- 17
- 1000
- 1000
- 1000
شب شهادت امام حسن مجتبی (ع) - محمود کریمی
مرثیه خوانی شب شهادت امام حسن مجتبی (ع) با صدای محمود کریمی، 1403
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
مناجات - وصف تو شنیدیم، دریغا نشنیدیم رخسار تو دیدیم ولی حیف ندیدیم خال لب تو، دانهی ما بود و صد افسوس کاندر طلب دانه به هر دام پریدیم صدبار شده غافل و عهد تو شکستیم یکمرتبه انگشت به دندان نگزیدیم روی تو، گلانداخت ز شرم گنه ما ما از گل روی تو، خجالت نکشیدیم رفتیم و دویدیم، همه عمر و نگفتیم دنبال که رفتیم و به سوی که دویدیم تو سینهی صدچاک ز ما خواستی و ما حتّی ز فراق تو، گریبان ندریدیم تو همچو شبان در پی ما، روی نهادی ما چون رمه از دامن لطف تو رمیدیم بودیم مقیم سر کوی تو و صد حیف یک عمر دویدیم و به کویت نرسیدیم چشم تو ندیدیم ولی چشم نبستم دل از تو شکستیم ولی دل نبریدیم بودیم سرافراز به مهر تو، هماره هرچند ز بار گنه خویش، خمیدیم
-
روضه - صلح وقتی به معنی صلح است که پذیرنده، سنگری دارد و اگر صلح را قبول نکرد پشتگرمی به لشکری دارد و اگر پرچم سفید نداشت یا به یاران خود، امید نداشت سر به زانوی غم اگر که گذاشت دامن مهر مادری دارد دامن مادری اگر که نداشت چارهی دیگری اگر که نداشت باز در اوج بیکسیهایش سر در آغوش همسری دارد سنگری نیست؛ لشکری هم نیست چندوقتیست مادری هم نیست پشت این مرد، ظاهراً خالیست نه! که در پشت، خنجری دارد همه درها به روی او بسته همه درها به روی او بسته همه درها به روی او امّا همچنان رو به غم، دری دارد زنی آمد، میان خانه نشست کاسهی زهر را گرفت به دست به خیالاش که خانهی تاریخ شیشههای مشجّری دارد هرچه گشتم میان باطل و حقّ هیچ حرفی به غیر جنگ نبود ای لغتنامهها قبول کنید صلح معنای دیگری دارد
-
زمینه - ابر باران حسین، حسن؛ جان حسین، حسن بانی خوان حسین، حسن؛ جان حسین، حسن خون شریان حسین، حسن؛ جان حسین، حسن شاه و سلطان حسین، حسن؛ جان حسین، حسن صاحب فرمان حسین، حسن ساقی مستان حسین، حسن حجّت و برهان حسین، حسن سفرهی احسان حسین، حسن ضربان دل حسین، حسن؛ ضربان دل حسن، حسین شه بیصحن و حرم، حسن؛ شه بیغسل و کفن، حسین اوّل راه حسین، حسن؛ ماه حسین، حسن آخرین آه حسین، حسن؛ ماه حسین، حسن نور مصباح حسین، حسن؛ ماه حسین، حسن حجّةالله حسین، حسن؛ ماه حسین، حسن نقطهی پرگار حسین، حسن سیّدالاحرار حسین، حسن الگوی رفتار حسین، حسن کعبهی سیّار حسین، حسن ذوالفقار در نیام، حسن صلح تو رمز قیام، حسن پدرم گفت: یا امام حسین مادرم گفت: یا امام حسن گریههای بیصدا، حسن؛ روضهی بیانتها، حسین ای شهید کوچهها، حسن؛ ای شهید کربلا، حسین ای علمدار حسن، حسین؛ یار حسن، حسین سرّ ایثار حسن، حسین؛ یار حسن، حسین ای طرفدار حسن، حسین؛ یار حسن، حسین شده تکرار حسن، حسین؛ یار حسن، حسین ماه شب تار حسن، حسین رونق بازار حسن، حسین محرم اسرار حسن، حسین وزیر دربار حسن، حسین این شبا هرحاجتی رو که از خدا میخوای، بگو حسن مدینه میخوای، بگو حسین کربلا میخوای، بگو حسن با گداها همنشین، حسن؛ سفرهدار اربعین، حسن یا شفیع المذنبین، حسین؛ یا معزّ المومنین، حسن
-
زمینه - واسهی زیارتت دست شستم از همه قید دنیارو زدم جز غم خودت حسین هر غمی که داشتم جا گذاشتم، اومدم واسه دردم اومدم واسه اینکه از غمت برنگردم، اومدم واسه اینکه برسم به اقامهی غمت قرض کردم، اومدم لابهلای آدما لابهلای پرچما پر سردرگمیام تو بهم بگو حسین من که هرشب توو خواب این مسیرو اومدم من سفر چندمیام؟! یه صدایی میگه یه عمود دیگه فاصله دارم ازت این عمود آخره تا رسیدن به حرم یه نفس مونده فقط این عمود آخره این کبود غمگین آسمون کربلاس من همینجام ولی گریههام شبیه به کربلا نرفتههاس با تموم تشنگیام با تموم خستگیام اومدم، آب بشم کافیه که زیر لب سهدفه بگم حسین تا که سیراب بشم از خودم غافلم و خیره به اشکای آدمای دیگه هرجا چش میدوزم یه خانوم با قدّ خم هی خوشآمد میگه میگه آی سینهزنا این حسین منه که خیمههاشو بردن آخ بمیرم مادر پسر غریبمو تنها گیرآوردن
-
شور - سنگ عقیق اگر بتراشم برای تو باید که از جگر، بتراشم برای تو طوف سرت به شیوهی حجاج جایز است پس واجب است سر بتراشم برای تو باشد که من به سوی تو آزاد رو کنم از چوب سرو در بتراشم برای تو از اصفهان ضریح برایت بیاورم یک گنبد از گوهر بتراشم برای تو از والدین خادم درگه بسازمت قربانی از پسر بتراشم برای تو
-
شور - اون روز که همه توو آه و زاریان اون روز که همه فکر یه کاریان اون روز که دیگه هیشکی به هیشکی نیس اون روز که همه از هم فراریان ای حسین! ای که سایهی رو سرمی ای حسین! ای که شافع محشرمی من فقط دست به دامن مادرتم واقعاً تو عزیزتر از مادرمی ای حسین! تو عزیزتر از مادرمی اون لحظه که توو زمین و آسمون هیشکی واسه ما نمونده، تو بمون سنگ لحدو وقتی که میچینن اون لحظه، یکم بشین کنارمون ای حسین! نور لحظهی وحشتمی ای حسین! توو امید توو غربتمی عمریه کشتهمردهی اسم توام ای حسین! ای که عطر توو تربتمی ای حسین! تو عزیزتر از مادرمی اذ جاء اجل، برس به دادمون ای خیرالعمل، برس به دادمون آقای شهید! حیفه شهید نشیم احلی من عسل، برس به دادمون عشق من! اشک توی چشم ترمی عشق من! اعتقادمی؛ باورمی اسم تو رو لبامه تا لحظهی مرگ عشق من! عشق اول و آخرمی ای حسین! تو عزیزتر از مادرمی
تاکنون نظری ثبت نشده است.