- 19
- 1000
- 1000
- 1000
ایام شهادت امیرالمؤمنین، امام علی (ع) - شب بیستم ماه رمضان 99 - محمود کریمی
مرثیه خوانی ایام شهادت امیرالمؤمنین، امام علی (ع)، شب بیستم رمضان با صدای محمود کریمی، 1399
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
مدح - سلام ای جواب سلام خدا ظهورت طلوع تمام خدا تویی آفتاب بلند زمین تویی سایه ی مستدام خدا تویی که به تعظیم تو امر کرد تویی صاحب احترام خدا تو نهجُ البلاغه تو قرآنِ وحی کلامی بگو هم کلام خدا صدایت صدایش به معراج بود حدیثت حدیث مدام خدا مرا کعبه ی سینه چاکم کنید فقط پای حیدر هلاکم کنید علی یا علی یا علی یا علی علی ابتدا و علی انتهاست علی مصطفی و علی مرتضی ست علی اول است و علی آخر است علی در ظهور و علی در خفاست علی در معارج علی در بُراق علی اِنَّما و علی وَالضُحی ست علی با حق است علی بر حق است علی کعبه است و علی در حراست علی نیست آن و علی نیست این علی نه جداست علی نه خداست علی را بگو هرچه گویی کم است که زهرا علی و علی فاطمه ست علی یا علی یا علی یا علی اگر تیغ تو سایه گستر شود همان ابتدا کار یکسر شود که با روضه هایی مگو مانده ای
-
روضه - تیغ بالا رفت ناله به ثریا رفت از سر رد شد تا پهلوی زهرا رفت می اید این ندا از سوی ما سوا تهدمت والله ارکان الهدی سر شکست قمر شکست دل پیغمبر شکست وای من وای من نماز حیدر شکست خون در دم ریخت از چشمه زمزم ریخت عرش لرزید و غوغا شد و بر هم ریخت راهی شد مرتضی از مسجد تا خدا تهدمت والله ارکان الهدی سر شکست قمر شکست دل پیغمبر شکست وای من وای من نماز حیدر شکست سر خونبار است آشفته و تب دار است دل مجروح از داغ در و دیوار است از کوفه روضه ها رفته تا کربلا حسین ثار الله مصباح الهدی عشق شعله ور حسین شفیع محشر حسین از نجف تا کربلا سلام ما بر حسین
-
نوحه - از خون فرق مولامون محراب کوفه پر خون تو سجده کشته شد اون که گفتن نماز نمیخونه به حسن اقتدا کرد نماز آخرو تو قنوتش صدا کرد خود پیمبرو با سر غرق خون روی سجاده می خوند روضه ی بین دیوار و درو عمرم پیش چشمام میسوخت از شرم از سر تا پام میسوخت عشقم می سوخت زهرام میسوخت تا صبح با ذکر یا زهرا دردی که داشت تحمل کرد مثل تمام این سی سال به فاطمه توسل کرد پره زخمی تو بستر شبیه فاطمه چشای نیمه بازش ضریح فاطمه هی میخونه بیا ای مسیحای علی بی قراره مسیح فاطمه بی من رفتی من جا موندم بی تو مُردم اما موندم تنها رفتی تنها موندم کوفه یه روز عزیزامو تنها میذاری عین من بابا فدای لبهای عطشانت ای حسین من تک و تنها میمونی غریب و بی سپاه زینبم بی تو میمونه بین خیمه گاه تشنه لب دستو پا میزنی با ناله ی منو زهرا کنار قتلگاه رو خاک عباس قاسم اکبر خیمه غارت چادر معجر تو تو گودال عریان بی سر
تاکنون نظری ثبت نشده است.