منو
شب هشتم محرم 96 - محمود کریمی

شب هشتم محرم 96 - محمود کریمی

  • 6 تعداد قطعات
  • 25 دقیقه مدت قطعه
  • 163 دریافت شده
مرثیه خوانی شب هشتم محرم با صدای محمود کریمی، 1396

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 25:43
    روضه - روایت است که روزی به مسجد کوفه نشسته بود حضور پدر علی اکبر یکی چو باغ گل و دیگری چو شاخه گل یکی چو شمس فروزنده و یکی چو قمر پدر نگاه به ماه رخ پسر می کرد پسر به روی پدر داشتی هماره نظر درآن میانه علی کرد خواهش انگور ز سیدالشهدا آن امام جن و بشر نبود موسم انگور تا ولی خدا دهد ز مهر و وفا خوشه ای به دست پسر در آن میانه خلایق نظاره می کردند چگونه می شود آرام، آن نکو منظر کنار مسجد کوفه درخت خشکی بود که از گذشت زمانش نه برگ بود و نه بر امام دست مبارک بر آن درخت نهاد که شد ز معجز دستش دوباره سبز شجر عیان به شاخه او گشت خوشه انگور چه خوشه ای که همه حبه های آن گوهر به دست خویش ورا چید و دانه دانه نمود نهاد در دهن پاک آن فروغ بصر نخواست تا که عزیز دلش شود غمگین برای خوشه ی انگور حجت داور فتاد بازم دلم یاد روز عاشورا ز لحظه ای علی آب خواست ز آن سرور ندانم آنکه به فرزند فاطمه چه گذشت فتاد چون نگهش بر لبان خشک پسر دو دیده تا رود و لب خشک و تن همه مجروح صدای العطشش زد به قلب باب شرر نبود قطره آبی که تر کند لب او کشید خجلت و آهش به آسمان زد سر سرشک بود که از دیده پدر می ریخت گرفت نور دل خویش را چو جان در بر دهان گشود و بگفتا زبان بیار علی زبان نهاد علی در دهان خشک پدر پدر مکید زبانی که بود چوبه خشک پسر گرفت لبی کز سرشک بودی تر
  • 4:15
    زمینه - حی علی الصلاه محرابم رویت ای رونهاده ماه بر خاک کویت هوهوی باد وشور گیسویت سیلاب دلها پرتاب مویت شور شیرینت نور ایمانم آرام جانم بی تو صحرایم با تو بارانم ای جانم حسین آقا جان حسین آقاجان دنبالم آمدی پیدایم کردی تا نوکرت شدم آقایم کردی دل بردی از من شیدایم کردی ای قطره بودم دریایم کردی می خوانمت با اشک چشمانم با تو طوفان آزاده آزاد از هز زندانم مظلوم آقاجان مظلوم آقا جان گشته محرم ای بال پروازم در پای پرچم سر می اندازم تا سر بر پیکر دارم سربازت جانم در این بازی می بازم با هرچه دارم پای پیمانم با تو میمانم ای رویای من روح و ریحانم ای جانم حسین آقا جان
  • 8:19
    زمینه - تنت روی خاک های صحرا علی جان سرت روی دامان بابا علی جان ببین عمه زینب کنارت نشسته پاشو تا نیوفتادم از پا علی جان من زار و حیرون ما بین میدون زلفت پر از خون علی جان تو رفتی و منم دارم می میرم برای تو بمیرم که خاک و خون گرفته لب هاتو چشم هاتو کمی وا کن ببینم نگاتو بگو بابا بگو بابا، بگردم صدات رو علی جانم علی جان خدایا نفس های بچم گرفته خدا هیچ بابایی به این روز نیوفته خدایا کمک کن سرش رو ببندم رو دستم دوباره تو از حال نرفتم میدون سرابه حالم خرابه قلبم کبابه علی جان پاشو که داره دشمن به حالم می خنده پاشو که داره دشمن به حال بابات می خنده بریم عمه زخماتو با معجر ببنده عدو اربا اربا کرد تو رو زنده زنده منم راضی به هرچی که خدا می پسنده علی جانم علی جان به بابا رسیدی رو دستای نیزه چقدر جای شمشیر چقدر جای نیزه شده مثل زهرا شده مثل حیدر تنت با هزاران سرت با یه نیزه الله اکبر از داغ اکبر ای پاره پیکر علی جان حالا که مثل جدت سرت غرق خونه تموم قد و بالات شبیه خزونه میترسم که چیزی از تنت جا بمونه داره داغت مثل اتیش منو میسوزونه علی جانم علی جان
  • 3:58
    واحد - شد نمایان تمثال احمد رو به میدان آمد محمد کربلا شد چون کعبه و آمد پیمبر شد تلاوت آیات سرمد با اذانت دل بردی از آقای داوود گیسو قامت چون سایه بانی بر حرم بود حیف است مهر دستای تو حیف است چشم زیبای تو حیف است قد و بالای تو حیف است صوت دلخواه تو حیف است صورت ماه تو حیف است قد و بالات حیدر یا که پیغمبر آمده میدان یا علی اکبر ای سرو قطعه قطعه در خون کشیده ام ای دیده بسته از نگه نور دیده ام داغت نشست تا به دلم ای همای جان آتش گرفت لانه مرغ پریده ام ای اهل کوفه هلهله از چیست اینهمه ساکت شوید من پدری داغ دیده ام خلوت کنید معرکه ی جنگ را که من گریم بلند بر گل در خون تپیده است
  • 5:07
    تک - امیرالمومنین صحرای محشر را تماشاکن به دشت کربلا تکرار حیدر را تماشا کن ولی الله دیگر را تماشا کن دوباره خاطرات جنگ خیبر را تماشا کن پیمبر را تماشا کن بگو الله اکبر جنگ اکبر را تماشا کن فی امان لله علی اکبرم به تن پوشیده با دست حسین بن علی جوشن زده بر یاری فرزند به زهرا بر کمر دامن خدا گوید تعالی الله پیمبر گویدش احسنت خوراک ذوالفقارش جرعه جرعه خون اهریمن کند تحسین به دست و پا سویش هم دوست و هم دشمن بیا ای شیر داور شیر داور را تماشا کن فی امان الله علی اکبرم سپر گردیده پیش نیزه و شمشیر پا تا سر رخش قرآن تنش فرقان دلش یاسین لبش کوثر نبی خلق و نبی خلق و نبی منظر نبی سیرت نبی خلق و نبی خلق و نبی منظر زمین کربلا صحرای بدر و او چو پیغمبر در امواج خطر از بیم شمشیر علی اکبر فرار و ترس یک دریای لشکر را تماشا کن فی امان الله علی اکبرم برو بابا که اکنون چشم در راهند قاتل ها برو بابا که دریا گردد از خون تو ساحل ها برو بابا که زخمت گل کند تا حشر در دلها برو تا شعله داغ تو گردد شمع محفل ها برو پرپر بزن در خون خود مانند بسمل ها جمال بی مثال حی داور را تماشا کن فی امان الله علی اکبرم
  • 3:06
    شور - خبر به لیلا بده باد خزون بیا کنار پسرت روضه بخون الهی هیچ کس نبینه داغ جوون جوونم از حرم رفت عقاب لشکرم رفت ستون خیمه گاهم علی اکبرم رفت فی امان الله علی اکبرم

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی