- 742
- 1000
- 1000
- 1000
وفات حضرت خدیجه (س)، محمدرضا طاهری
مرثیه خوانی به مناسبت وفات حضرت خدیجه (س) با صدای محمدرضا طاهری، سال 1401
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
یوسف شود آن کس که خریدار تو باشد/عیسی شود ان خسته که بیمارتو باشد/از چشمه خورشید جگر سوخته آید/هر دیده که لب تشنه دیدارتو باشد/خوابی که به از دولت بیدار توان گفت/خوابی است که در سایه دیوارتو باشد/من گدا و تمنای وصل او هیهات/مگر به خواب ببینم جمال منظر دوست/خوابی که به از دولت بیدار توان گفت/خوابی است که در سایه دیوارتو باشد/هر چاک قفس از تو خیابان بهشتی است/خوش وقت اسیری که گرفتارتو باشد/بر چهره گل پای چوشبنم نگذارد/آن راهروی را که به پا خار تو باشد/صائب اگر از خویش توانی بدر آمد/این دایره ها نقطه پرگار تو باشد
-
ما غرق نواییم الهی به خدیجه/محتاج عطاییم الهی به خدیجه/یک سوم مهمانی خوبت سپری شد/ اما هنوز ما غرق خطاییم الهی به خدیجه/ با رو سیهی باز به درگاه تو آییم/ تا تو بنمایی الهی به خدیجه/ اِذنی بده تا باز سوی مرقد سلطان/ با گریه بیاییم الهی به خدیجه/محروم ز نوریم خدا مرحمتی کن/دلتنگ رضائیم الهی به خدیجه/لطفی به کن امسال شب قدر ببینیم/در کرب و بلائیم الهی به خدیجه/محتاج عطاء و کرم مادر زهرا/در هر دو سرائیم الهی به خدیجه/از اشک یتیمی غریبانه ی زهرا/در حال بکائیم الهی به خدیجه/هر جا سخن از روضه و از داغ حسین است/مشغول عزائیم الهی به خدیجه
-
تویی که همزبان و همسر نجم امین بودی /چه در سختی چه آسایش، برایش همنشین بودی /که رو کردی به دین وقتی تمام شهر کافر بود/نخستین بانوی اسلام در آن سرزمین بودی /تو را هم طاهره خواندند و هم شهبانوی بطحاء/ولی در وصفت این کافیست: کوثرآفرین بودی /اگر نامیده عامالحزن پیغمبر وفاتت را/تو بیش از آنچه میدانیم با احمد عجین بودی /برایت جبرئیل از جنت اعلی کفن آورد /یقینا لایق این هدیه از عرش برین بودی /گواهی میدهد قرآن، شهادت میدهد تاریخ/نه تنها مادر زهرا، که ام المؤمنین بودی /شاعر: نفیسه سادات موسوی
-
عمریست دل تو خانه ی غم باشد/چشمان تو سر چشمه ی زمزم باشد/امشب همه در غربت تو گریه کنند/بانیّ عزا رسول خاتم باشد/دادی همه هست خویش در راه خدا/پس هرچه دهد خدا به تو کم باشد/تو مادری و شفاعت ما محشر/بر یک نخ چادر تو محکم باشد/روزی همه جلالت صورت توست/در چهره ی زینبت مجسم باشد/این زود یتیم گشتن دخترها/ارثیه ی مادر دو عالم باشد/آن روز کجایی که ببینی زهرا/در پشت در و اسیر ماتم باشد/امشب که برایتان کفن آمده است/بشمار گمانم که یکی کم باشد/در این دهم ماه دل ما فکر/عصر دهم ماه محرم باشد/آن روز بدون سر تنی در گودال/پاشیده ز هم؛ چه نا منظم باشد/یک مشت دهاتی و یک تکه حصیر/تشییع تن شاه دو عالم باشد
-
گذشته از همه و پشت شوهرش مانده/چه مادرانه به پای پیمبرش مانده/ درست! سور? نسل خدیجه کوته بود/ولی ادام? آیات کوثرش مانده/ نه، داستان خدیجه ادامه خواهد داشت/هنوز سوختن خانه و درش مانده/به فرض اینکه شکستند دست زهرا را/هنوز بستن دستان شوهرش مانده/نه ماجرا به همین روی سکه ختم نشد/خدیجه روضه بخوان، روی دیگرش مانده/ حسین لحظ? آخر به فکر رفتن بود/ولی هنوز وصایای مادرش مانده/ دلیل داشت صدای زنی ز خیمه رسید/رباب خواست بگوید که اصغرش مانده/ سه شعبه آمد و در خیمه دختری میگفت/ببین سکینه که چیزی ز حنجرش مانده؟/گذشت و عم? سادات دید مردی را/که رد پای سری روی خنجرش مانده/ رسید کار به جایی که روضهخوان غش کرد/خدیجه روضه بخوان، خط آخرش مانده...
تاکنون نظری ثبت نشده است.