منو
وفات حضرت ام البنین (س) 1400 - محمدحسین پویانفر

وفات حضرت ام البنین (س) 1400 - محمدحسین پویانفر

  • 6 تعداد قطعات
  • 6 دقیقه مدت قطعه
  • 28 دریافت شده
مرثیه خوانی وفات حضرت ام البنین (س) با صدای محمدحسین پویانفر، 1400

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 6:14
    روضه - امّ البنین شدم که شوم یاور حسین تا گل بیاورم بشود پرپر حسین قصدم نبود اینکه شوم مادر حسین هستند دختران علی در بر حسین هستند مثل مادرشان مضطر حسین شد شاملم دعای سحرهای فاطمه روشن شدم به نور قمرهای فاطمه تاج سر منند گهرهای فاطمه اولاد من کجا و پسر های فاطمه هستند هر چهار پسر نوکر حسین شرمنده ام نشد سپر مجتبی شوند قسمت نبود زودتر از این فدا شوند حالا بناست راهی دشت بلا شوند حتی اگر که تک تک شان سرجدا شوند جای گلایه نیست، فدای سر حسین جریان گرفته اند کنار ابوتراب از آل هاشم اند نه قوم بنی کلاب اصلا نیاز نیست به ترس و به اضطراب عباس من شده به علمداری انتصاب او هست یک تنه همه ی لشکر حسین عهدی است بین ام بنین و خدای خود غیر از رضای دوست نخواهم برای خود من دل نبسته ام به دل بچه های خود اصلا حسین و زینب و کلثوم جای خود عباس من فدای علی اصغر حسین هر چند او دگر پسر خویش را ندید اما غمین نبود که عباس شد شهید دق کرد بعد از آنکه به او این خبر رسید: بودند دیو و دد همه سیراب و می مکید خاتم ز قحط آب، لب انور حسین کارش دگر نشستن در آفتاب شد آب زلال در نظر او مذاب شد شرمنده ی نگاه غریب رباب شد از اینکه هم قبیله ی شمراست، آب شد رو میگرفت نزد دو تا خواهر حسین دیگر مدینه خنده به لب های او ندید او نیز مثل زینب کبری قدش خمید گرچه صبوربود، کم آورد تا شنید یک مرد بی حیا وسط مجلس یزید با دست اشاره کرد سوی دختر حسین
  • 11:38
    روضه - عهدیست بین ام‌بنین و خدای خود غیر از رضای دوست نخواهم برای خود من دل نبسته‌ام به دلِ بچه‌های خود اصلاً حسین و زینب و کلثوم جای خود عباسِ من فدای علی اصغرِ حسین هر چند او دگر پسرِ خویش را ندید اما غمین نبود که عباس شد شهید دق کرد بعد از آن که به او این خبر رسید بودند دیو ودد همه سیراب و می‌مکید خاتم ز قحط آب لبِ عنبرِ حسین کارش دگر نشستنِ در آفتاب شد آبِ زلال در نظر او مذاب شد شرمنده‌ی نگاه غریب رباب شد از اینکه هم قبیله‌ی شمر است آب شد رو می‌گرفت نزد دوتا خواهرِ حسین نیزه‌زار آمده‌ام یا تو پر از نیزه شدی؟ سقای دشت کربلا ابالفضل دستش شده از تن جدا ابالفضل
  • 8:47
    روضه - نشد از چهره‌ام غم را بگیری زِ من اندوهِ عالم را بگیری برای رفتنم اینسو و آنسو نشد مادر که دستم را بگیری تو خوردی تیغ پژمردم من اینجا دو دستت را که زد مُردم من اینجا همینکه از رویِ مَرکب عزیزم زمین خوردی زمین خوردم من اینجا نه که امروز مادر درد دارم که روز و شب سراسر درد دارم از آن ساعت که با ضربه شکستند سرت را بی هوا سردرد دارم اگر بشکسته‌ام مانندِ زهرا ببین دلخسته‌ام مانندِ زهرا سرت را تا که رویِ نیزه بستند سرم را بسته‌ام مانند زهرا به یادت آه ، یکسر می‌کشیدم که گویی از تنت پَر می‌کشیدم به هر تیری که بر جسمِ تو می‌رفت من اینجا آی مادر می‌کشیدم مرا گفتند که بازو ندارد دگر عباسِ تو اَبرو ندارد بمیرد حرمله بد زد به چشمت از آن لحظه دو چشمم سو ندارد نشد بال و پَرِ خود را بگیرم به دامن اصغرِ خود را بگیرم من از شرمندگی پیشِ رُبابم نشد بالا سرِ خود را بگیرم پس از تو کاش زنجیری نمی‌ماند تو می‌خوردی و شمشیری نمی‌ماند تمامش کاشکی خرجِ تو میشُد برایِ حرمله تیری نمی‌ماند "ببین مادر زِ گریه آب رفته و از سردردها از تاب رفته به نیزه دار گفتم بچه داری؟ کمی آرام تازه خواب رفته" عزیزم جان جانا نور عینا به فرقم باد خاک عالمینا نگاهم مانده بر در تا بیایید حسینم وا حسینم وا حسینا
  • 7:40
    زمینه - ای ام بنین میر و علمدار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد علمدار نیامد گشته رها بر سر نی زلف سیاه قمرم شعله کشید آتش غم بر جگر شعله ورم از اثر ناله ی تو گشته کمان قامت صبر روضه بخوان روضه بخوان بر سر این صورت قبر ای ام بنین میر و علمدار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد علمدار نیامد از داغ تو جان آسمان میسوزد با غربت این اشک روان میسوزد بعد از گذر سه سال قلب تو هنوز از شرم گلوی کودکان میسوزد از اثر ناله ی تو گشته کمان قامت صبر روضه بخوان روضه بخوان بر سر این صورت قبر تا هلهله در لشکر کفار افتاد پیش تن او شاه به اصرار افتاد دست حرم خون خدا را بستند وقتی به زمین دست علمدار افتاد ای ام بنین یاد علی آب نمیخورد سقای حرم بود ولی آب نمیخورد ای ام بنین میر و علمدار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد علمدار نیامد تا به زمین خورد و شکست غرق به خون بال و پرش مادر کشید دست نوازش به سرش بر سینه ی داغ دشت افتاده علم جاری شده خون جگر از چشم حرم هرچند که علقمه نبودی اما زهرا عوض تو ناله میزد پسرم ای ام بنین پهلوی آن یار شکسته دست و دل و ابروی علمدار شکسته ای ام بنین میر و علمدار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد علمدار نیامد پاسخ هر مسئله ای مقصد این قافله ای گرچه ندارد دل ما با حرمت فاصله ای نور دل بی شکیب ما را دریاب در هر نفس ای طبیب ما را دریاب دور از تو در این جهان غریب افتادیم یا سیدنا الغریب ما را دریاب در خلق جهان جز تو خریدار نداریم ما غیر شما با احدی کار نداریم
  • 9:34
    واحد - ابالفضل نور دو عینم ابالفضل یار حسینم نبودم کربلا اما، همیشه دیده گریونم به یاد روز عاشورا، پریشون پریشونم شنیدم از لب زینب، مصیبت‌ها رو می‌دونم یه گوشه از بقیع واسه حسینم روضه می‌خونم میام رو خاکا می‌شینم همیشه زار و حزینم ابالفضل نور دو عینم ابالفضل یار حسینم به یاد عصر عاشورا، چشمم خونه دلم زاره تو رفتی و همه گفتن، که زینب بی علمداره رقیه بی عموجونش توی صحرا شد آواره نمونده بود برای اون نه خلخال و نه گوشواره حرم رو تنها که دیدن خیامو آتیش کشیدند ابالفضل نور دو عینم ابالفضل یار حسینم شریکم با غم زینب، ببین قدِ کمونم رو شنیدم روضه‌هایی که، گرفت از من امونم رو می‌دونم که شهید کردن، چهارتا پهلوونم رو جدا کردن دو دستای ابالفضلِ جوونم رو به خیمه، آبی نبرده به چشمش سه شعبه خورده ابالفضل نور دو عینم ابالفضل یار حسینم شنیدم که حسین من به مقتل دست و پا میزد کجا بودی ابالفضلم، تو را زینب صدا میزد به مقتل ازدحامی شد، یکی سنگ جفا میزد یکی با تیر و با نیزه یکی هم با عصا میزد حسین ای صد پاره پیکر حسین ای غریب مادر ابالفضل نور دو عینم ابالفضل یار حسینم
  • 2:49
    روضه - تمام عمرِ من آستان ام بنین که در تمامیِ عمری میهمانِ ام بنی است هزار دشمنم از می‌کنند قصد هلاک چه غم مرا که منم در امان ام بنین اگر هزار گره باشدم خیالی نیست فقط همین که بگویم به جان ام بنین بقیع و خاک بقیع سرمه‌های مادر‌هاست همان غبار که دارد نشان ام بنین به نام خدای ادب آفرین به نام خداوند ام البنین به نام زنی ماورای ادب قلم می‌زنم از خدای ادب زنی در نگاه علی محترم پس از فاطمه با علی همقدم به بیت ولا یاورش خوانده‌اند حسین و حسن مادرش خوانده‌اند علمدار خیبر شکن بوده است به شیر خدا شیر زن بوده است نثار حسین است لبخند او عموی رقیه است فرزند او ملائک قیامت سلامش کنند امامان همه احترامش کنند شبیه خداوند ماه آفرین نبوده در عالم جز ام البنین

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی