- 412
- 1000
- 1000
- 1000
ولادت حضرت اباالفضل العباس (ع) 1401 - محمود کریمی و ابراهیم رحیمی
مدیحه سرایی ولادت حضرت اباالفضل العباس (ع) با صدای محمود کریمی و ابراهیم رحیمی، 1401
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
مدح - سیمرغ در غبار خودش ایستاده است خورشید در مدار خودش ایستاده است غرق ادب؛ تمام جهان، کوچک و بزرگ هر قلّه در دیار خودش ایستاده است در بین سینههاست نفسها که دیدهاند آری! علی کنار خودش ایستاده است رزم آوری رسیده که امروز عبدود مبهوت بر مزار خودش ایستاده است میدان به احترام امیرش، بلند شد از هیبت سوار خودش، ایستاده است شیرافکن قبیلهی آل علیست یا شیری به بیشهزار خودش، ایستاده است هرکس که دید گفت: یقیناً که مرتضی با تیغ ذوالفقار خودش، ایستاده است او امتداد قلعهتکانی مرتضیست عبّاس، خاطرات جوانی مرتضیست سمت بهشت، جاده نبود و تو آمدی مستی، حریف باده نبود و تو آمدی تو از نژاد حیدری و فرق میکنی چون تو، امیرزاده نبود و تو آمدی سوگند میخورند تمامی آبها دریای ایستاده نبود و تو آمدی پیش از تو ای مدار تمامی کیشها اینقدر عشق ساده نبود و تو آمدی بر خاک آستانهی ماهی تمام عمر خورشید سرنهاده نبود و تو آمدی قبل از تو، دل به هیچ جمالی ندادهایم این عشق بیاراده نبود و تو آمدی تو آمدی و از تو، علی بوسهچین شده از این به بعد فاطمه، امّالبنین شده گفتم که جرعهای زنم از آبشار تو لکنتزبان گرفتهام امّا کنار تو الکن کن است آنکه که از هیبت تو گفت بیچاره خشک، پیش تو شد شد شکار تو سرسرخوشم نـ نـ نذر توام تا ابد ابد هرهر نفس ززندهام از از بهار تو از از ازل شده شدهام مبتلای تو دل دل دلم شده شده دل دل دچار تو من من غلاغلام د در درگه توام من من کجا کجا و شـ شهـ شهریار تو الـ الکنم مـ مدح تو گفـ گفتنم خطاست بگشا گره گره ز من شرمسار تو اینبار هم زبان مرا باز میکنی تا از تو گویم؛ از طپش چشمهسار تو بابالحسین! باب دلی؛ بوالفضائلی ای شکل مرتضی! چقدر خوششمایلی از آن زمانکه فیض سحر آفریدهاند از جلوههای روی قمر آفریدهاند شیران بیشههای شجاعت نوشتهاند از خاک مقدم تو، جگر آفریدهاند در پیش بچّههای علی، خاکزادهای بالای کعبه، سایهی سر آفریدهاند دور سر حسین و حسن، چرخ میزنی از ابتدا به دوش تو، پر آفریدهاند امّالبنین گرفته تو را نذر کرده است بهر حسین، چشمنظر آفریدهاند جمع است، جمع؛ خاطر زهرا از این به بعد زینب بیا ببین که سپر آفریدهاند میخواستند تا که بریزیم زیر پات بر روی شانهی همه، سر آفریدهاند من سائلم؛ به دیدن روی شما خوشم من با بهشت نه! به شب کربلا خوشم
-
سرود - ?دیشب اومد حسینبنعلی فردا میاد علیبنحسین امشب اباالفضل میاد؛ یعنی بینالحرمین عالمو دیوونه کن دستاتو پیمونه کن دلم رو با خنده بساز با غمزه ویرونه کن خراب خرابم، خراب عشقم تراب ترابم، تراب عشقم افلاک از مستی از مدار خارج میشن غبار قنداقهی باب حوائج میشن ستاره میریزه به خاک یارم تمام فلک، سینهچاک یارم هلاک هلاکم، هلاک یارم دیشب اومد نسیم کربلا فردا میریم مدینه با شعف امشب عالمو گرفت غرّش طوفان نجف آورده با التجا حاجتشو جبرئیل اسم شب آسمون بازم شده یا کفیل غلام غلامم، آقام اباالفضل به نام امامم، امام اباالفضل سلام ای امیرم سلام اباالفضل
-
سرود - ?میون شور و احساس با چشمای پر الماس میخونم تا قیامت: أنا مجنون العبّاس کسیکه یاری مثل تو داره، بیاره یه سر زلفتو، تموم عالم نداره من، مست گل یاسم؛ سراپا احساسم دیوونهام دیوونهام، دیوونهی عبّاسم خدا یکی؛ حسین یکی؛ اباالفضل یکی عجب از چشم مستت! عجب از تیغ و دستت! خدا میگه همیشه، بنازم ناز شستت به سلاطین، تویی شاه؛ تویی تو غیرتالله تو که با دیدن تو، میگه زینب: ماشاالله هرکسی هرحرفی دلش میخواد بزنه جواب اون عاقلای بیدل با منه من، خنده به لب دارم؛ عاشقیه کارم فدائیام فدائیام، فدای علمدارم خدا یکی؛ حسین یکی؛ اباالفضل یکی عجب از طرّهی موت! عجب از دام گیسوت! عجب از تیغ ابروت! عجب از زور بازوت! برام عشقت، نمازه؛ با تو، دل بینیازه من کیام؟! وقت محشر به تو زهرا مینازه بذا دلم رو دلبر خوبا ببره اگه هزارسال بیتو بمونم، ضرره منی که دل رو دست تو دادم همیشه بی ابوفاضل، زندگیکردن نمیشه اون، خدایی یه مهتابه؛ دلی داره بیتابه دلدادهی دلدادهی خواهرش و اربابه خدا یکی؛ حسین یکی؛ اباالفضل یکی
-
مدح - ?رو زده یوسف به صفای روی تو رو زده مستی به لب سبوی تو رو زده تسنیم به آب جوی تو رو زده فردوس به عطر و بوی تو رو زده شیران به سگان کوی تو وصف کمال تو کجا و من کجا نبی مؤتمن کجا، یمن کجا حرف تویی؛ عشق تو اشرف الحرف باطن دینی؛ از قلوب لو کشف دُرّ نجف تو هستی و نجف، صدف به زیر بیرق تو، خلق ما تلف جلوهی تو، فروغ شمسهی نجف ای که تویی به آلکبریا کفیل ماندهی در راه من هستم؛ الدخیل جان ز جهان میبرد آذرخش تو زهرهی ابلیس درد، درفش تو رستم و رخش، خاک پای رخش تو فدای جایپای تاجبخش تو نقش مکمّل حسین، نقش تو قضا شود شبی که با تو سر شود شبی که بیسحر شود، قدر شود به قدر خود، حساب کن کم مرا مگیر چشمههای زمزم مرا خلاص کن از اینکه هستمه مرا گره زده دخیل محکم مرا خیال وصل تو که عالم مرا به یک نخ عبات وصل میکند به خاک کربلات وصل میکند
-
سرود - رحیمی - با اباالفضل حال من خوبه قمر بنی هاشم نام تو بر سینه مکتوبه قمر بین هاشم یا ابوفاضل قمر بنی هاشم عاشقات جنت سزاوارن قمر بنی هاشم ارمنی ها هم دوستت دارن قمر بنی هاشم ای علمدار ساقی العطشان قمر بنی هاشم با تو میگیرم سر و سامان قمر بنی هاشم بیمه آقام اباالفضلم با اباالفضل تا خدا وصلم قمی بنی هاشم یاد قمر میافتم و تا حرفی از وفا میشه قرارمون یه روز به زودی کربلا میشه میشناسمش به معرفت باب الحوائجه آقام خدایی اوج عزته تا در خونشون گدام ...
-
سرود - ?حیدر کرّار اومد جعفر طیّار اومد نایب دربار اومد علمدار اومد سر سرسپردهها زیر قدمهاشه قد قدقامت مولا، قد رعناشه رگ غیرتش خود إنّا فتحناشه راه رفتن تا خدا، عشق سر و جونمون فدا عشق عاشقی بلد نبودیم خلق اللهُ لَنا عشق جذبهی هر مجذوبه محبوب هر محبوبه دلا میلرزه وقتی علم میکوبه جنم و جذبه و همّ و غیرت و ایثار همه خوبیا توو مشت خودته سردار بیا و دوباره بار دلمو بردار اومده ناصر و منصور همه شعریم و همه شور بودیم اسیر ظلمت خلق اللهُ لَنا نور کعبهی مستان تو گوشهی ایوان تو دلارو برده ذکر حسینجان تو تو منظّم میکنی سینهزنیهارو ناامید نکردی حتّی ارمنیهارو با حسین میگیری دست حسنیهارو میکشه دلارو هرسو به شکنج تاب گیسو پی زیبایی میگشتیم خلق اللهُ لَنا هو
-
سرود - ?عشق عشق عشق عشقی؛ قمر الحیدر مشق مشق مشق عشقی؛ قمر الحیدر ماه ماه ماه ماهی؛ قمر الحیدر تو همونیکه از اوّل برا زینب شده درمون یه نگاهت تو همونیکه اویس قرنت من مثه مجنون سر راهت تو همونیکه دلامون شده تسخیر تووی مژگان سیاهت تو همونیکه تو شاهی برا عشّاق تووی عالم؛ حسین شاهت تب و تاب تب عشقی؛ قمر الحیدر شوق و شور شب عشقی؛ قمر الحیدر تو همونیکه میتونی با نگاهت از تووی چاه از رو خاکا منو بالا بکشونی تو همونیکه میگیری تووی دستات دل مارو با مهربونی تو همونیکه هلاک غم عشقت شده، اهل دیار ایران به هر زبونی به فدای جلواتت؛ نفحاتت؛ برکات بیکرونی اثرات دم عشقی؛ قمر الحیدر برکات غم عشقی؛ قمر الحیدر تو همونیکه یه عمره سر زلفش دل مستم، شده گرفتار تو همونیکه میمیرن برا چشماش حسنین و زینبین و حیدر کرّار تو همونیکه خدا هم ناز نگاشو شد خریدار تو همونی که میمیرم پای عشقش، روزی هزاربار نور نور نور نوری؛ قمرالحیدر شور شور شور شوری؛ قمرالحیدر جان جان جان جانی؛ قمرالحیدر ملجإ کهف امانی؛ قمرالحیدر تو همونیکه برای حرم نور، حرم عشق، شدی جلودار تو همونی که میخونم اسمشو با مستی سر دار تو همونی که میافته یل میدون، پیش پاهاش میون پیکار تو همونیکه توو عالم فقط اونه برا ارباب شده علمدار جان جان جان جانی؛ قمرالحیدر نغمهی صاحب زمانی؛ قمرالحیدر
-
مدح - ?آمد شب یلدای عشق ماییم و تمنّای عشق برخیز که از راه آمد دلدار دلآرای عشق برخیز و بزن با مستان لاجرعه ز صهبای عشق برخیز علمدار آمد شوریدهی رسوای عشق آمد قمر الاقمار ذریّهی زهرای عشق آمد فلک الافلاک این عالم دنیای عشق بیپرده تجلّی کرده در میکده، سقّای عشق این کیست که از راه آمد شد لیلهی احیای عشق این کیست؛ شده لبخند لبهای مسیحای عشق بهبه که چه ذوقی دارد با دیدنش آقای عشق در چشم علی باید دید هنگامهی غوغای عشق در چشم حسن باید دید شیرینی رویای عشق در دیدهی زینب میریخت امّید به فردای عشق این کیست که تا آمد، شد آرامش مولای عشق ساقی عطاشا آمد یا ساحل دریای عشق چشمش همهی دلها را تا عرش معلّا برده از قعر ثری با سرعت ما را به ثریّا برده ای چشم دُرافشان عشق شادابی بستان عشق مائیم و تمنّای تو ای ساقی مستان عشق من کافر حیران عشق من تازهمسلمان عشق من مردهی بیجان عشق آشفته و عطشان عشق سایه، سر عالم داری ای سرو گلستان عشق من مور پریشانحالم تو حضرت سلطان عشق تا سلسلهی گیسویت شد سلسلهجنبان عشق عالم به ترقّص آمد با مرغ خوشالحان عشق ما خستهی زخمی زخمی تو مرهم دلها دلها ما عاشق مجنون مجنون تو حضرت لیلا لیلا ای شأن تو بالا بالا ای قدر تو والا والا من بنده و سائل سائل تو حضرت مولا مولا ما خشکی مطلق امّا چشمان تو دریا دریا دنبال تو تشنه تشنه با نغمهی سقّا سقّا یک دلبر و یک عالم دل شوریدهی شیدا شیدا ای سلسلهی گیسوی تو لیلهی اسرا اسرا ای رزق تمام رندان در دست تو تنها تنها در پیش حریم ارباب تنها علم تو بالا ای شوکت حیدر حیدر در جاه تو پیدا پیدا آسایش زینب زینب گلخندهی زهرا زهرا روی لب زینب هرشب گلنغمهی جانا جانا با لطف نگاهی گاهی دریاب نگارا مارا تو جاری رحمت رحمت ما بندهی رسوا رسوا در جمع ملائک هردم رفتی به تلطُّف یارا
تاکنون نظری ثبت نشده است.