میلاد سرداران کربلا 1400 - میثم مطیعی

مدح - بوی گل از سپیده می‌آید اشک شوقم ز دیده می‌آید اختران لحظه لحظه با تسبیح دم‌به‌دم می‌کنند کار مسیح همه سیّارگان همه افلاک تا سحر سجده می‌برند به خاک آیه نور، زینتِ فلک است سوره فجر، بر لب مَلَک است نُه فَلَک باغ نرگس‌اند امشب اختران ماه مجلس‌اند امشب انبیا اشک شوق می‌بارند همه سوی مدینه رو آرند همه آرند در حریمِ عفاف دورِ گهواره حسین طواف شب جشن و سرورِ خلق و خداست شب میلاد سیدالشهداست شب لبخند احمد است امشب شب عید محمّد است امشب.. عالم از عفو، گشته گل‌باران این حسین است ای گنه‌کاران مهر او تا ابد به ذِمّه ماست بعد حیدر ابوالائمه ماست.. عقل کلّ محو در نظاره او چشم فطرس به گاهواره او.. خواجه کائنات، فخر بشر چون کتاب‌اللَّهَش گرفته به بر به چه خوش گفت سَیدالکونین: که حسین از من است و من ز حسین.. انبیا زنده‌اند از خونش تا قیامت نماز مدیونش حجّ ز خون حسین محترم است حرم از کربلای او حرم است به نیازش نیاز برده نیاز از نمازش نماز گشته نماز کربلا کعبه، حجّ شهادت او قتلگه کُشته عبادت او لب خشکش حیاتِ آب بُوَد بعد حیدر ابوتراب بود مکتبش تا خداست مشعل راه نهضتش بعثت رسول‌الله دست حقّ بازوی علمدارش جان ما خاک پای انصارش روی آزادگی و عشق و امید از غلام سیاه اوست سفید روی «جُونش» چراغ دیده ناس عابسش را شجاعت عبّاس مسلمش پیر عشق و پیرو راه در حبیبش کمال حُبّ‌الله روی حُرّش چراغ حرّیّت لاله سرخ باغِ حرّیت اکبرش حجّت خدای همه اصغرش پیر پارسای همه قاسم او قسیم ظلمت و نور چشم بَد از مه جمالش دور روح، سرمست روضه یاسش جان عالم فدای عبّاسش.. شاعر : غلامرضا سازگار

سرود - خیلی خیلی دورم از تو ای مولا دوس دارم باشم شبیهت توو دنیا برا اطاعتِ از خدا حسین ایستادی جلوی ظالما حسین امام منی و با توام همیشه یا حسین کاش مرد خدا بشم، اهل کربلا بشم قربون شما بشم «عاشقتم ای امام حسین» مثل قاسم، مثل گلهای یاست من شدم شاگرد رزم عباست پهلوونی که گفت حرفای امام توو سختی و خوشی رو دو تا چشام هرچی همه بگن، امر اون مهمتره برام کاش عین سقا بشم، خیلی با وفا بشم قربون شما بشم «عاشقتم ای امام حسین» نیمه شب هر کس که اهل سجاده‌اس روز روشن تووی میدون آماده‌اس چه شیرینه دعا نیمه‌ی شبا چه شیرینه مناجات با خدا اونجوری که امام زین العابدین زده صدا کاش دور از ریا بشم، مشتاق دعا بشم قربون شما بشم «عاشقتم ای امام حسین» هرکی توو فکر ظهور دلداره توو عمل باری براش برمی‌داره همون آقا که توو خونه‌ی خدا به کوری چشای سعودیا با صوت حیدریش عالمی رو میزنه صدا کاش یار شما بشم، سردار شما بشم قربون شما بشم «عاشقتم صاحب الزمان»

سرود - خوبم من با یادت با یاد شهر مجنون آبادت مستم من با عشقت قلبم یا جای مرگه یا عشقت دیدی چه کاری کرد با ما عشقت هر کجا از تو میگم میشه تازه نفسم تو دلیل بودنی تویی راز نفسم یا حسین و یا حسین، جان به این ذکر قشنگ ذکرتو هرکی شنید میگه ناز نفسم رویای زیبای شبهای دنیا ارواح العالمین لک الفدا جانم ای جانم ای جانم ای جانم عشقم ای مولا ای مولا ای مولا «جانم ای جانم ای جانم ای مولا» اونکه خیرالناس می‌خورم قسم آقام عباسه اونکه خیلی مرده مردی رو با عشقش معنا کرده آقام کوه صبره کوه درده از دلای ما بپرس یا ابالفضل ینی چی از خود زهرا بپرس یا ابالفضل ینی چی اسم عباسو کسی قسمِ دروغ نخورد از عراقیا بپرس یا ابالفضل ینی چی ای ساقی بالا بلند دریا ای باب الحوائج امّید دلها جانم ای جانم ای جانم ای جانم عشقم ای سقا ای سقا ای سقا «جانم ای جانم ای جانم ای سقا» اسمت تسکین من ای ماه سجاده نشین من ای تو روح حیدر ای تو هم‌بازی علی اکبر هستی جان ایمان روح باور ای که مادر شما بانویی عفیفه بود خط به خط زندگی‌ت آیه‌ای شریفه بود مثل وحی مُنزله، هر کلام ناب تو سوره ‌های عاشقی هر خط صحیفه‌ بود ای ماه شعبان و ای شاه دنیا ای راه کوتاهِ تا عرش اعلی جانم ای جانم ای جانم ای جانم عشقم ای آقا ای آقا ای آقا «جانم ای جانم ای جانم ای آقا»

سرود - گذاشته خدا ولایتو رو دوش محکم مرتضی که بالا بمونه تا ابد همیشه پرچم مرتضی ولایته حق حیدر، که رسیده به حقدارش به خدا خدایی میشه دلی که بمونه یارش مولای جهان تنها حیدره عالم می‌دونه که حق با حیدره «حق با حیدره» نگاه علی کرامته سکوت علی قیامته خوشا با دم علی علی دلی که مست عبادته دلی که خدایی باشه علیو امیر می‌دونه دلی که غدیری باشه، پای قولشم می‌مونه دنیا حیدره عقبا حیدره عالم می‌دونه که حق با حیدره «حق با حیدره» بگرد ای دلم به دور او که نیست مقتداتر از علی که نیست از علی خدایی‌تر که نیست با خداتر از علی دلی که غدیری باشه نمیشه یه لحظه گمراه به خدا علی وجه‌الله‌ ست همینه جز این نیست والله ذکر رو لب زهرا، حیدره عالم می‌دونه که حق با حیدره «حق با حیدره» شاعر : امیررضا یزدانی

مدح - به زیر تیغ نداریم مدعا جز تو شهید عشق تو را نیست خون‌بها جز تو به‌جز وصال تو هیچ از خدا نخواسته‌ایم که حاجتی نتوان خواست از خدا جز تو خدای، می‌نپذیرد دعای قومی را که مدعا طلبیدند از دعا جز تو مریض عشق تو را حاجتی به عیسی نیست که کس نمی‌کند این درد را دوا جز تو.. دلا هزار بلا در ولای او دیدی کسی صبور ندیدم در این بلا جز تو.. شاعر : فروغی بسطامی