- 33
- 1000
- 1000
- 1000
شهادت امام جعفر صادق (ع) 99 - حنیف طاهری
مرثیه خوانی شهادت امام جعفر صادق (ع) با صدای حنیف طاهری، 1399
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
روضه - امام مسلکش از مردم زمانه جداست امام مظهر احقاق حق دین خداست امام گرچه خودش بنده خداوند است درست مثل خداوند، بی همانند است یقین بدان که مبری ز شک و تردید است امام سایه ندارد، امام خورشید است امام کعبه سیار و خلق حجاج اند خلایقند که او را همیشه محتاج اند خلایقند که باید به او سلام کنند به کعبه واجب شرعی ست احترام کنند خلایقند که باید گرامی اش دارند امام اوست، ولو خلق عمامه بگذارند اگرچه خلق بدون امام محرومند امام و خلق جهان لازمند و ملزومند اگرچه خلق جهان را ز اوست شانیتی به هر امام جماعت، سزاست جمعیتی اگرچه دین خداوند بی نیاز از ماست بدون مردم دنیا، امام هم تنهاست! سر خلافت اگر خلق اختلاف کند امام چاره ندارد مگر مصاف کند بنا به نص روایت امام چون کعبه ست که واجب است جهان گرد او طواف کند مطیع امر امامت همیشه پشت ولی ست اگرچه خلق علیه وی ائتلاف کند مطیع امر ولی بین کوچه ها باید بنا به خواست او تیغ را غلاف کند غلاف گفتم و بازویی آمده یادم مگر که قافیه اینک مرا معاف کند قیام همت و عزمی رفیع میخواهد امام شیعه محب نه! مطیع میخواهد! امام شیعه به تاریخ، خوش نگشته دلش دمی به همهمه شیعیان منفعلش به شیعه خود امامی علاقهمند نشد بخاری از دم آن شیعه گر بلند نشد امام، شیعه خود را عزیز میخواهد سر برهنه و شمشیر تیز میخواهد حدیث دین خدا، حرف تیغ و پیکار است اطاعت از ولی الله سخت دشوار است مطیع، بهر اطاعت همیشه آماده ست چنان که حضرت صادق نشانمان داده ست روایتی ست که خالی ز هرچه اشکال است ثقه ست چون سندش منتهی الآمال است که بود حضرت صادق به خانه دورانی رسید محضر او شیعه ای خراسانی گلایه کرد به حضرت؛ که یا امام ششم! برای معرکه آمادهاند این مردم نظر کنید مساجد پر از مسلمان اند کنون که شکر خدا شیعیان فراوان اند به خلق حجت خود را دگر تمام کنید زمان آن نرسیده ست تا قیام کنید؟ سخن رسید بدین جا، کلام کامل شد غلام خانه حضرت به خانه داخل شد امام گفت بیا و اطاعت از من کن تنور خانه ما را بیا و روشن کن همین که گشت تنور از حرارتش آذین خلیل وار برو بین شعله ها بنشین غلام خانه که هارون مکی است اسمش بدون اینکه ببینند ترس در جسمش
-
زمینه - آتیش دوباره کشیده زبونه اما پیچیده بوی یاس تو خونه تکرار میشه قصه بازم غربت دوباره روضه خونه آقا رو با دستای بسته بیرون آوردن از تو خونه نکش نامرد چه بعد رسمی شده تو مدینه نکش نامرد تو روی مرکب آقا روی زمینه میون راه زمین میخوره روی خاک کوچه نکش نامرد داره چشم بچههاش میبینه غریب آقام غریب آقام کوچه غریبی ازدحام دوره آقا یاد یه مادر دلش رو کنده ازجا میسوخته بین شعله آقا اما به یاد مادرش بود گریه میکرد از اینکه زهرا اون بین دیوار و در دود دلش خون که بچههاش میترسید تو خونه دلش خون چرا آتش آوردن در خونه داره اشکاش میباره روی خاک سرد کوچه دلش خون برای مادرش روضه میخونه غریب مادر غریب مادر
-
زمینه - این اشک و گریه ها رو از نفس تو داریم همه وجودمونو دست تو می سپاریم کلامکم نور و امرکم رشد سجیتکم الکرم امام صادق اشکام میریزه برات وآقای بی حرم با دل خون بودی قامت کمون بودی پشت سر مرکب نفس زنون بودی آقا غریب و تنهایی شبیه زهرایی با دستای بسته تو خود مولایی کلامکم نور و امرکم رشد سجیتکم الکرم امام صادق اشکام میریزه برات وآقای بی حرم مروج عاشورا تو گریه یادم دادی برای عزای جدت تا پای جون وایستادی و قولکم حق و رأیکم حلم وصیتکم البکاء نوحه کنید با روضه ی گودال جدا شده سر از قفا محرم امسال در و به روم واکن اربعین امسالو خودت مهیا کن آقا خودت یه کاری کن کربلا امضا شه برای زائرها مسیر عشق واشه محرم امسال در و به روم واکن اربعین امسالو خودت مهیا کن غریب آقام غریب آقام غریب آقام
تاکنون نظری ثبت نشده است.