منو
سالروز تخریب قبور ائمه بقیع 98 - حنیف طاهری

سالروز تخریب قبور ائمه بقیع 98 - حنیف طاهری

  • 6 تعداد قطعات
  • 13 دقیقه مدت قطعه
  • 245 دریافت شده
مرثیه خوانی سالروز تخریب قبور ائمه بقیع با صدای حنیف طاهری، 1398

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 13:04
    روضه - ای بهشتِ برین و دار سلام ای زمینِ بقیع بر تو سلام ای بقیع ای بهشت روی زمین خاکی و برتر از بهشتِ برین عنبری یا عبیری یا عودی هرچه هستی بهشت موعودی صَدف و پر زِ گونه گونه گهر فرش و از بام عرش بالاتر چه گوهرها که زیب سینه توست چه نگین ها که درخزینه توست آن بزرگان که در تو پنهانند جسم خاکی و یک جهان جانند هر طرف رُخ نَهفته در دلِ خاک پاره ای از تنِ پیمبرِ پاک این یکی خاکِ پاکِ دختر اوست پاره پیکرِ مطهر اوست ساحتِ قُدس حَضرت زَهراست کز جَلالت شَفیعه ی دو سرا است آن حسینی که او بجان پرورد کربلا را علم به عالم کرد روز اسلام از آن نشد چون شب که گره زَد به گیسوی زِینب درهُ التاج و تاجِ دین باشد زیب او یازده نِگین باشد این اِمامان که در بقیع دَرند اِفتخارات عالم بشرند سدره المنتهایِ ایمانند ترجمانِ رموز قرآنند وارِث اَنبیا و صِدّیقین سایه های خدا بروی زمین هر یکی شاخه ای زِ نخله طور هر یکی آیه ای زِ سوره نور چار دُّرِ خوشآبِ یک صدفند نورِ چشمانِ شهنه ی نجفند روشنی بخش روی مِهر و مَه اند پسرانِ عزیز فاطمه اند مشکلی دارم ای بقیعِ عزیز ای تو ما را شَفیعِ رَستاخیز یاد داری شبی چو قیر سیاه نه چراغی نه پرتویی از ماه علی آورد با دو دیده تر بدنِ پاکِ دُخت پِیغمبر دیدی آیا در آن شبِ تاریک بازو و پهلویِ وِی از نزدیک راستی پَهلوش شِکسته نبود؟! بازوی او سیاه و خَسته نبود؟! دستهایش هنوز آبله داشت؟! زیر لبها هنوز هم گله داشت
  • 6:40
    روضه
  • 3:52
    پیش زمینه - یا کریم یا کریم ِ گنبد ِتوام گنبدی که بی کبوتر است یا پر از کبوتران بی پر است یا کریم تو نسیمی و نسیم جای پا نمی نهد به روی خاک قبر ِ تو درون ِ قلب ِ ماست یا کریم تو کریمی و کریم دستهای ِ سائلان ِ خانه را که پس نمی زند مرغ جان ما برای دیدنت درون سینه مان دگر نفس نمی زند یا غریب! گرچه شهر ما مدینه نیست بهر میزبانی غصه های تو سینه های ما که سینه نیست ما کبوتریم... بهر طوف گنبد تو پر کشیده ایم به هر کجا که بوی فاطمیه می دهد سر کشیده ایم شعرهای خسته ای که من هنوز تا سروده ام برای تو جان هر غریب عالم ای امام صبر! فدای تو راستی! بقیع جمعه ها غروب با کدام روضه گریه می کند؟! راستی! روضه خوان غربت تو کیست؟ کیست آنکه تشنه ی محبت تو نیست؟ چهره ات درون هاله ای از آتش و عطش نهفته است هیچ شاعری به پاس آن حماسه ات یک غزل نگفته است دست های خالی مرا ببین که خسته اند مثل پهلوی نجیب مادرت شکسته اند سبز و ساده و صبور نور پشت نور تشنگی، صلح و قهر کوزه ای پر آب، زهر مهربان و خسته و نجیب پر ز عطر سیب ای مدینه را غریب! یا کریم اهل بیت!شاعر : زکریا تفعلی
  • 5:48
    زمینه - شبای تاریک بقیع فقط یه زائر داره مهدی زهرا سرشو به روی قبرا میذاره دنیا به زیر سایه ی زهراست مولا تو غربتم بازم مولاست آقا با قبر خاکیم آقاست زنده ست بغض دشمن توی این دلامون میسازیم بقیعو با اشک چشمامون شب تا سحر یاد بقیع دلم رو میسوزونه همش به یاد غربتش چشمای من گریونه ای وای نه سنگ قبر و نشونی ای وای نه گنبد و سایه بونی ای وای نه خادم و روضه خونی وای از دست دنیا آه از رسم کینه اهل بیت هنوزم تنهان تو مدینه زنده ست بغض دشمن توی این دلامون میسازیم بقیعو با اشک چشامون خالیه خیلی تو بقیع جای چهار تا گنبد آه غریبونه کشید هرکی از اونجا اومد ای وای همش بقیع سوت و کوره هر روز بساط غصه ها جوره شادی از دل شیعه ها دوره ما از نسل سلمان ما مرد قیامیم عمری چشم به راه روز انتقامیم
  • 3:44
    شور - در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند گر تو نمی‌پسندی تغییر کن قضا را ...
  • 6:59
    روضه - قبرهایی که جبرئیل امین به طواف آید از بهشت برین نه نگهبان نه پاسبان دارد نه حصاری نه سایبان دارد نه چراغی که تا سحر سوزد نه کسی چراغی افروزد باری ای ماه عالم تاب نور افشان بر این قبور خراب ای بلند اختران چرخ برین ای زحل ای عطارد ای پروین ای شما کهکشان و کوکب ها کاروان های نور در شب ها مشعل شام تارشان باشید شمع های مزارشان باشید تو هم ای ابر آسمان آبی تو هم ای نور ماه مهتابی تو هم ای دیده کن روان جویی تو هم ای خیل مژه جارویی تو هم ای سیل اشک آبی ریز بر سر خاکشان گلابی ریز گر چه این سینه ها مدینه ماست قبر آنان درون سینه ماست ظاهر قبر تا خراب بود دل ما شیعبان کباب بود هر غباری زخاک برخیزد هم در چشم دوستان ریزد این همه شکوه از ریاضی نیست هر که را دیده ایم راضی نیست ...شاعر : ریاضی یزدی

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی