منو
 ظهر شهادت امام رضا (ع) 97 - حسین سازور

ظهر شهادت امام رضا (ع) 97 - حسین سازور

  • 4 تعداد قطعات
  • 8 دقیقه مدت قطعه
  • 154 دریافت شده
مرثیه خوانی ظهر شهادت امام رضا (ع) با صدای حسین سازور، 1397

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 8:34
    مناجات - این روزها اگر که دلم غرق ماتم است دل تنگِ روزهایِ نخستِ محرم است چشمم هنوز خیره به اشعارِ پرچم است باز این چه شورش است که در خلقِ عالم است اشک آنقدر که باید و شاید نداشتم شرمنده ام برایِ غمش کم گذاشتم قطره بدونِ عشق به دریا نمیرود پایی که روضه آمده هرجا نمیرود هر کس پی غلامی این خانه میرود هرگز زِ یادِ حضرتِ زهرا نمی رود چشمانِ ما همین که زِ گریه نشان گرفت مثلِ همیشه فاطمه تحویلمان گرفت ای وای اگر که ماهِ محرم نداشتیم واللهِ بی حسین خدا هم نداشتیم داغش نبود اگر دلِ خُرَّم نداشتیم ای کاش غیرِ غص? او غم نداشتیم آیا نظیرش آمده در عالمین نه ما را گدا کنید ولی بی حسین نه بعد از وفات کاش محبت به من کنید جسم مرا محافظت از سوختن کنید با اشکِ روضه شستشویِ این بدن کنید بر من لباسِ نوکری ام را کفن کنید یک لحظه ام مباد زمان را هدر دهید پیش از همه امام رضا را خبر کنید تا خواندمش بدونِ کلامی قبول کرد دادم به هر طریق سلامی قبول کرد طعنه نزد به من تو کدامی قبول کرد بی امتحان مرا به غلامی قبول کرد سجده به خاکِ او عمل واجبِ من است ایرانی ام امام رضا صاحبِ من است هنگام مرگ سائلِ سلطان شدن خوش است چشم انتظارِ شاهِ خراسان شدن خوش است مثلِ خودش غریبُ و پریشان شدن خوش است در خاک غلت خوردن و گریان شدن خوش است از سوزِ زهر رنگِ رخِ او سفید شد آقا شبیه مار گزیده شهید شد صد شکر زخمِ تیر رویِ پیکرش نبود هنگام دست و پا زدنش خواهرش نبود چشمی به فکرِ غارت انگشتر نبود دستی پی کشیدنِ مویِ سرش نبود
  • 8:55
    روضه - جگرم یاد حسین ریخت بهم یا بن شبیب زخم شد ؛از غم او پلکِ ترم یا بن شبیب تهِ گودال که جای پسرِ زهرا نیست جای قرآن که به زیر سمِ مرکب ها نیست پیرُهن از تنِ بی سر شده در آوردند بی کفن در وسط دشت رهایش کردند حرمت مهریه مادرِ سادات شکست آب می خواست ولی نیزه دهانش را بست جد مظلوم مرا با لب عطشان کشتند مادرش دید و به گیسوی پریشان کشتند ناله زد مادر ما دست به مویش نزنید با تَهِ خنجر خود ضربه به رویش نزنید خبر از حرمت بوسیدن مادر دارید؟؟ پای خود را زلبان پسرم بر دارید
  • 12:02
    نوحه - ذکر لبم شد السلام یا رضا دلم گره خورده به نام رضا شکر خدا شدم غلام رضا ولی نعمت من همه عزت من تویی تمام اعتقادم زائرت از باب الجوادم پاره جان و تن خاتم تویی حضرت سلطان دو عالم تویی صاحب پرچم محرم تویی چون خدا عطوفی ایها الرئوفی تو بر گنهکاران امانی تو جد صاحب الزمانی نام جواد تو گره وا کند نامه این دو ماهه امضا کند سفارش مرا به زهرا کند در پناه تو ام سر به راه تو ام تو زینت عرش خدایی اذن دخول کربلایی صورت به خاک غربتم نهادم میان حجره بر زمین فتادم دیده به راهم برسد جوادم بی کس و دلغمین پا کشم بر زمین گرچه گرفته زهر امانم نیزه نخورده بر دهانم
  • 5:17
    واحد - محتاج یک وقوف به درگاه مانده ام مست ضیافت تو به هرگاه مانده ام این جا شده گدایی ما مثل سلطنت شادم فقر کوی تو ای شاه مانده ام گفتند با غلام خودت همنشین شوی من سفره پهن کرده سر راه مانده ام آلوده آمدم که تو پاکم کنی رضا من از گناه خسته و گمراه آمدم ای باوفا مرا بطلب دیر می شود کن یاری ام مسافر در راه مانده ام دعوت نکره وصل میسر نمی شود در آرزوی آن رخ دلخواه مانده ام ما را طواف کوی تو از کعبه برتر است در گرد تو به طاعت الله مانده ام گفتی سه جا زیارت ما را دهی جواب عمریست در رسیدن آن گاه مانده ام در آخرین مجالس هیئت پس از دو ماه بر دیدن تمام ترین ماه مانده ام در حسرت محرم سال دگر ببین از حال غرق زمزمه و آه مانده ام دارم یقین که روزی روضه به دست توست با اذن تو به خیمه و خرگاه مانده ام یک ذره شد شبیه تو چشمان نوحه خوان اما ز درک روضه جانکاه مانده ام شیب الحضیب گفتی و آتش به دل زدی یک لحظه فکر کردم و ناگاه مانده ام با سوز و اشک و ناله به باب الجواد تو در انتظار مقدم خونخواه مانده ام

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی