منو
وفات حضرت ام البنین (س) 98 - حنیف طاهری و حسین عرب

وفات حضرت ام البنین (س) 98 - حنیف طاهری و حسین عرب

  • 3 تعداد قطعات
  • 8 دقیقه مدت قطعه
  • 10 دریافت شده
مرثیه خوانی وفات حضرت ام البنین (س) با صدای حنیف طاهری و حسین عرب، 1398

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 8:57
    روضه - رها کنید دگر صحبت مداوا را فراق اگر نکشد، وصل می کشد ما را تمام عمر تو ما را نظاره کردی و ما ندیده ایم هنوز آن جمال زیبا را شراره های دلم اشک شد، ز دیده چکید ببین چگونه به آتش کشید، دریا را قسم به دوست که یک موی یار را ندهم اگر دهند به دستم، تمام دنیا را به شوق آنکه ز کوی تو ام نشان آرد به چشم خویش کشیدم غبار صحرا را جنون کشانده به جایی مرا که نشناسم طریق کعبه و بتخانه و کلیسا را تمام عمر به خورشید و ماه ناز کنم اگر به خانه تاریک من نهی پا را نسیم صبح ز راهی که امدی برگرد ببر سلام ز من، آن عزیز زهرا را به راه عشق سرودست وپا بده میثم ولی زدست مده دوستی مولا را شاعر : غلام رضا سازگار
  • 17:26
    روضه - عرب - تا فصل قرار منتظر خواهم ماند تا دیدن یار منتظر خواهم ماند در غیبت تو اگر مرا دار زنند بر چوبه دار منتظر خواهم ماند *** ای شده محرم به ولای ولی (مدح) فاطم? دوّم بیت علی اختر تابند? برج ادب شیر زن خیل زنان عرب امّ بنین امّ ادب امّ نور چشم بد از قدر و جلال تو دور اختر تابند? برج شرف همسر ارزند? شاه نجف یار علی مادر صدق و صفا مرّوج مکتب عشق و وفا باغ گل یاس، سلامٌ علیک مادر عبّاس، سلامٌ علیک فخر تمام شهدا کیست تو شیر زن شیر خدا کیست تو معرفتت زبانزد عالم است هر چه بگویند به وصفت کم است مقاوم و صابر و آزاده ای چار پسر بهر علی زاده ای چار پسر نه، چار قرص قمر چار ستاره چار نور بصر ای به علی پس از وفات بتول همچو خدیجه در سرای رسول درود بر سه سرو بستان تو بر گل عبّاسی دامان تو تو گفته ای، ای گل باغ عفاف با پسر فاطمه شام زفاف کی همه جا چشم و چراغ همه منم کنیز مادرت فاطمه همدم نور احدی فاطمه عروس بنت اسدی فاطمه تو بانوی بیت ولی گشته ای دور حسین ابن علی گشته ای تا که در آن بیت مقرّب شدی از دل و جان عاشق زینب شدی به پاس اخلاق ز گل بهترت خواند بهین دخت علی، مادرت حق بتو یک بهشت احساس داد دسته گلی بنام عبّاس داد دید چو بر عشق ادب قائمت داد خدا ماه بنی هاشمت حق به تو در بیت ولا راه داد تا بتو سه ستاره یک ماه داد ماه تو از ماه فلک خوبتر پیش علی از همه محبوب تر ستارگانت همه خورشید نور چشم بد از جمالشان باد دور سزد که ناموس خدا خوانمت مادر کلّ شهدا خوانمت در بغلت بود گل یاس تو یعنی قندان? عبّاس تو ...
  • 14:04
    روضه - شبی از خویشتن سفر کردم سیـر کــردم جهـان بـالا را بین قصری ز باغ‌های بهشت دیـدم امّ‌البنیـن و زهــرا را آن یکی بود رکن شیر خدا دگــری بـود مــادر شهدا عجبـا! نـام هـر دو فاطمه بود ذکرشان شمع محفل همه بود نگــه آن دو مهربــان مــادر گه به گودال و گه به علقمه بود هر دو را اشک و خون روان ز دوعین بهـر عبـاس بـود و بهـر حسین گفت ام‌البنین به دخت رسول کی سلام خدا به جان و تنت! ای هــزاران‌هـزار عباسم بـه فـدای حسیـن بـی‌کفنت داده‌ام در رهش چهار شهید کاش بـودی مرا هزار شهید گفت زهرا که ای بلند اقبال گلبــن چــار لالـ? پـرپـر! چار فرزند تـو عزیـز من‌اند بلکـه هـر چـار را منم مادر پسـران تـو، نـور عیـن من‌اند مثل عباس تـو حسین من‌اند بـاغبــان چهــار لالــ? یـاس! پسـرانـت تمــام اشجـع نـاس دوست دارم من ای ستوده‌خصال تـو برایم بگویی از عباس از علمـداری و وفـاداریش ادب و غیرت و فداکاریش گفـت: بـی‌بـی از آن سـرافـرازم که شد عباس من فدای حسین این که اشکم ز دیدگان جاری‌ست می‌کنم گریه از برای حسین گرچه عباس رفته از دستم من شریک غم شما هستم فاطمه گفت: مادر عباس! من تـو را نیـز یار و همدردم تو نبودی، ولی به جای تو من بهـر عبــاس، مـادری کردم پـــدرم آب بهـــر او آورد او به عشق حسین آب نخورد اشک ام‌البنین به رخ جاری گفـت ای مـادر فــداکـاری از حسینت بگــو بـه امّ‌بنین آنچه خود دیدی و خبر داری با من از حنجرِ بریده بگو قصـه‌ای از سر بریده بگو گفـت بــر پیکــر مطهـر او زخم‌هــای دوبـاره را دیـدم لب خشکیده چشم از خون تر حنجـر پـاره‌پـاره را دیــدم گاه، ذکـرش علـی و فاطمـه بود گاه چشمش به سوی علقمه بود تـو نبـودی ببینـی عبــاست تیر بر دیده‌اش چگونه نشست وقتی عباس اوفتـاد بـه خاک کمر زینب و حسین شکست کمری که شکسته شد ز ملال باز از سـم اسـب شــد پامال روز محشر که می‌شود، عباس بـا چنین غیـرت و فـداکاری بـاز هـم مثـل روز عــاشورا بـر حسینـم کنـد علمـداری او کـه بـر آل فاطمـه یار است در صف حشر هم علمدار است شاعر : غلامرضا سازگار

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی