منو
شام ولادت امام حسن مجتبی (ع) 92 - محمود کریمی

شام ولادت امام حسن مجتبی (ع) 92 - محمود کریمی

  • 5 تعداد قطعات
  • 21 دقیقه مدت قطعه
  • 271 دریافت شده
مدیحه سرایی شام ولادت امام حسن مجتبی (ع) با صدای محمود کریمی، 1392

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 21:28
    مدح - ای عشق ببین حال پریشانی ما را ای شوق نشان آتش حیرانی ما را ای شور بیاور میِ توفانی ما را تا صبح ببین ناد علی خوانی ما را ما مرد شرابیم اگر هست بیارید ما را به در بیت علی مست بیارید دیدند همه قبله ی دنیا شدنش را ذوق علی و گرم تماشا شدنش را دیدند و ببینید مهیا شدنش را لبخند علی و شب بابا شدنش را تنها نه پدر عاشق خندیدن او بود تا صبح نبی منتظر دیدن او بود انگار شب قدر مقدر شده امشب انگار نبی باز پیمبر شده امشب برخیز زمین گوش زمان کر شده امشب برخیز و ببین فاطمه مادر شده امشب یک جلوه ز تصویر خداوند رسیده امشب پسر شیر خداوند رسیده بگذار که یعقوب گشاید نظرش را تا با تو فراموش نماید پسرش را هیچ است اگر عشق بریده است سرش را رو کرده خدا با تو تمام هنرش را لبخند بزن گردش این روز و شب از توست شیرینی افطار پیمبر رطب از توست یک چشم بگردان و زمین زیر و زبر کن یک ناز بفرما همه را خون به جگر کن بند آمده این راه از آن کوچه گذر کن ما خاک قدمهات به ما نیز نظر کن چشمان تو محراب سحرهای حسین اند پسران تو پسرهای حسین اند وای از جلوات جبروتی که تو داری از شدت نور ملکوتی که تو داری فریاد از آن اوج سکوتی که تو داری حق گرم تماشای قنوتی که تو داری پیش تو ذلیلم به ضریحی که نداری یک عمر دخیلم به ضریحی که نداری دور و برتان این همه بیمار اگر هست یا این همه در شهر بده کار اگر هست این قدر گدا بر در و دیوار اگر هست تقصیر که شد این همه سر بار اگر هست دیدند کرم روی کرم می دهی آقا ماندیم عجب بوی کرم می دهی آقا چشم تو سخن از غم و از سر به من گفت از شمع شدن شعله شدن آب شدن گفت با لطف تو چشمان من اینگونه سخن گفت یک چشم حسینی شد و یک چشم حسن گفت هرچند خدا خواست کرم داشته باشی انگار بنا نیست حرم داشته باشی سوزاند اگر غصه ی تو بال و پرم را سوزاند غم زینبیه هم جگرم را من نذر نمودم که کنم هدیه سرم را ای کاش بیارند از آنجا خبرم را سوگند در سینه غم خواهر تو هست هستیم سپر تا حرم خواهر تو هست شاعر : حسن لطفی
  • 7:37
    مدح - عرب خالقی - این حرف ها حرف دل یک یاکریم است غصه نخور ای دل خدای ما کریم است از سفره خالی خود بیمی ندارد هرکس که ذکرش لا اله الّا کریم است هرگز دری را در پی روزی نکوبیم روزی ما از روز اول با کریم است آن که خدا ما را گدای او نوشته یک چشمه یک دریا نه یک دنیا کریم است امشب شب تغییر در ضرب المثل هاست هر چه گدا کاهل بود، آقا کریم است آنها که رزق عشق من را می نویسند بر سینه ام نام حسن را می نویسند جز نیمه ماه خدا آن هم سحرها هرگز نمیبینی از اینگونه قمرها گفتند که کوه نمک آمد؛ خوش آمد شیرین تر از قند است اینگونه خبرها پور پیمبر هم شود فرزند حیدر پس خوش به حال این پسر با این پدرها کوری چشم شور آن بیوه زنی که می ترسد از فردای سبز این پسرها باید عقیقه کرد باید حرز انداخت باید بپوشانیش از چشم و نظرها دور سرش اسپند می سوزاند مادر هر شب برایش چار قل می خواند مادر تا حس کنی حیّ علی خیرالعمل را آغاز کن با یا حسن بیت الغزل را پیش کریمان کمتر از شاهی نخواهی در خاطرت بسپار این ضرب المثل را امسال هم در نیمه ی ماه مبارک برداشت عطر نذری مادر محل را از شوق حُسن خَلق و حُسن خُلقش امشب سجده برآور خالق عزّوجل را ارث شجاعت را به او داده پیمبر میدان نبیند بعد از او اینگونه یل را روزی که پرچم را به دوش او نهادند یکباره پایان داد غوغای جمل را با صلح او اسلام تا امروز مانده کافر مشو این حرف های مستدل را گرچه از او مظلوم تر عالم ندارد هرکس که او را دارد اصلاً غم ندارد جز شوق رفتن در سرت داری، نداری جز اشک در چشم ترت داری، نداری تنهاترین سردار، غیر از خانواده یاری میان لشگرت داری، نداری ای مهربان حتی پس از نوشیدن زهر در سینه بغض از همسرت داری، نداری آقای من، بعد از گذشت چارده قرن یک زائری دور و برت داری، نداری چشمان من شمع عزای توست اما یک شمع بالای سرت داری، نداری بین تمام روضه های گریه دارت تو روضه ای جز مادرت داری، نداری دیدی که رد شد دستی از روی سر تو دیدی به دیوار است نقش مادر تو شاعر : محسن عرب خالقی
  • 8:52
    سرود - با خوب و بد گدا می سازه کریمه همیشه سفرش بازه حضرت فاطمه افطاریشو خونه ی امام حسن میندازه ببین امام کریم داره سمت من میاد آره فقط شال سبز به امام حسن میاد نگو روزه هستی ، حلاله مستی بگیر دامنش رو دو دستی ببین امام کریم داره سمت من میاد آره فقط شال سبز به امام حسن میاد با خوب و بد گدا می سازه کریمه همیشه سفرش بازه حضرت فاطمه افطاریشو خونه ی امام حسن میندازه ببین امام کریم داره سمت من میاد آره فقط شال سبز به امام حسن میاد چی میشه یه روز که از خواب پاشم مدینه زائر این آقا شم آخرش بقیعو ما می سازیم الهی عمله ی صحنش باشم امام حسن تو کرم هیچ کسی سر از تو نیست تو خونه ی فاطمه مادری تر از تو نیست سرم خاک پاته ، توی دستاته به والله حاتم گداته ببین امام کریم داره سمت من میاد آره فقط شال سبز به امام حسن میاد درِ خونشو گدا می شناسه تو کوچَش همیشه بوی یاسه تو بزرگی آقامون این بس که یکی از مریداش عباسه دلم می خواد زیر سایه ی فاطمه باشم دلم می خواد شب قدر با تو علقمه باشم من و ذکر یا رب ، به حق زینب بده کرب و بلامو امشب با خوب و بد گدا می سازه کریمه همیشه سفرش بازه حضرت فاطمه افطاریشو خونه ی امام حسن میندازه ببین امام کریم داره سمت من میاد آره فقط شال سبز به امام حسن میاد آی عاقلا اگه جای من باشید می دونید عشق چیه عاشق کیه معشوق کیه اگه برات از عشق بگم که بدونی یه جورایی پا بست میشه که بمونی انقده سرمست میشی که بخونی و هو الکریم ، ابن الکریم و اخ الکریم و جده خیر الانام و هو الامام ، ابن الامام و اخ الامام و حبه خیر تمام ماه خدا دل من تنگ توئه تا دم افطار میشه دلواپس دیدار میشه کور بشه دلی که تو رو نمی بینه نمی بینه نور حسنو توی سینه منو می بره عشق حسن تا مدینه و هو الحبیب ، ابن الحبیب و اخ الحبیب و عینه شمس الضحی و هو الطبیب ، ابن الطبیب و اخ الطبیب و بیته دارالشفاء
  • 12:15
    سرود - عرب خالقی - ما غیر تو دلدار نداریم به ولله با هیچ کسی کار نداریم به ولله شیرینی نامت رو اگه از ما بگیرن خرما برا افطار نداریم به ولله کس و کار دلم و یار دلم و گرمی بازار دلم ای حسن جان تب و تاب دلم و خواب دلم و گوهر نایاب دلم ای حسن جان آقای من آقای من آقای کریمم ...
  • 9:22
    سرود - ای عاقلا اگه جای من باشید میدونید عشق چیه عاشق کیه معشوق کیه اگه برات از عشق بگم که بدونی یه جورایی پا بست که بمونی انقده سر مست میشی که بخونی و هو الکریم ابن الکریم و اخ و الکریم و جده خیر الانام و هو الامام ابن الامام و اخ و الامام و حبه و خیر تمام ماه خدا دل من تنگه تو تا دم افطار میشه دلواپس دیدار میشه کور بشه دلی که تو رو نمیبینه نمیبینه نور حسن و توی سینه من و میره عشق حسن تا مدینه و هو الحبیب ابن و الحبیب و اخ الحبیب و عینه و شمس و الضحی و هو الطبیب ابن و الطبیب و اخ و الطبیب و بیته و دار الشفا زمزمه شب قدر پونزدهم سوره کوثر شده چون فاطمه مادر شده دل همه رو میبره گل زهرا به خوده علی رفته این قد و بالا اسیره ولی عهدشه دل مولا و هو الامیر ابن و الامیر و اخ و الامیر و امه خیر النسا و هو الحسن ابن علی و اخ و الحسین و اخته و بنت الهدی

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی