منو
شهادت حضرت فاطمه (س) شب چهارم فاطمیه اول 97 - محمود کریمی

شهادت حضرت فاطمه (س) شب چهارم فاطمیه اول 97 - محمود کریمی

  • 8 تعداد قطعات
  • 6 دقیقه مدت قطعه
  • 210 دریافت شده
مرثیه خوانی شب چهارم فاطمیه اول با صدای محمود کریمی، 1397

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 6:11
    مدح - ای خلایق خاک فرزندان تو قلب احمد در لب خندان تو راستی بوسیده پای بوذرت خُلد مشتاق بلال و قنبرت عالمی پشت درت سائل شده مائده بر فضه ات نازل شده بوستانت فادخلوها آمنین هر گلش بر شاخه یک روح الامین دست خیل انبیا بر دامنت روح پیغمبردر آغوش تنت روی تو با چشم حیدر دیدنی است دستت از سوی پدر بوسیدنی است بنده ای اما خدایی بنده ای تا خدا دارد خدایی، زنده ای حسن تو مرآت حسن ابتداست وجه تو باقی است، چون وجه خداست مشتی از خاک وجودت آدم است هر گل بستان تو یک مریم است نامت از نام خدا مشتق شده تو شدی میزان حق تا حق شده مهرت از سوی خدای لم یزل آب و خاک و باد و آتش از ازل در ولادت مریم نیکو سرشت پیکرت را شست با آب بهشت بلکه دست عصمت مریم درست آب کوثر را به اندام تو شست روی تو خورشید پیش از ابتداست نور تو تا وسعت ملک خداست هرچه رفتم در ثنایت پیشتر غرق گشتم در تحیر بیشتر چشم خود تا بر عروجت دوخته از براق معرفت پر سوخته لیلةالقدری که حی پاک گفت بر محمد هم "وَ ما ادراک" گفت گرچه در بین خلایق زیستی آنکه خلقت کرد داند کیستی روح حوا، مرغ باغ یاس تو رزق آدم، دانه ی دستاس تو چشم کل خلق بر دست پُرت زلف حورا رشته های چادرت تا بگیرد از تو درس خویشتن با تو جبریل امین شد هم سخن او که واقف از جلال و جاه توست فارغ التحصیل دانشگاه توست ای که عصمت از حجابت پا گرفت کی به جز تو رو، ز نابینا گرفت حمد و تکبیر و دعا دلداده ات سجده برده سجده بر سجاده ات ای دعا برده به درگاهت نیاز از نماز توست پرواز نماز آسمان بر لب زند مهر سکوت کز دهانت بشنود ذکر قنوت هر کلامت خلق را خیراکلام بر سلامت از سوی داور سلام قل هوالله است دامنگیر تو کرده حق فخریه بر تکبیر تو تا کند در محضرت عرض سلام پیش پایت کرده پیغمبر قیام روح عصمت تشنه ی تطهیر توست لیلة القدر خدا تفسیر توست چادر تو سایبان انبیاست جامه ات از نور قدس کبریاست قلب هستی خانه خشت و گلت قاب قوسین الهی منزلت آسمان لبریز از احسان توست باغ جنت عاشق سلمان توست وصف تو در آیه اللهُ نور چشم بد از آستانت دور دور انبیا در بیتت ای دخت رسول پای نگذارند بی اذن دخول صاحب البیت تو حی داور است زائر هر روز آن پیغمبر است حیف بیت کبریا را سوختند قلب ختم الانبیا را سوختند تو قیامت را قیامت می کنی بر امامان هم امامت می کنی
  • 16:00
    روضه - ای بی نشون من کجایی ای مهربون من کجایی قربون قلب داغ دارت دردت به جون من کجایی یابن الحسن آجرک الله بی تو هوا دلگیر و سرده دوریت منو بیچاره کرده دلخوش به اینم که یه روزی خورشید با تو بر میگرده آقا جان عاشق نیست اونکه چشمشو بست تو انتظار صبح خوابید عاشق اگه باشی شبونه میری به استقبال خورشید ای نوش جون عاشقی که از دست دنیا نیش خورده از نور زهرا روز محشر مهری به پیشونیش خورده عاشق همونه که سپرده به دست زهرا زندگیشو آزاده از دل بستگیها مولا خریده بندگیشو دلتنگ اون یار قدیمم یاری که تشنه رفت از هوش سر بند یا زهرا به سر داشت ترکش نشسته بود به پهلوش میگفت مادر جان کجایی با یاد پهلوی شکسته تو لحظه های آخرش دید که بانویی پیشش نشسته اون بانویی که مادری کرد جای تموم مادراشون از مادراشون خیلی بهتر میخوند لالایی براشون افتاده با دست شکسته اون مادر الان توی بستر با بچه های خسته دورش مولا غریبونه نشسته شمع و گل و پروانه از تن آتیش گرفتن از سر شب صبر خدای صبر سر رفت وقتی که خون جاری شه از لب گل چادر گل دارت تب دستای تب دارت آتیشم زده نفست که خراب میشه مثل شمعی که آب میشه حال من بده
  • 5:11
    روضه - ای به طوفان کربلا نوحم قتلگاه تو کعبه روحم سینه داغ دیده ات سپرت نیزه ها سایبان زخم پرت زخم ها چون ستاره بر بدنت بدن پاره تر ز پیروهنت خون روان از گلوی عطشانت پدر و مادرم به قربانت روی زمین افتادی و سر به دامن مادر داری ای وای من از این همه زخمی که بر پیکر داری ای وای حسین به تن بی سرت نظاره کنم زخم های تو را شماره کنم کاش جای سر مطهر تو میبریدند سر خواهر تو بدنت را که بهتر از جان است پای تا سر تمام قرآن است از سم اسب توتیا کردند با سر نیزه جا به جا کردند ای وای غریب گیر آوردنت تا قتلگاه رسوندنت به نیزه ها سپردنت با پیرهنت کشوندنت ای وای حسین قامتت زیر کوه غم شد دال نفسم گشته روضه گودال اهل کوفه چقدر پست و بدند روضه خوان تو را زدند زدند میبرند از کنار قتلگهت کس نخواند رفیق نیمه رهت آنچنان در غمت کنم زاری که شود اشک ناقه ها جاری زره ات گشته زخم های تنت بدنت پاره تر ز پیروهنت ای وای حسین
  • 8:04
    زمینه - بیشتر شده ورم ابرو دردسر شده ورم بازو مدتی شده که نخوابیدی نه به این پهلو نه به اون پهلو مثل نیلوفره پرپری مادر فکر حال منه دختری مادر وانمود میکنی بهتری مادر مادرم گریه کن تا یه کم سبک تر بشی پلک به هم میزنی داری سخت نفس میکشی تو نماز شب بین اشکای جاری و هق هق بعد هر آیه بی قراری برا درد همسایه ناله بی صدات قُرُق شب و میشکنه هول میشه مجتبات تا که هر کی در میزنه تو دعا کردی و یه نفر لیاقت نداشت هر کی سر زد به ما نیت عیادت نداشت مطمئنا همه که پر از قفس میکشی پرس و جو میکنن تو هنوز نفس میکشی درد میکشی میدونم سخته غرق آتشی میدونم سخته بعد سرفه ها رو لبت میشه پره خون لخته میدونم سخته بی قراره زمین آسمون سرخه زندگیمون سیاه خونمون سرخه حرفای امشبت مثه خون سرخه میگی امشب به ما که قرار بعدی کجاست هر چی گفتی فقط همه صحبت کربلاست تو کنار اون بدن پرپر ناله میزنی بمیره مادر قتلگاهه و تویی و خون و بدن بی سر سر بی پیکر وای غریب مادر
  • 6:27
    زمینه - پر تب و تابه دل بی قرارم اگه تو بری زهرا جان کسی رو ندارم گل چادر گلدارت ، تب دستای تب دارت آتیشم زده نفست که خراب میشه مثل شمعی که آب میشه حال من بده نه تو حرف میزنی نه حسین نه حسن چی شد اون خنده هات آخه یه حرفی بزن تو که پریشونی دلخوشی کدومه برای علی بعد از تو همه چی تمومه شبا ساکت و بیداری ، ولی معلومه درد داری بین هر نفس پر اشک سکوت تو ، پر گریه قنوت تو کنج این قفس بیا امشب بذار خودتو جای من چه کنم فاطمه پاشو یه حرفی بزن بار غمت افتاد روی دوش زینب داری میگی اون اسرارو توی گوش زینب شب آخره و حالا بی امون میشه گریه ت با دیدن حسین با این اشکای خاموشت می گیری توی آغوشت پیرهن حسین نفسات میگه این دم آخر حسین شده ورد لبت غریب مادر حسین
  • 10:09
    واحد - دست من و عنایت و لطف و عطای فاطمه قلب من و محبّت و مهر و ولای فاطمه طبع من و قصیدة مدح و ثنای فاطمه جرم من و شفاعت روز جزای فاطمه به بذل دست فاطمه بخاک پای فاطمه منم گدای فاطمه منم گدای فاطمه رشته مهر فاطمه سوی خدا کشد مرا دل بولاش داده‌ام تا بکجا کشد مرا گر بزمین زند مرا وربه سماء کشد مرا درد اگر عطا کند یا به بلا کشد مرا پای برون نمی‌نهم، از سر کوی فاطمه وانشود لبم مگر، بگفتگوی فاطمه مهر و محبتش بود طینت من سرشت من ز دوستیش آبرو داده بروی زشت من روضة بی‌چراغ او مینوی من بهشت من شکر خدا که گشته این قسمت و سرنوشت من سنگ محبّت و را بر سرو سینه میزنم بیاد خاک قبر او داد مدینه می‌زنم مرغک طبع من شده طوطی او هزار او کبوتر دلم زند پر بسوی مزار او قلب شکسته‌ام بود در همه، زار او شفا گرفت چشم من ز خاک ره گذار او خانة کوچکش بود کعبة آرزوی من از آن خوشم که فضه‌اش نظر کند بسوی من رشتة چادرش اگر بدست انبیاء رسد شعار فخر انبیاء بعرش کبریا رسد از لب جانفزاش اگر زمزمة دعا رسد جان ز نوای گرم او به جسم مصطفی رسد کسی که قدر و هل اتی گفته خدا بوصف او کجا قصیده‌های من بود رسا، به وصف او فاطمه‌ای که مصطفی خوانده به رتبه مادرش باحترام می‌کند قیام در برابرش بدست و سینه و جبین بوسه زند مکررش بوی بهشت یافته از دم روح پرورش مادح او کسی بجز خدا شود، نمی‌شود حق سخن به مدح او ادا شود، نمی‌شود منم که مهر داغ او نقش گرفته بر دلم سرشته با ولایتش دست حق از ازل گِلم اوست که هست تا ابد گره گشای مشکلم ز شعلة محبتش داده ضیاء به محفلم در آیم از دری دگر گر از دری براندم نمی‌روم ز کوی او چه خواندم چه راندم عصمت داوری نبود اگر نبود فاطمه جنّت و کوثری نبود اگر نبود فاطمه هیچ پیمبری نبود اگر نبود فاطمه احمد و حیدری نبود اگر نبود فاطمه آنچه که آفریده حق بوده برای فاطمه گفت از آن سبب نی من به فدای فاطمه کسی که در کتاب خود ثنای او خدا کند کسی که پیش پای او قیام مصطفی کند پیرهن عروسی‌اش به سائلی عطا کند کسی که خاک فضه‌اش دوای دردها کند چگونه رد کند ز خود مریض دردمند را مریض دردمند را فقیر مستمند را
  • 3:21
    تک - منم گدای فاطمه جان به فدای فاطمه صفا و مروه دیده ام گرد حرم دویده ام هیچ کجا برای من کرب و بلا نمیشود جان حسین جانان حسین عالم سنه قربان حسین ...
  • 8:01
    شور - ای به طوفان کربلا نوحم قتلگاه تو کعبه روحم سینه داغ دیده ات سپرت نیزه ها سایبان زخم پرت زخم ها چون ستاره بر بدنت بدن پاره تر ز پیروهنت خون روان از گلوی عطشانت پدر و مادرم به قربانت روی زمین افتادی و سر به دامن مادر داری ای وای من از این همه زخمی که بر پیکر داری ای وای حسین به تن بی سرت نظاره کنم زخم های تو را شماره کنم کاش جای سر مطهر تو میبریدند سر خواهر تو بدنت را که بهتر از جان است پای تا سر تمام قرآن است از سم اسب توتیا کردند با سر نیزه جا به جا کردند ای وای غریب گیر آوردنت تا قتلگاه رسوندنت به نیزه ها سپردنت با پیرهنت کشوندنت ای وای حسین قامتت زیر کوه غم شد دال نفسم گشته روضه گودال اهل کوفه چقدر پست و بدند روضه خوان تو را زدند زدند میبرند از کنار قتلگهت کس نخواند رفیق نیمه رهت آنچنان در غمت کنم زاری که شود اشک ناقه ها جاری زره ات گشته زخم های تنت بدنت پاره تر ز پیروهنت ای وای حسین

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • کاربر مهمان
    سلام بر فاطمه س

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی