- 652
- 1000
- 1000
- 1000
شب هشتم محرم 98 - میثم مطیعی و وحید نادری
مرثیه خوانی شب هشتم محرم با صدای میثم مطیعی و وحید نادری، 1398
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
نجوا با امام زمان (عج) - ای که با یک گوشه چشمت گره وا می کنی با ظهورت درد عالم را مداوا می کنی با شما امروز و فردایم خدایی می شود نازنینا پس چرا امروز و فردا می کنی سر به سر هر چند تاریک است و سرشار از گناه باز هم پرونده ما را تو امضا می کنی من که می دانم اباصالح درین شبها تو هم مثل ما جایی برای گریه پیدا می کنی مطمینم می روی از حال مانند حسین تا نظر بر نعش پاک اربا اربا می کنی تا حرامی ها به سوی جسم اکبر می روند شک ندارم گریه بر پهلوی زهرا می کنی
-
روضه
-
زمزمه - میره علی اکبر، آهسته آهسته بارون شو بارون شو، ای بغضِ نشکسته میره علی اکبر، میره تا تنهاشم خیره موندم سمتش؛ دلواپس چشماشم وای، سپردمت به مادرم، وای، برو علیِ اکبرم وای، ای وای ای وای میره علی اکبر، ای حسین باور کن! بعد از این دنیا رو، با دلتنگی سر کن با چه حالی سمتِ، خیمهها برگردم؟ جوونم رو مگه آسون بزرگ کردم؟ «وای، سپردمت به مادرم، وای، برو علیِ اکبرم وای، ای وای ای وای» میره علی اکبر، میره جونم از تن میره علی اکبر، دشمنها میخندن میره علی اکبر، با چشم بارونیش ای کاش ای تشنگی! یکبار برگردونیش؟ «وای، سپردمت به مادرم، وای، برو علیِ اکبرم وای، ای وای ای وای» از این جا به بعدو راوی داره میگه میگه دیدم از اسب اکبر افتاد دیگه راوی گریه میکرد، میگفت اون تنها بود هر گوشهای رو دیدم اکبر هم اونجا بود «وای، علی اکبرِ حسین وای، ای وای ای وای» شاعر : رضا یزدانی
-
زمزمه - پاشو علی، از روی خاک پاشو علی، جسم صد چاک پاشو علی پاشو علی، گل لیلا پاشو علی، إرباً إربا پاشو علی نمیدانم ای علیاکبر، چرا قامتَت ز هم پاشید نمیدانم ای جوان من، چرا تیغ و نی تو را بوسید شود قامت خم بابا، به قربان این قد و بالا عبا هم کمک نخواهد کرد، پراکندهای به صحراها پاشو علی، تو رو زهرا پاشو علی، منم بابا پاشو علی، عمّه اومد پاشو علی، ناله میزد پاشو علی میگه حسین، با سکوتش میگه حسین، از تابوتش میگه حسین میگه حسین، قد و بالات میگه حسین، استخوونات میگه حسین سرش را به پای مولا داد، ولی میهمان مولا شد تنش روضهی مجسم بود، شهیدی که إربا إربا شد شکستند مادر و پدرش، در غمش لحظه لحظه آب شدند هر دو در انتظار جان دادند، پیش عکس شهید قاب شدند میگه حسین، قلب عاشق میگه حسین، هر شقایق میگه حسین میگه حسین، هر مرد و زن میگه حسین، وقت مردن میگه حسین شاعر: سیدمهدی سرخان
-
شور - امان از جدایی، امان ز بی کسی کجایی؟ کجایی؟ چرا نمیرَسی؟ در آرزوی تو، به طَرف کوی تو، به شوق روی تو گذشته عمر من به گفت و گوی تو، به جست و جوی تو، دوان به سوی تو گذشته عمر من «تو را من چَشم در راهم بیا» خزان شد خزان شد، بهارم از فراق چگونه چگونه، نبارم از فراق؟ صدا زدم تو را، نگار آشنا، به خاطر خدا دمی نظر نما اگرچه بی وفا، اگرچه پر خطا، به حال این گدا دمی نظر نما «تو را من چَشم در راهم بیا» صبوری حرام است، در انتظار یار چرا در نیام است، دوباره ذوالفقار؟ دعای مصطفی، دعای مرتضی، دعای فاطمه بیا بیا بیا دعای عاشقان، دعای بی کسان، دعای ما همه بیا بیا بیا «تو را من چَشم در راهم بیا»شاعر: سید مهدی سرخان
-
رجز - ومدن همه سینه زنا برا بیعت با غم حسین دل عاشقا دریایی شده پای موجای پرچم حسین: شور علی اکبر لبیک یابن حیدر بگو تا همه دنیا بدونه علی اکبری ان جوونامون علی اکبرای سید علی می مونن با حسین تا پای جون شاعر : دکتر محمد مهدی سیار
-
شور - وحید نادری - قال الصادق، عشاق حسین خون گریه کنید، بر داغ حسین ای گل وفا حسین معدن سخا حسین می کشی مرا حسین یار دلربا حسین ماه نیزه ها حسین می کشی مرا حسین شاه کربلا حسین چشمه بقا حسین
-
نجوا با امام حسین (ع) - دم مرگش به چشم خود دیدم پدرم با اسم یا حسین چه کرد کمرم را شکست داغ پدر داغ فرزند با حسین چه کرد حسین وای حسین واای بعد عباس هیچکس پرسید با غم بچه ها حسین چه کرد حسین جان حسین جاان بعد عباس هیچکس پرسید با غم بچه ها حسین چه کرد آن همه درد را چه کرد حسین سر از تن جدا حسین چه گفت تن بی دست و پا حسین چه کرد از بلندای تل زینبیه، زینب آن روز تا حسین چه کرد او میدویدو من میدویدم او مینشستو من مینشستم او میکشیدو من میکشیدم او میبرید و من میبریدم او از حسین سر من غیر از او دل
تاکنون نظری ثبت نشده است.