- 424
- 1000
- 1000
- 1000
شهادت حضرت امام موسی کاظم (ع)، حسین طاهری
مرثیه خوانی به مناسبت شهادت حضرت امام موسی کاظم (ع) با صدای حسین طاهری، سال 1400
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
ما جان به کف در راه عشق توییم/ما سائل باب المراد توییم/تو شاه وفایی/تو بحر عطایی/باب الحوائج در دو دنیا/نور دل و فرزند زهرا/یا سیدی موسی بن جعفر/موسی بن جعفر شد شهید کینه/زهرا زند در ماتمش به سینه/تمام پیکرش/شبیه مادرش/سیلی ز دست کینه خورده/از زهر دشمن جان سپرده/ یا سیدی موسی بن جعفر/?
-
باید غل و زنجیر کند گریه برایت/عالَم فدایت/قربان ناله ی الهی و صفایت/عالَم فدایت/مانند علی دست تو را توطئه بسته/قلب تو شکسته/خندیده ستمگر به غم و اشک و نوایت/عالَم فدایت/هر روز تو با روزه و افطار تو شلاق/بر روی دلت داغ/توهین شده پیش تو به ناموس ولایت/عالَم فدایت/تو مرد مناجاتی و هنگام ملاقات/چون عمه ی سادات/شلاق و شکنجه شده سهم سر و پایت/عالَم فدایت/آزادی تو در گرو آمدنِ زهر/و می شنود شهر/خوانند تو را خارجی از دین و ولایت/عالَم فدایت/تابوت تن بی رمقت لنگه دری شد/آه پسری شد/سنگینی این روضه ی غمگین و روایت/عالَم فدایت/دارد کفنت می کند آقای خراسان/با حال پریشان/آمد دو سه خط روضه به لب های رضایت/عالَم فدایت/جد تو غریب است پدر، روضه عجیب است/این سرخیِ سیب است/رفته سرِ نیزه سرِ خورشید درایت/جانم به فدایت/سر بر روی نی رفته خدایا بدنش کو/پس پیرُهنش کو/ناموس خدا همسفر اهل جنایت/عالَم فدایت/این روضه عذاب است، دلِ عرش کباب است/انگار رباب است/شاهد که زَنَد چوب به دندان ثَنایت/عالَم فدایت/خندید ستمگر به غم و غصه ی زینب/خون می چکد از لب/شد ندبه نوای حرم و صحن و سرایت/عالَم فدایت
-
شکر آن ربی که نعمت داد بر ما این چنین/با دعای مادر و لطف امیرالمومنین/شد تمام دلخوشی مردم ایران زمین/سفره ی موسی بن جعفر، سفره ی ام البنین/بار ها دیدیم وقتی کار غم بالا گرفت/دست ما را روضه ی باب الحوائج ها گرفت/سهم ایران لطف موسای بنی الزهرا شده/مشهد و شیراز و قم سه کاظمین ما شده/تشنگی یعنی چه وقتی یار ما دریا شده/هر در بسته به روی مردم ما وا شده/غیر آقا از کسی عزت نمی خواهیم ما/جز ولیعهدش ولی نعمت نمی خواهیم ما/چشم بد از این همه آقایی ات، آقا به دور/از فدک گو، غاصبینش را بلرزان بین گور/چهارده سال استقامت کردی ای شیر غیور/آبروها بردی از اهل زر و تزویر و زور/هرچه گردد عزتت آقا دو چندان می شود/یوسف از دامان پاک خود به زندان می شود/غرق دنیایم خودت غرق هوالهو کن مرا/غیر عشقت فارغ از هر هیاهو کن مرا/کن مرا آزاد از من، بنده ی او کن مرا/مثل آن بدکاره از این رو به آن رو کن مرا/نوکرت از دست رفت آقا کمک آقا دخیل/حضرت موسی، مسیح کاظمینی ها دخیل/شاعر: محمدحسین رحیمیان
-
بعد صد سال اگر از سر قبرم گذری/من کفن پاره کنم زندگی از سر گیرم/بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا/بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا/تشنه ی عشق حسینم ای اجل مهلت بده/تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا
-
به دعای پر خیر مادرم/سر سفره ی موسی بن جعفرم/مدیون خودش و پسرشم/تا خون تو رگمه نوکرشم/هوَ باب نجات ماسِوی الله، روحی بفداه/هوَ باب الحوائج الی الله، روحی بفداه/****/گوشه ی حرمش آشیونمه/گنبد آقا سقف خونمه/ممنون خودش و کرمشم/جاروکش دم حرمشم/مدیون خودش و پسرشم/تا خون تو رگمه نوکرشم/با آقامون کسی نمیشه گمراه، روحی بفداه/هوَ باب الحوائج الی الله، روحی بفداه/****/در خونه ی موسی بن جعفریم/مگه میشه که دست خالی بریم؟!/داره رضایت فاطمه رو/پس کربلا میبره همه رو/از آقا دست ما نمیشه کوتاه، روحی بفداه/هوَ باب الحوائج الی الله، روحی بفداه
-
از درک بشر جداست، ماشاءالله/چون مشتریَش خداست، ماشاءالله/خاک حرم کعبه حرام است به ما/خاک حرمش شفاست، ماشاءالله/بیچاره کسانی که ندارند او را/ارباب، حسین ماست، ماشاءالله/فرمود که زیر قبه ی شاه شهید/حاجات همه رواست، ماشاءالله/کشتی حسین از ازل بر آب است/او ناجی انبیاست، ماشاءالله/سنگ از در و دیوار ببارد هر روز/بزم غم او به پاست، ماشاءالله
-
سیدنا العطشان حسین جان/خمیده خمیده رسیدم به تو/شکستم شکستم دم جسم تو/عزیزم عزیزم شبیه تنت/بریده بریده میگم اسمتو/بریده بریده نفس میزنی/فقط مادرت رو صدا میزنی/نزن دست و پا که می افتم حسین/دم قتلگاه دست و پا میزنی/سیدنا العطشان حسین جان/****/اجازه بده تا جلوتر بیام/که از زیر نیزه خَلاصت کنم/بیا صورتت رو نکش روی خاک/اصلاً اومدم التماست کنم/بمیرم بمیرم که غارت شدی/خودم پیرهنت رو تنت میکنم/سیدنا العطشان حسین جان/****/غریبم غریبم یه کاری بکن/جلو بچه ها حرف بد میزنن/منو مثل بابا کشیدن رو خاک/تو رو مثل مادر لگد میزنن/سلامٌ علی یا حسین غریب/سلامٌ علی یا حسین شهید/لب تشنتو هی به هم میزدی/الهی کمی آب بهت میرسید/سیدنا العطشان حسین جان
-
رو خاک داغ صحرایی لب تشنه اما دریایی/مظلومی آقا مظلومی تنهایی آقا تنهایی/اِجتَمَعَ الناس خورشید و جلو چشم ماه زدند/اِجتَمَعَ الناس تو رو قربة الی الله زدند
تاکنون نظری ثبت نشده است.