ولادت حضرت علی اکبر (ع) 1400 حنیف طاهری و محمدحسین حدادیان

مدح - حنیف طاهری - می‌ایستم امروز خدا را به تماشا ای محو شکوهت همه‌ی عالم و عُقبی ای جان، جوان‌مرد به دامان تو دستم من نیز جوانم ، ولی افتاده‌ام از پا آتش بزن آتش به دلم ، کار دلم را ای عشق مَیَنداز از امروز به فردا آتش بزن آتش به دلم ای پسرِ عشق یعنی که مکن با دل من هیچ مدارا با آمدنت قاعده‌ی عشق به هم خورد لیلای تو مجنون شد و مجنون تو لیلا تا چشم گشودی به جهان ساقیِ ما گفت المنّةُ لِله که درِ مِی‌کده شد وا ای منطق رفتار تو چون خُلق پیمبر معراج برای تو مُهیاست ، بفرما این پرده‌ای از شور عراقی و حجازی است پیراهن تو چنگ و جهان دست زلیخا لب‌تشنه‌ی لب‌های تو لب‌های شراب است لب وا کن و انگور بخواه از لب بابا دل مانده که لب‌های تو انگور بهشتی است یا شیر خدا روی لبت کاشته خرما عالم همه مبهوت تماشای حسین است هر چند حسین است تو را محو تماشا چون چشم تو دل می برد از گوشه‌نشینان شد گوشه‌ی شش‌گوشه برای تو مُهیا از گوشه‌ی شش‌گوشه دلم با تو سفر کرد ناگاه در آورد سر از گنبد خَضرا مجنونِ علی شد همه‌ی شهر ولی من مجنونِ علی اکبرِ لیلام به مولا

شور - حدادیان - من که غلام تو و اَجدادتم خونه‌خرابِ تو و آبادتم موذن کربلا همیشه، الله اکبر اذون یادتم انگاری که شب سیزده رجبه اومده اونی که حیدری نَسَبه پادشاه دل عَجَم و عربه نمی‌تونه اصلا بگیره تو دنیا هیچ لشکری امام حسین و از جوونای علی اکبری اَبَد والله یا حیدر ما نَنسا علی اکبر... بهار می‌رسه آینه‌ی احمد مختار می‌رسه گل‌پسر حیدر کَرّار می‌رسه، یار می‌رسه حق بده امشب اگه مجنونم به خدا لیلیِ لیلا اومد اِنّا اَعطَینا رو می‌خونم نوه ی حضرت زهرا اومد عمه زینب چقدر خوشحاله به برادرزادش می‌باله همه‌ی دنیا می‌میرن واسه وقتی که تو بغل عباسه اَبَد والله یا حیدر ما نَنسا علی اکبر... جان منی یار منی ماه شب تار منی دلبر و دلدار منی گفته عَلمدار حسین که تو عَلمدار منی یَل صف شکنِ لشکره یه تنه رجز رو لباش عَمیَ الحسنه

روضه - طاهری - دنبالِ صدای دلبرم افتادم با سَر به کنارِ اکبرم افتادم چون پهلوی نِیزه‌خورده‌ات را دیدم یک لحضه به یادِ مادرم افتادم