منو
شب شهادت حضرت رقیه (س) 1401 - حنیف طاهری

شب شهادت حضرت رقیه (س) 1401 - حنیف طاهری

  • 4 تعداد قطعات
  • 14 دقیقه مدت قطعه
  • 83 دریافت شده
مرثیه خوانی شب شهادت حضرت رقیه (س) با صدای حنیف طاهری، 1401

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 14:59
    روضه - خودم اینجا ولی دلم حرم است حسرتم آه دم به دم حرم است پدرم کم نیامده اما حسرت قلب مادرم حرم است اربعین‌ها بیا ببین ما را مقصد ما قدم قدم حرم است دوست داریم کربلا باشیم گرچه پای همین علم حرم است دلخوشیِ جهان ما امروز هم به این روضه‌هاست هم حرم است ذکرِ در کربلا حسین حسین ذکر در روضه‌ها حرم حرم است نیست میلی به جَنّتم که بهشت به همین روضه‌ها قسم حرم است کرَمت را نمی‌برم از یاد حرمت را نمی‌برم از یاد
  • 5:24
    زمینه - عشق تو ضامن محشر ما منت عشق تو بر سر ما ماه عزای تو برکت کشور ما سر شده با تو حکایت ما علت شوق ارادت ما خدمت و نوکری تو اصالت ما دَم شده با دَمِ تو نفس همه سینه‌زنا از نمک غم خود به کام دلم بِچِشان دلبرانِ دلدارا کی شود چنین یارا با نگاه پر مُهرت زیر و رو کنی ما را ابی عبدالله جانا ابی عبدالله صلی الله علیک... ماه جنون تو شُهره‌ی ما اسم تو برکت سفره‌ی ما کرب و بلای تو مکه و عمره‌ی ما نام تو گرمی محفل ما حل شده حُبّ تو در گِلِ ما تشنه شده به جنون تو این دل ما در طلبِ حرمت همه عمران گران بدهم جان بطلب به دمی که به شوق تو جان بدهم تا همیشه لیلایی، سایه‌ی سر مایی زیر پرچمت حال ما شود تماشایی ابی عبدالله جانا ابی عبدالله صلی الله علیک... برکت سایه‌ی پرچم تو روزی ماه محرم تو رحمت عالمه چشمه‌ی زمزم تو عزت عالم از عرت تو گرمه دلم چه به رحمت تو نان من از سر سفره‌ی هیئت تو با نفست به دَمی تو جَلا بده حال مرا از کَرَمت پسرت بده روزی سال مرا پادشاه و سلطانی، سفره‌دار شاهانی عزتی دهد جانا با شما مسلمانی ابی عبدالله جانا ابی عبدالله جانا
  • 9:02
    زمینه - تو دلم آتیشه خدا آخرش چی می‌شه خدا بابام رسیده از سفر اومده از پیش خدا ای وای پیش خدا شکسته دندونت پیش خدا لبت تَرک خورده حالا که تو پیش خدا بودی همون‌جا دخترت کتک خورده عمه رو جای من زدن چقد اشتباهی این شبا از درد نمی‌خوابه بمیرم الهی باغ گلت باغه چی شد؟ گلا چی شد ساقه چی شد؟ می‌دونی اون شبی که من افتادم از ناقه چی شد؟ ای وای من نمی‌گم بهت چی شد اونجا کبودی گونه‌م خودش می‌گه همین‌قدر بگم که از اون شب گوش چپم نمی‌شنوه دیگه یه شب نشستم زخمامو تا سحر شمردم خودم نمی‌دونم چرا تا الان نمردم عمه رو جای من زدن چقد اشتباهی این شبا از درد نمی‌خوابه بمیرم الهی پیر شده بابا دخترت غصه نخور فدا سرت راستی بابایی خوب شدن کبودیای مادرت بابا سر پر از زخم تو رو نیزه هرجایی که ماها را بردن بود بابا چرا موی سرت سوخته مگه تنور خولی روشن بود دلم می‌سوزه بابا جون برا عمّه زینب چون می‌دونم چی می‌کشه سر غسلم امشب
  • 6:58
    شور - آتش جان مرا کم شعله ور کن امشبی را ای پدر با من سحر کن از غم و دل تنگی و دل شوره سیرم آرزو دارم در آغوشت بمیرم سر زده آمدی مهمان من کنج ویرانه عمه ام میزند با دست خود بر سرم شانه امشب از داغت دگر جان میسپارم بیش از این من طاقت دوری ندارم دل که تابِ فراغت ندارد سر به دامنِ تو می‌گذارد بود و نبود من، روی کبودِ من آخر قصه من، دور از تو بابا سر رسیده رنگِ رویم مثلِ رنگ تو پریده قامتم چون قامتِ زهرا خمیده ای پدر، مرا ببر، که بیش از این طاقت ندارم ای پدر، غارت شده، بدون تو دار و ندارم ای پدر، آتش زده به قلبِ عالم تا قیامت قصه سرِ تو و دلِ من و چِشمانِ تارم سر زده آمدی، مهمانِ من کنج ویرانه عمّه‌ام می‌زند با دست خود بر سرم شانه بابا حسین

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی