منو
شهادت حضرت فاطمه (س) مهدی سلحشور، سال 1402 شب اول فاطمیه اول

شهادت حضرت فاطمه (س) مهدی سلحشور، سال 1402 شب اول فاطمیه اول

  • 3 تعداد قطعات
  • 5 دقیقه مدت قطعه
  • 302 دریافت شده
مرثیه خوانی شهادت حضرت فاطمه (س) با صدای مهدی سلحشور، سال 1402 شب اول فاطمیه اول


قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 5:43
    بی عفتی، حراج هویت، فروش تن/تعریف عده‌ایست، همین از مقام زن/در چشم این گروه تمام زنانگی/یعنی که ریشه‌ی شرف خویش را زدن/ای خواهر غیور به جنگ عدو برو/از چادرت بساز برای خودت کفن/این عزتی که روی سرت جا گرفته است/بر تو رسیده‌است نه امروز از کهن/میراث پاک خون شهیدان حجاب توست/بهتر در مجال که کوته کنم سخن/جان داده‌ای در ره غیرت گواه آن/اشک عراق، غربت شام و غم یمن/قصیده نام تو را برد و اشک شوق آمد/که بی وصو نتوان خواند سوره‌ی کوثر/خدا به خواجه‌ی لولاک داده بود ای کاش/هزار مرتبه دختر اگر تویی دختر/حجاب روی زمین طفل بی پناهی بود/تو مادرانه گرفتیش تا ابد در بر/زن که چادر زهراست بر سرش زینت/خدا گواست سرافکنده نیست در محشر/میان کوچه که افتاد دشمنت از پا/در آن جهاد نیفتاد چادرت از سر/یهودیان مسلمان ندیده‌اند آری/از این سیاهی چادر دلیل روشنتر/کنون به تیرگی ابرها خبر برسد/که زیر سایه‌ی آن چادر است این کشور
  • 9:00
    مشعل فروز ولایت، آیینه‌ی کوثرم من/زهرای زهرا خصایل، ریحانة الحیدرم من/ هر چند هستم به ظاهر، طفل یتیمی سه ساله/حتی چهل سالگان را، در کودکی مادرم من/طفلم ولیکن چه طفلی، طفل یتیمه حسینم/یک فاطمه صبر و ایثار، یک زینب دیگرم من/ناموس بیت الولایم، شام است کرب و بلایم/با یک مدینه کرامت، یک کربلا لشگرم من /با قامت کوچک خود، یک اسوه‌ی استقامت/با صورت نیلی خود، خورشید روشنگرم من/یاقوت از دیده سفتم، با مردم شام گفتم/آخر چرا می زنیدم؟ فرزند پیغمبرم من/پیوسته باب المرادم، شمشیر من تیر آهم/هر قطره اشکم سپاهم، کی گفته بی یاورم من/دشمن مرا هم کتک زد، بر چهره، مهر فدک زد/فهمید از روز اول، بر فاطمه دخترم من/دل آسمان میل دارد ببارد/خرابه نشینیه ما، گریه دارد/سرانگشت مشکل‌گشایم، ضعیف است/که خار از کف پای من، دربیارد/الا خیزران خورده‌ی مجلس تشت/غم تو، گلوی مرا می‌فشارد/بیا تا تماشاچیانت نگویند/که این طفل آواره، بابا ندارد/عجب روزگار عجیب و غریبی‌ست/یهودی مرا، خارجی می‌شمارد/اصلاً رقیه نه، به خدا دختر خودت/یک شب میان کوچه بماند، چه می‌کنی/اصلاً خیال کن که کسی دختر تو را/در بین جمعیت بکشاند،چه می‌کنی/در بین ازدحام و شلوغی، بترسد و/یک تن به او کمک نرساند، چه می‌کنی؟
  • 3:09
    چه کس به قرص قمر اینچنین حجاب زده/به جلوه آمده‌ای، با رخ نقاب زده/زِ ریش ریشی تحت الحمک مشخص بود/که روی بند تو را با چه اضطراب زده/صلات ظهر تجلی نموده‌ای اما/رخ تو طعنه به رخسار آفتاب زده/دهان هر که تو را خوانده طفل می بندیم/کدام بی ادبی حرف بی حساب زده/دوباره نام حسن زنده شد در این عالم/که بچه شیر جمل پای در رکاب زده/کفن به جای زره بر تنت کند مادر/به اشک دیده به گیسوی تو گلاب زده/نگاه شور ز روی تو دور، پور حسن/که چشم زخم شرر بر دل کباب زده/مدینه زنگی مادرم را ز هم پاشید/چه ضربه‌ها که به اولاد بو تراب زده/همین که ناله زدی ای عمو بیا کمکم/عمو ز خیمه رسیده ببین شتاب زده/ز زخم سینه و پهلو و صورتت پیداست/کسی که ضربه زده از روی حساب زده

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی