منو
وفات حضرت زینب (س) 91 - محمود کریمی

وفات حضرت زینب (س) 91 - محمود کریمی

  • 8 تعداد قطعات
  • 20 دقیقه مدت قطعه
  • 820 دریافت شده
مرثیه خوانی وفات حضرت زینب (س) با صدای محمود کریمی، 1391

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 20:04
    روضه - منم زینب که معنای وفایم منم که فانی راه بقایم منم یک زن ولی در اوج غیرت امیر فاتح کرب و بلایم به زهرایی شبیه مادرم من به مولایی بسان حیدرم من حسینم رفت اما دین به جا ماند به تنهایی امیر لشکرم من کلید گنج اسرار حسینم چو عباسم علمدار حسینم حسینم گر به مقتل آرمیده من امشب چشمِ بیدار حسینم اگر چه زیر بار غم خمیدم و گر جام بلا را سر کشیدم اگر چه جسم بی سر دیدم اما به غیر از عشق و زیبایی ندیدم همین امروز دیدم دلبرم رفت یگانه سایه روی سرم رفت فرات و اشک خیمه موج میزد لب تشنه حسینم از حرم رفت به مقتل دیده های دخترش بود که تیغ دشنه روی حنجرش بود تمام لحظه های سر بریدن سرش بر روی پای مادرش بود زبانِ گفتنم آتش گرفته ز کعب نی تنم آتش گرفته حرم میسوخت طفلی داد میزد که بابا دامنم آتش گرفته غم تو آتشی بر جان ما زد یکی آتش به جان خیمه ها زد یکی انگشت و هم انگشترت برد یکی رأس تو را بر نیزه ها زد تو رفتی و میان خیمه ماندیم تیمم کرده و چادر تکاندیم نشسته خسته با دستان بسته همه با هم نماز صبر خواندیم غم تو آتشی بر جان ما زد یکی آتش به جان خیمه ها زد یکی انگشت و هم انگشترت برد یکی رأس تو را بر نیزه ها زد
  • 3:55
    روضه - برادر جان سلیمان زمانی چرا انگشت و انگشتر نداری چرا عمامه ای بر سر نداری مگو عمامه ای بر سر نداری وای چرا زینب بر سر معجر نداری ***آه ازان ساعتی که با تن چاک چاک نهادی ای تشنه لب صورت خود روی خاک
  • 7:38
    زمینه - با این اشکای بی صدای من مثل طوفانه گریه های من دل تنگ من ، چشم به راه تو داره میخونه پابه پای من شب وصال من امشبه یا حسین لحظه ی آخر زینبه یا حسین رو دوشم بار کربلا مونده رو شونه م داغ خیمه ها مونده رو قلبم داغ چادرایی که توی بازار شام جا مونده حاصل داغ تو این تبه ، بیا کشته ی داغ تو زینبه ، بیا شب وصال من امشبه حسین من لحظه ی آخر زینبه حسین من چهل منزل این پیکرو بردم چهل منزل دنبال تو مردم شب آخر شد مثل وقتی که کنار گودال زمین خوردم منتظر توئه خواهرت ، حسین من من رو ببر پیش مادرت حسین من شب وصال من امشبه حسین من لحظه ی آخر زینبه حسین من سرت روی نیزه منو می دید نگاهم با رگ های تو خشکید رقیه تو آغوش من جون داد تا رگ های خشک تو رو می دید آبروی منو هم بخر ، حسین حسین مثل رقیه منو ببر ، حسین حسین شب وصال من امشبه حسین حسین لحظه ی آخر زینبه حسین حسین
  • 4:20
    شور - نمیشه باورم که وقت رفتنه تموم این سفر بارش رو شونه منه کجا میخوای بری چرا منو نمی بری حسین این دم آخری چقدر شبیه مادری باید جوابتو با نفسم بدم بدون من نرو تو رو به کی قسم بدم قرارمون چی شد که بی قرار هم باشیم حسین هر چی که پیش اومد باید کنار هم باشیم من روی خاک و تو سوار مرکبی من توی قلب تو اما تو چشم زینبی آهسته تر برو بذار منم باهات بیام حسین دیگه نمیکشه پاهام که پا به پات بیام
  • 12:01
    واحد - در گیر و دار قافیه ماندن درست نیست تنها غزل نوشتن و خواندن درست نیست باید که عاشقانه بلا را به جان خرید پای غم نگار نماندن درست نیست در کوی عشق صحبت دلدادگی خوش است حرف دگر میانه کشاندن درست نیست از دل حرم بساز و بگو یا علی سلام در سینه غیر یار نشاندن درست نیست حالا در این حرم نظری کن ببین که کیست دل خانه ی محبت محبوبه ی علی ست گفتم علی دوباره لبم باده خوار شد گفتم علی درون دلم انفجار شد گفتم علی دلم به ثریا عروج کرد بر شانه ی بُراق محبت سوار شد گفتم علی جواب شنیدم بلی بلی دل مستجیرِ مرحمت مستجار شد گفتم علی و سینه ی آشفته گُر گرفت بر شعله ی ولایت مولا دچار شد یا قاهر العدو و یا والی الولی یا مظهر العجایب و یا مرتضی علی ساقی بیار باده که مخمور زینبم محتاجِ جام باده ی پر زور زینبم زارم اگر ز غصه ی او زار می زنم چشمم ز غیر بسته شده کور زینبم در خیمه ی حمایت او می زنم نفس سر مست لطف دیده ی مسطور زینبم بر من مگیر خورده اگر نعره می کشم گرمِ دمِ خدایی و پر شور زینبم ترسی ندارم از ظلمات زمانه تا گوشه نشینِ روضه ی ذوالنورِ زینبم دلداده ی علی ام و افتاده ی حسن سینه زن حسینم و منظور زینبم مجموعه ی جمال و جلال علی ست او آیینه دار کل کمال علی ست او زینب تجلی صلواتی کبریاست زینب اساس زندگی دین مصطفاست زینب ظهور غیرت زهرای اطهر است زینب شکوهِ مرتبت شاه لافتاست سرّی دگر به اذن خدا فاش می کنم زینب نه جزء آل عبا که خود کساست زینب شریکة الحسنین است فی المحل زینب انیس خلوتِ شب هایِ مجتباست زینب شریکة الحسنین است فی البلا زینب قوام بخش مصیبات کربلاست یک گوشه ی تجلی او می شود حفیظ زینب هو الرقیب یتیمان کربلاست
  • 5:51
    تک - بی تاب بی تابم دلتنگ اربابم این ذکر لبهامه درمونه دردامه این عشق و رویامه تا جون تو دستامه تا خون تو رگهامه این آقا آقامه حسین آقامه سر مست سر مستم دل رفته از دستم این چشما میباره این شبها بیداره دل تنگه دیداره این جا شد می خونه این قلب دیوونه باز امشب می خونه حسین آقامه آقایی مولایی مجنونم لیلایی سرداری دلداری به به به چه اسمی داری ای ذکر طوفانی تو روح قرآنی تو ذات رحمانی ای رمز بسم الله ای روح روح الله ثار الله حسین آقامه رحم کن بر دلم که مسکین است شاد کن این دلم که غمگین است روز اول که دیدمت گفتم آن که روزم سیه کند این است بی سر و سامان تو ام یا حسین دست به دامان تو ام یا حسین بر سر نی زلف رها کرده ای با جگر شیعه چه ها کرده ای با دل زینب تو چه ها کرده ای زهره منظومه زهرا حسین کشته افتاده به صحرا حسین عاقبت این عشق هلاکم کند در گذر کوی تو خاکم کند جان علی سلسله بندم مکن گردم از خاک بلندم مکن جنات دیدن توست گر عاشق بهشتم بهشت دیدن توست من کشته ی تو هستم خونم به گردن توست ای تشنه لب ماه زینب ای بی کفن افتاده است دستت ز تن ابالفضل وای
  • 2:23
    شعرخوانی - بس که با خود ماتم از کرب و بلا برداشته بوی غصه کوچه های شام را برداشته این دوتا تا عرش بالا رفته که گلدسته نیست زینب است و دست های بر دعا برداشته در حقیقت چهره ی آیینه ی کرب و بلا با وفور اشک های خود جلا برداشته کوچه و محراب و خون تشت را دیده،ولی چون عمود نیزه را دیده ست تا برداشته گوییا بر چهره ی زینب زده آن بی حیا خیزران را وقتی از تشت طلا برداشته طاقتش دیگر شبیه سالهای پیش نیست غصه های خویش را از هم جدا برداشته پهن کرده دور بستر گریه ی یک عمر را کوله باری را که از کرب و بلا برداشته تا همین اندازه می گویم که کوه اهل بیت چند وقتی می شود با خود عصا برداشته شاعر : مهدی رحیمی
  • 11:03
    شور - رحم کن بر دلم که مسکین است شاد کن جان من که غمگین است روز اول که دیدمت کفتم انکه روزم سیه کند این است ...

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی