مرا تیره‌بخت کرد کاری که میخ با تو، در آن‌روزِ سخت کرد یادم نمی‌رود که در افتاد رووی تو پیچید شعله‌ای به پروپای موی تو عَجِّل وفاتی است اگر که دعای تو آمین نگفت زینبت امشب برای تو کز کرده‌اند هرطرفی بچّه‌های تو ماتم گرفته‌اند تماماً برای تو گفتم بمان، تو خواهش این خانواده‌ای تازه به من سفارش تابوت داده‌ای ما به‌خدا بدون تو، دق‌مرگ می‌شویم زهرا! حسین، بی‌تو عطش می‌کند؛ نرو زینب، کنار قبر تو غش می‌کند؛ نرو حالا که می‌روی، نظری نور عین را تا وقت هست، خوب بغل کن حسین را بوسه زدی به حنجر این طفل و سوختی قلب تو سوخت، پیرهنش را که دوختی روز دهم، حسین تو تنهای کربلاست او کشته‌ی مقطّع‌الأعضای کربلاست عطشان به زیر خنجر کهنه، حسین توست عریان به‌روی خاک برهنه، حسین توست یک‌جا تمام مرثیه‌ها می‌شود مرور زهرا! شب دوازدهم، گوشه‌ی تنو
  • 6:27
    زمینه - کاش هزار جون داشتم؛ به پای تو می‌ریختم کاش یه‌دشت خون داشتم، به پای تو می‌ریختم من شدم فدای تو حیدر شکر حق، شدم برات پرپر تا میای در می‌زنی، من هم سینه‌خیز میام به پشت در هاتفی دیشب می‌گفت: فاطمه! کفن بپوش یا علی! شرمندتم؛ بعد من، جوشن بپوش کاش می‌شد غم‌هاتو با رفتنم می‌بردم کاش‌کی اشک می‌ریختی برام و بعد می‌مردم گریه کن تموم درداتو تا خودم گریه کنم با تو گریه کن که بعد من آقا هیچ‌کی نیست پاک کنه اشکاتو با غمت چه آتشی می‌زنی به قلب من بعد من، تنها می‌شی؛ إبکِنی أباالحسن من می‌رم امّا دخترم باهات می‌مونه زینبم، بانی قرار بعدیمونه من که زخمیه پر و بالم از نجف بیا به دنبالم تا بازم کنار هم باشیم از حالا توو فکر گودالم تشنه‌لب، فدا می‌شه پیش چشم من، حسین ای غریب فاطمه! شاه بی‌کفن، حسین
  • 4:00
    واحد - مستجاب ربّنا هستیم با زهرا فقط ما هم از اهل کساء هستیم با زهرا فقط زائر آن قبر خلوت! کاش می‌دیدم نهان یک‌شب آن‌جا با شما هستیم؛ با زهرا فقط جان ما، بر وصله‌های چادر مادر، قسم ما به تو وصلیم تا هستیم با زهرا فقط نام ما خط خورده بود و فاطمه ما را نوشت پیش چشمت آشنا هستیم با زهرا فقط خانه‌ی ما هیأت است و بیت ما دارالعزاست ساکن دارالشّفا هستیم با زهرا فقط اهل عالم، غرق غفلت؛ گرم سرگرمی ولی ما در این دنیا کجا هستیم؟! با زهرا فقط قلب ما گرم است با نام بلند فاطمه بیرقی در اعتلا هستیم با زهرا فقط با دو تیغ غیرت و همّت به خیبر می‌زنیم ذوالفقار مرتضی هستیم با زهرا فقط بارها رفتیم دوزخ، برد ما را تا بهشت با خدا هستیم تا هستیم با زهرا فقط زائر هر پنج‌تن هستیم و زوّار خدا موقعی که کربلا هستیم با زهرا فقط سهم فرزندان بد را هم کناری می‌نهد با خیال جمع، ما هستیم با زهرا فقط مادر است و مادر است و مادر است و مادر است حال فهمیدم چرا هستیم با زهرا فقط
  • 4:32
    جفت - من کی‌ام؟! جان جهان؛ ممدوحه‌ی جان‌آفرینم مادر توحید و بانوی سماوات و زمینم شمع جمع پنج‌تن؛ هم‌سنگر حبل‌المتینم وجه ربّ‌العالمین؛ جان ولایت؛ رکن دینم منم فاتح قلب فاتح خیبر منم ساقی روح؛ ساقی کوثر منم آخر عشق اوّل و آخر منم نفسِ نفیسِ نفسِ پیغمبر منم دلبر و جانِ حضرت دلبر منم مالک دهر و حیدر حیدر صاحب‌اختیارِ عالمینم عشق علی، اُمّ‌الحسنینم کشتی توحید را سکّان منم؛ لنگر، منم من خواجه‌ی لولاک را دختر منم، مادر، منم من چارده‌معصوم را گردون منم؛ محور، منم من مؤمنون، من؛ قدر، من؛ طاها منم؛ کوثر، منم من منم علّت خلق علل خلقت منم امام بر امامت و امت منم چشمه‌ی جاودانه‌ی عصمت منم چشمه‌ی خانواده‌ی عترت منم معلّم معلّم نهضت منم واسطه‌ی کرامت و نعمت من، ثقل ثقیل ثقلینم عشق علی، اُمّ‌الحسنینم من کی‌ام؟! اُمّ الولا؛ اُمّ النّبی؛ اُمّ الکتابم من کی‌ام؟! صومم؛ صلاتم؛ عصمتم؛ نورم؛ حجابم من کی‌ام؟! بیت امیرالمؤمنین را آفتابم اوّلین شخصیّت عالم، کند مادر خطابم برترین مولای خلقت، خوانده یار و هم‌نشینم من کی‌ام؟! زهرای اطهر؛ دخت ختم‌المرسلینم منم بر حجج‌الله، حجّة کبری منم فیض وجود مریم عذرا منم کفو علی عالی اعلا منم همسر عشق سیّد بطحا منم قائمه‌ی قیام عاشورا منم نور مبین فاطمه الزهرا من، ضمانت شهادتینم عشق علی، اُمّ‌الحسنینم
  • 4:24
    شور - دم‌دمای غروب بارونم بی‌سر و سامونم؛ پریشونم روضه‌هاته بهشت دنیام و کربلات، عشق و درد و درمونم اوّل، دل بهت سپردم آخر، کار خودت رو کردی دل‌بردی و خم به ابروت نیاوردی هروقت از پیش تو رفتم گفتی میری، برمی‌گردی کشتی من رو؛ خم به ابروت نیاوردی قطره‌ی اشک براتو اکسیره از دلا، گرد و خاکو می‌گیره هرکی دوست داره، فداش می‌شم هرکی میگه حسین، دلم میره چشمم دنبالت می‌گرده از روزی که تورو شناختم سرگردون شدم از اون‌روز که دل‌باختم بی‌پرده‌ترین زیارت روزی چشای شهیده میده زندگیشو اون‌که تورو دیده من به إذن خود خودت اینجام من که از تو فقط تورو می‌خوام قصّه‌ی جوونتو که فهمیدم زیر و رو شد تموم رؤیاهام یعنی میشه آرزو کرد صورت روو صورتم بذاری می‌دونم که مثل جوونت، دوسم داری خون، میثاق عاشقاته رازا میون خون، نهفته خوشبخت، اونه که به پای تو می‌افته
  • 2:58
    شور - صنما به ناز چشمت، همه را دچار‌کردی همه ناز قامتان را تو به جلوه، خوار کردی نه کمان به دوش داری؛ نه بنای تیر داری که نرفته صید، دیدم همه را شکار کردی نه به سنجشی درآید؛ نه شمارشی توان کرد تو چگونه حُسن‌ها را سرِ هم قطار کردی و قسم به زورق تو؛ به ولای مطلق تو که بدون هیچ قیدی، همه را سوار کردی به سکوت شب، شبیه پدرت، کریم بودی که شبانه، نان و خرما سرِ شانه، بار کردی تو بنای لا الهی؛ تو فقط، فقط تو شاهی همه‌ی صفات حق را به خود انحصار کردی به رخ خدا کشیدی که چقدر عاشقی تو همه تیر و نیزه‌ها را به تنت مهار کردی تو بهای خویش بودی؛ تو جزای خویش بودی که میان لجّه‌ی خون، سرِ خود نثار کردی تو فداء مستحب را به ره وجوب بردی سرِ شیرخواره‌ات را به‌فدای یار کردی

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی