منو
عید مبعث رسول اکرم (ص) 1400 - میثم مطیعی

عید مبعث رسول اکرم (ص) 1400 - میثم مطیعی

  • 5 تعداد قطعات
  • 4 دقیقه مدت قطعه
  • 535 دریافت شده
مداح : میثم مطیعی
مناسبت مذهبی : 27رجب، عید مبعث
شخصیت : حضرت محمد (ص)
نوع قطعه : كل مجلس
مدیحه سرایی عید مبعث رسول اکرم (ص) با صدای میثم مطیعی، 1400

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 4:07
    مدح - همین بس است به مدحش محمد است محمد حمید و حامد و محمود و احمد است محمد قسم به شوق اویس و قسم به بهت بحیرا که آفتاب کمالات بی‌ حد است محمد چه کوچه‌ ها که نشستند در مسیر عبورش به نور و عطر و تبسّم زبانزد است محمد ستاره ی شب مکه ، طلوع صبح مدینه به یُمن آینه خورشید مشهد است محمد اگر چه بین رسولان سر آمد است سرآمد به رسم حُسن ختام آخر آمده‌ ست محمد و باز می‌ رسد از جانب حجاز سواری که هر که دید بگوید محمد است محمد شاعر : سید محمدجواد شرافت
  • 5:07
    سرود - ای سوره ی رحمن، ای آیه ی رحمت ای آنکه بود خنده ی تو علت خلقت نامت همه نور است و کلامت همه نور است و صفاتت همه نور است هستی همه مبهوت وجودت شد و جبرئیل امین گرم حضور است از خلقت رویت خالق شده مسرور عالم همه حیران ، عالم همه پرشور روشن شده با آمدنت ، چشم خلائق، ای نورُ علی نور ای احمد و محمود و محمد نمی از بحر سجایا و صفاتت گردیده جهان باغ و گلستان پر از عطر سلام و صلواتت آمد آمد، آمد گل عالم جان جانان، پیغمبر خاتم چشم همه روشن ، آمد مه عالم آمد به جهان، عشق خدا، حضرت خاتم با مژده ی میلاد تو ، یا ختم رسل ، لرزه به هر انجمن افتاد از چشمه ی احسان و کرامات تو نوری به دل تنگ من افتاد در سینه عاشق ، تو شور و نوایی تو اصل نمازی تو روح دعایی تو اسوه ی لطف و کرم و مهر و وفایی، تو عشق خدایی"تو عشقی و ایمانی و تو معنی قرآنی و تو جان جهانی تو ماه زمین عشق خدا هستی و من عاشق بی نام و نشانی " آمد آمد، آمد گل عالم جان جانان، پیغمبر خاتم آمد گل زهرا ، خورشید حقایق جان همه نذر قدم حضرت صادق در خُلق و صفات و کرماتش شده هر آیینه پیغمبر ثانی علمش شده شمشیر دو دم آمده گویی به جهان حیدر ثانی ای بر همه مولا ، ای بر همه سرور ای شیخ الائمه، ای بر همه رهبر شد مذهب ما زنده ز علم و قلم تو، یا حضرت جعفر پر زد دلم از سینه به سمت حرم خاکی ت ای ماه دو عالم ذکر تو بود سعی و صفای من و ای عشق تو چون چشمه ی زمزم شاعر : فرشته سادات حسینی
  • 4:02
    سرود - تاج نبوته که رو سر پیغمبره بار رسالته که روی دوشش می‌بره نور سحر اومد، دیگه به سر اومد، انتظار منجی عالمه، رسول خاتمه، بی‌قرار از عباش داره ستاره می‌باره و با نگاش دلو میکنه بیچاره و زیر پاش بمیره دل اسیر و آواره کاش «پیمبر تموم عاشقا یا مصطفی تموم هستی علی و زهرا مصطفی» سلسله دار ائمه نور و کوثری وجه خدایی و به هیئت پیغمبری شکر خدا که ما، اسیر و مبتلای توایم رسول عاشقا، ملتمس دعای تواییم تا ابد می‌مونه نام تو روی هر مأذنه ذکر تو ورد زبون مرد و زنه پدر مایی تو یتیم آمنه «پیمبر تموم عاشقا یا مصطفی تموم هستی علی و زهرا مصطفی» شرط قبولی عبادت ما ولایته راه وصال به سعادت ما ولایته دلای ما همه، به نور فاطمه منجلی است همیشه هر کجا، نوای جان ما یا علی است تا علی امام منه چه غمه از محشرم بلای عشقشو به جونم می‌خرم غلام غلام غلام حیدرم «پیمبر تموم عاشقا یا مصطفی تموم هستی علی و زهرا مصطفی» شاعر : رضا یزدانی
  • 4:53
    سرود - عاشق صلابتِ ذوالجلالی توییم شیعه‌ی نگاهتیم،‌ از موالی توییم توو شهر جنون تو،‌ شد آواره هر شیعه روی ذکر یا حیدر،‌ غیرت داره هر شیعه «جانم حیدر کرار» از شب ولادتت،‌ کعبه شد علی‌نَما قبله با تو قبله شد،‌ ای نماز بی ریا! ما رو با تو میشناسن،‌ ای دلدار هر شیعه! روی ذکر یا حیدر،‌ غیرت داره هر شیعه «جانم حیدر کرار» حیدرانه حمله کن،‌ بی رقیب و یک تنه دشمناتو می‌کُشه،‌ این شکوه و هیمنه جنگِ با منافق‌ها،‌ میشه کارِ هر شیعه روی ذکر یا حیدر، غیرت داره هر شیعه «جانم حیدر کرار» عاشقای تو شدن، اهل وادی‌السلام تشنه‌ی میِ توییم، ای تو مستیِ مدام روی تربت عشقت،‌ سر میذاره هر شیعه روی ذکر یا حیدر،‌ غیرت داره هر شیعه «جانم حیدر کرار» شاعر : رضا یزدانی
  • 6:31
    مدح - به نام قبله شاه نجف، به نام نبی منم غلام علی و منم غلام نبی علی و فاطمه داماد و دخترش هستند چه بیش ازین بنویسیم از مقام نبی نوشته اند سخن گفته در شب معراج خدا به لهجه‌ی حیدر به احترام نبی بگو به دشمن حیدر خدا خدا نکند علی علی است مناجات صبح و شام نبی بگو که اشهد انَّ علی ولی الله بگیر هر چه که میخواهی از رسول الله سلام حضرت ِاز درک ما فراترها سلام سایه بالاسر ابوذرها به جز تو نیست کسی در جهان علی پرور به جز تو نیست کسی سید پیمبرها تو با علی و خدیجه قیامتی کردید که نیست تا ابدالدهر کار لشکرها جماعتی که همه دشمنان هم بودند شدند با هنرت خواهر و برادرها هنوز هم که هنوز است نام فاطمه ات نشانده لرزه به جان تمام ابترها بزرگ و کوچک نسلت همیشه سلطانند غلام خانه ی این قوم تاجدارانند تو نور عالم امکان، تو ماه تابانی تو قبله ای، تو مرادی، تو جان جانانی تو با وفا، تو خدای مکارم اخلاق تو قبله گاهِ تمامی مهربانانی به آشنا، به غریبه، به کافر و مومن رسیده بخشش و لطفت تو مثل بارانی تو آن شهنشهِ خاکیِ روزگاری که نه حاجبی به سرایت بُوَد نه دربانی بزرگواری و کارَت عطای بی منت غم دل همگان را نگفته می دانی به یُمنِ مَقدم تو بتکده مصلا شد زمین ز خواب زمستانی ِخودش پا شد جهان برای همیشه است آرزومندت شده هوایی ِ شصت و سه سال لبخندت چه ساده عاشق خود کرده ای دو عالم را یگانه‌ای و زمانه ندیده مانندت قسم به جان ِ که از اهل آسمان و زمین به جز تو خورده به قرآن خود خداوندت ؟ خدا ز دامن تو دست من جدا نکند خدا رهام نگرداند هرگز از بندت هزار شکر که مدیون صادقت هستم ره نجات به من یاد داده فرزندت همان که خواسته ای شد مسیر عاشقی‌ام هزار شکر خدا را امام صادقی ام همیشه بر سر این سفره میهمان هستم همیشه شامل این لطف بی کران هستم نه دلبریست مرا جز نوادگان شما نه جیره خوار و فدائی این و آن هستم بگو چه بهتر ازین خواهم از تو من دیگر به زیر سایه‌ی زهرای مهربان هستم شنیده ام که تویی عاشق حسینی ها منم همان که رفیق حسینتان هستم به جان فاطمه آقا بیا و کاری کن شوم شهید ِحسین ِتو تا جوان هستم درین زمانه که دلسوز و تکیه گاهی نیست “به جز حسین مرا ملجا و پناهی نیست” شاعر : محمد حسین رحیمیان

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی