- 57
- 1000
- 1000
- 1000
شب بیست و سوم ماه رمضان و شب قدر 1402 - میثم مطیعی
مرثیه خوانی شب بیست و سوم ماه رمضان با صدای میثم مطیعی، 1402
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
روضه و زمینه - اومدم نگو چجوری روم میشه اشکای رو گونه آبروم میشه خدایا خودت یه کاری کن برام دیگه امشب همه چی تموم میشه وای اگه بخوای حساب کتاب کنی حق میدم که بندتو عذاب کنی ولی انقده تو خوبی نمیخوای من و پیش بنده هات خراب کنی شرم و دیدی به روی سیاه من این دل شکسته شد گواه من خودِ تو تقدیرم و رقم بزن من نمیدونم چیه صلاح من بهار دل خزون و برسون مهربونِ مهربون و برسون خدا از ظلم و ستم خسته شدیم دیگه امسال آقامون و برسون من و راه ندی محاله اومدم آخه با گریه و ناله اومدم گفتی سومین شب قدره تو دیدی من هم با سه ساله اومدم دست به پهلو مثل زهرا میگیره دائما بهونه بابا میگیره شب قدرش بابا اومد خرابه با سر بریده احیا میگیره دل من برا تو تنگه بابا جون راستی خونمون قشنگه بابا جون همه زخمایی که داری میبینی جای سیلی جای سنگه بابا جون پیش من بمون شب آخریه آستین پاره برام روسریه موهای من و که داری میبینی موهای تو چرا خاکستریه همه جای پیکرم کبودیه میدونم که رفتنم به زودیه یه سوال دارم تو از عمو بپرس جای ما محله یهودیه؟ از کبودی به تنم نشون زده اون که دخترت رو بی امون زده آخه تو قاری قران منی کی به لبهای تو خیزرون زده
-
زمینه - «یاحیدر، یاحیدر، یاحیدر، یاحیدر» هر لحظه هردم حیدر حیدر می گویم هرشب قدرم حیدر حیدر میگویم شعر باران ، نم نم گفته حیدر حیدر صبح خلقت آدم گفته حیدر حیدر روز بعثت، خاتم گفته حیدر حیدر «یاحیدر، یاحیدر، یاحیدر، یاحیدر» سرباز روحالله از حیدر میگوید مرد میدان یاری از حیدر می جوید (رستم ما یاری از حیدر می جوید) نام مولایم از جان خوشتر بود و هست شیعه با شیر حق ،همسنگر بود و هست ایرانی از اول با حیدر بود و هست «یاحیدر، یاحیدر، یاحیدر، یاحیدر» هم اشک این دنیا ، هم شادی : یاحیدر آزادی: یاحیدر، آبادی: یاحیدر با عطر یازهرا میگوییم یاحیدر از تهران تا صنعا می گوییم یا حیدر تا مسجد الاقصی می گوییم یاحیدر «یاحیدر، یاحیدر، یاحیدر، یاحیدر» طوفانهای دنیا یک موج از خشم او دل برده از عالم یک گوشهچشم او می خوانیم از اول تا آخر :یاحیدر پیروزیم اسم رمز لشکر: یاحیدر با مهدی هم میگوییم حیدر یا حیدر «یاحیدر، یاحیدر، یاحیدر، یاحیدر» شاعر : میلاد عرفان پور
-
زمینه - کجایی آروم قلب و جونم ببینی با روی غرق خونم این دم آخر میون محراب روض? تو رو میخونم یادم نمیره تُو مسجد مدینه با دست بسته جون علی رو خریدی گرچه بودی پهلوشکسته ای وای من، زهرای من با غص? تو سر شده هر روزم سیساله که از داغ تو میسوزم «یا فاطمه » مرهم غم علی کجایی؟ دیگه رسیده شب رهایی سر اومده شام غربت من دیگه سر اومد جدایی بعد تو زهرا غم دلم دیگه تمومی نداره یه عمره چشمام به یاد داغ و ماتم تو میباره ای وای من، زهرای من کاش عمر من سر میرسید بعد از تو حیدر دیگه خیری ندید بعد از تو «یا فاطمه » اِنَّنی ما اَنسَی المدینه انَّ نفسی صارَتْ حزینه لَقَدْ اُسْتُرْجِعَتِ الْوَدیعَه وَ اُخِذَتِ الرَّهینَه یا رسول الله وَلَسْتُ اَدْری خَبَرَ الْمِسْمارِ یا رسول الله سَلْ صَدْرَها خَزانَةَ الْاسْرارِ اَبکِی عَلَی، خَیرِ النِساء نفسی عَلَی زَفَراتِها مَحْبوسَة یا لَیْتَها خَرَجَتْ مَعَ الزَّفَراتِ «یا فاطمه » شاعر : محمدرضا رضایی
-
زمینه - هنوز چشم انتظارم برسر آن عهد و آن قرارم جز تو هوایی به سر ندارم، ای یارم ای رویای حسنیوسفها یا مهدی روشن کن چشمان دنیا را یا مهدی جانا فرمان از تو جان از ما یا مهدی به عشق تو پابندم، شهید یک لبخندم إلی متی یا مهدی، أحار فیک یا مهدی چه سروهای رشیدی دل ز هزار آرزو بریدند تا به تماشای تو رسیدند، ای مولا ای نام تو نقش سربندم یا مهدی از دنیای بی تو دل کندم یا مهدی عهد یاری با خون میبندم یا مهدی برای تو سربازم، به پای تو سر بازم إلی متی یا مهدی، أحار فیک یا مهدی دلیل گریه هایم نام تو زیباترین دعایم دیدن روی تو خونبهایم، رویایم می خواند هر خط مقتل ها یا مهدی ای نامت فریاد عاشورا یا مهدی بردار از خاک و خون پرچم را یا مهدی منتقم ثارالله، تو جان بخواه بسم الله إلی متی یا مهدی، أحار فیک یا مهدی
-
زمینه - شصت و سه سال، مثل کوه محکم بودم نیمه ی شب با گریه، همدم بودم شصت وسال، به درد و آه مردم، مرهم بودم از شوق وصال معبودم با درد فراق همیشه جنگیدم کی می فهمه این شصت و سه سال هرروز چه چیزا که ندیدم دستامو بستن و، فاطمم افتاد رو خاک الهی رضا برضاک محسنمم کشته شد، نفسی و اهلی فداک الهی رضا برضاک «الهی رضا برضاک» حکایت، آه من معنا می شه بغض علی روضه فردا می شه کرببلا بر سر اسم حیدر بلوا می شه دارم می بینم روزی رو که کربلا پر از نسیم آیاته یک گوشه ی گودال حسین من مشغول مناجاته با یاد مادرم، افتادم روی خاک الهی رضا برضاک، اصغرمم کشته شد نفسی و اهلی فداک «الهی رضا برضاک» شاعر : سید علی حسینی
تاکنون نظری ثبت نشده است.