منو
مداحی اربعین منصور ارضی سال 1401

مداحی اربعین منصور ارضی سال 1401

  • 3 تعداد قطعات
  • 9 دقیقه مدت قطعه
  • 87 دریافت شده
مداح : منصور ارضی
مناسبت مذهبی : 20صفر، اربعین حسینی
شخصیت : حضرت زینب (س)
نوع قطعه : كل مجلس
مرثیه خوانی اربعین با صدای منصور ارضی ، سال 1401

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 9:48
    می کند اشک سحر پاک ز عصیان من را/مثل آتش که کند آب دل آهن را/بار من روی زمین مانده خریداری نیست/تو مگر باز نگاهی بنمایی من را/یک شب جمعه نشد خوب صدایت بزنم/گوش کردی تو ولی آه من الکن را/گر ببخشی تو مرا فاطمه خوشحال شود/گر عذابم بدهی شاد کنی دشمن را/من آلوده شب اول قبرم چه کنم/نکنی روشن اگر خانه بی روزن را/بار ها در وسط روضه تو پاکم کردی/باز آلوده نمودم به گنه دامن را/کربلایم ببری یا نبری حرفی نیست/تو نگیر از منه بی چاره حسین گفتن را/هر چه داریم از این خیمه پرچم باشد/روضه در هم شکند فتنه ی اهریمن را/آنقدر می رسد از سینه من بوی حسین/آتش شرم کند شعله کشد این تن را/نیست در شان من اینگونه برهنه گشتن/درنیاور ز تنم آه تو پیراهن را/اینقدر ضربه نزن جسم مرا برگردان/خنجر کند نبرد ز جلو گردن را/با خود اینگونه به یاد آورم این که سخنت/چاره ای نیست به جز سوختن و ساختنت/گفتی آن روز خدا کشته مرا خواسته است/دیدم از عهد و وفایت که به خون خفته تنت/گقتی آنروز خدا خواست اسیرت بیند/دیدم ایام اسارت سر دور از بدنت/گفتی آنروز کمی صبر و مصیبت باید/قتل صبر است نصیب تو و ما و حسنت/قامت خم شده و موی سپید آوردم/همه سوغات من از این سفرم پیرهنت/همه را از سفر آوردم و شرمنده شدم/کنج ویرانه به جا مانده کمی پاره تنت/یاد گودال تو هرگز نرود از یادم/دیدم ان نیزه چه بد بوسه گرفت از دهنت/از تنور آمدی، آن روز رخت سوخته بود/سوختم جان برادر من از این سوختنت/چون که ما را به کف و سوت از اینجا بردند/در عزا عید گرفتند ز کشته شدنت/چشم بیگانه و ناموس خدا در انظار/بعد عباس فراوان شد از این غم محنت/گر چه دستان جسارت به اسارت دیدم/یاور اهل حرم شد مدد معتمنت/چوب می خوردی و آیات سرت قطع نشد/بس که شکفت اعجاز تو شد انجمنت
  • 5:03
    برخیز و ببین عاقبت و آخرمان را/لب‌های ترک‌خورده و چشم ترمان را/برخیز که از باغِ خزان خورده ببینی/گل‌های کبود آمده پرپرمان را/در آتش خیمه دل من رفت مدینه/آمد نظرم سوختن مادرمان را/بعد از تو و عباس حرم رفت به غارت/طوفان ستم برد زر و زیورمان/کم بود که بیوفتد به خدا از روی ناقه/بر نیزه که دیدم سر آب‌آورمان را/از شهرِ پدر مانده‌ام آخر چه بگویم/در کوفه شکستن برادر، سرمان را/در امنیت کامل چشمان تو بودیم/با نیزه گرفتند که دور و برمان را/یک شهر به ما خیره ‌و من خیره به چشمت/دیدی تو خودت از روی نی محشرمان را/جان دادن ما در ملاءِ عام طبیعی‌ست/هر چند نبرده‌است کسی معجرمان را/از شام همین ‌قدر بگویم که شکستند/با ضرب لگد شاخ? نیلوفرمان را/در فکرِ ربابیم همه، گر چه گرفتیم/گهواره چوبی علی اصغرمان را
  • 7:50
    سر خاک تو بی خبر آمدم/عزا دارم و خون جگر آمدم/درست است بی بال و پر آمدم/به شوق تو اما به سر آمدم/سر آمد غم هجر دوری بس است/صبوری صبوری صبوری بس است/رسیدم که با یار صحبت کنم/شه بی سرم را زیارت کنم/نگاهی کنی و نگاهت کنم/اگر اذن دادی شکایت کنم/به نیزار قلبم جز آتش نبود/سفر رفتی ای یار رسمش نبود/تو رفتی و دنیا به من بد گذشت/به هر لحظه هر جا به من بد گذشت/در این روز و شب ها به من بد گذشت/خلاصه که آقا به من بد گذشت/نگو گریه کافیست صبرت کجاست/عزیز دلم سنگ قبرت کجاست/چهل روز یاد تنت سوختم/به یاد زمین خوردنت سوختم/ز داغ به نی رفتنت سوختم/و با کهنه پیراهنت سوختم/همین که دلم سمت گودال رفت/دوباره ز غم زینب از حال رفت/خبر داری اصلا که حیران شدم/چو موی تو بر نی پریشان شدم/پدر، مادر این یتیمان شدم/ز داغ تو هر لحظه گریان شدم/قدم از فراق تو خم شد حسین/لباس اسارت تنم شد حسین/چه آمد سر خواهرت بین راه/نشستم به پای سرت بین راه/شدم یک تنه لشکرت بین راه/دیودم پی دخترت بین راه/زمین خورد و از قافله باز ماند/ز سنگینی سلسله باز ماند/نبودی و اشکم سرازیر شد/پر و بال من گیر زنجیر شد/حرم کوچه در کوچه تحقیر شد/از این غصه ها خواهرت پیر شد/غریبانه ماه شبت سنگ خورد/به پیشانی زینبت سنگ خورد/من از شهر کوفه چه ها دیده ام/غمی بد تر از کربلا دیده ام/عجب لطفی از آشنا دیده ام/به گوشت رسیده چه را دیده ام/کنیز قدیمی من ایستاد/به من نان و خرما ی خیرات داد

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی