منو
شهادت حضرت فاطمه (س) شب اول فاطمیه اول 1401 - میثم مطیعی

شهادت حضرت فاطمه (س) شب اول فاطمیه اول 1401 - میثم مطیعی

  • 6 تعداد قطعات
  • 16 دقیقه مدت قطعه
  • 613 دریافت شده
مرثیه خوانی شهادت حضرت فاطمه (س) شب اول فاطمیه اول با صدای میثم مطیعی، 1401

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 16:04
    روضه - منصوره و راضیّه و مرضیّه و زهرا معصومه و نوریّه و صدّیقه کبری حنّانه و هانیّه و ریحانه و کوثر انسیّه و حوریّه و انسیّه حَورا این‌ها همگی فاطمه هستند ولی نیست محبوبیت فاطمه محدود به این‌ها مادر که نه! بالاتر از اُمُّ الحَسنِین است دختر که نه! بالاتر از آن، اُم اَبیها فردوس برین، باغ بهشت است به صورت فردوس برین خانه زهراست به معنا پیچیده در آن عطر «بِه» و «یاس» و «گل سرخ» بیرون زده از پنجره‌اش شاخه طوبی روزی که بخندد همه شهر بهاری‌ست آن شب که بگرید شب عالم شب یلدا آن شب که بگرید همه شهر بگریند آن شب که بگرید...چه می‌آید سر مولا؟ از روی لب مادرمان فاطمه چندی‌ست لبخند فراری شده کاری بکن اَسما کاری بکن اَسما که پریشان شده مادر درد است سراپا و سکوت است سراسر این هیزمِ تر چیست که در آتش آن سوخت یک مرتبه هم مادر و هم دختر و همسر در سوخت، ولی مانده به یادم که محمد یک مرتبه بی‌اذن نشد وارد از این در من خواب بدی دیده‌ام اَسما، چه بگویم؟ دور کمرش شال عزا بست پیمبر از عطر «بِه» و «یاس» و «گل سرخ» در این شهر خالی‌ست مشام همه، کافور بیاور... شاعر : محمدحسین ملکیان
  • 6:46
    زمینه - نشان خدایی ولی بی نشانه تو خورشید حیدر به دفن شبانه غمت تازه مانده، چنان ضرب سیلی زده روضه ی تو به دل تازیانه آه تو جان رسول خدایی تو خود سوره هل اتایی قرار دل مرتضایی جان و دل مصطفا سیدتی یازهرا ای هستی مرتضا سیدتی یازهرا غم خود نداری، غمت بی کران است که روی دعایت به همسایگان است غمت خانه دار دل مرتضا شد غمت بیت الاحزان بی سایه بان است آه تو ای یاس مجروح و مضطر که مِهر تو مزد پیمبر چه تنها شده بی تو حیدر جان و دل مصطفا سیدتی یازهرا ای هستی مرتضا سیدتی یازهرا چه شد جان من از علی رو گرفتی که رنگ کبودی به بازو گرفتی تو ماه و تو بدری، تو شب های قدری تو دریای عشقی که پهلو گرفتی ای حیای تو احیای انسان توسل به تو راز ایمان به ذکر تو زنده، شهیدان یا بضعة المصطفی سیدتی یازهرا ای نور چشم مولا سیدتی یازهرا یا فاطمه یا زهرا یا فاطمه یا زهرا شاعر : میلاد عرفان پور
  • 4:21
    زمینه - شصت و سه سال، مثل کوه محکم بودم نیمه ی شب با گریه، همدم بودم شصت وسال، به درد و آه مردم، مرهم بودم از شوق وصال معبودم با درد فراق همیشه جنگیدم کی می فهمه این شصت و سه سال هرروز چه چیزا که ندیدم دستامو بستن و، فاطمم افتاد رو خاک الهی رضا برضاک محسنمم کشته شد، نفسی و اهلی فداک الهی رضا برضاک «الهی رضا برضاک» حکایت، آه من معنا می شه بغض علی روضه فردا می شه کرببلا بر سر اسم حیدر بلوا می شه دارم می بینم روزی رو که کربلا پر از نسیم آیاته یک گوشه ی گودال حسین من مشغول مناجاته با یاد مادرم، افتادم روی خاک الهی رضا برضاک، اصغرمم کشته شد نفسی و اهلی فداک «الهی رضا برضاک» شاعر : سید علی حسینی
  • 7:50
    واحد - امشب ای‌کاش غوغا نمی‌شد و..، در وا نمی‌شد و... آتش دخیل چادرِ زهرا نمی‌شد و ... عمر حیدر، پایان نمی‌گیرد چرا؟ دنیا بر من، آسان نمی‌گیرد چرا؟ از اشک من، طوفان نمی‌گیرد چرا؟ افتادنت به روی خاک، ببین چه کرده باعلی! به روی پای خود بایست، بگو دوباره یاعلی (آه، از غریبی) بین کوچه یک لحظه دست او، از من رها نشد یک لحظه حتی از سرش، چادر جدا نشد آه ای هیزم، آتش کجا و آفتاب؟ آتش مانده، در حیرت از بانوی آب آمد اینک، ماه علی چه با حجاب خوشا به من که فاطمه، پناه و یاور من است زمانه با دلش چه کرد، که او به فکر رفتن است (آه از غریبی) باید هر زن باشد چو فاطمه؛ حاشا جز این شود زن می‌تواند با عفاف مرد آفرین شود دارد هرکس از مادرش یک یادگار از زهرا ماند، چادر نمازی وصله دار آن چادر که، بُرد از دل زینب قرار به غیرت علی قسم، که فخر زن حجاب اوست به جای دیده‌های شوم نظاره‌ی خدا به اوست (آه از غریبی) شاعر : رضا یزدانی
  • 2:54
    واحد تند - بذرافشان - اوّل دفتر به نام خالق اکبر آن که سزد نام او در اوّل دفتر نکته ‌ای از قدرتش بس این که بگویم اوست علی‌ آفرین و فاطمه ‌پرور فاطمه ، مجموعه ‌ی صفات خداوند فاطمه ، آیینه ‌ی کمال پیمبر عصمت کبری ، ولیّه اللَّه عظما قرّه عین النّبی ، حبیبه ‌ی داور یافاطمه یا زهرا شأن تو در ” انّما ولیّکمُ الله “ با حق و با احمد و علی است برابر هر که پناهش تویی ، پناه دو عالم وآن که شفیعش تویی ، شفیع به محشر به به از آن رهبری که ‌اش چو تو پیرو ! به به از آن پیروی که ‌اش چو تو رهبر ! حبل متین هزار عارف و عامی است هر نخی از چادرت به عرصه ‌ی محشر یافاطمه یا زهرا در عجب از علم تو علی ، ولی الله مفتخر از دست ‌بوسی تو پیمبر چشم همه انس و جن به درگه لطفت دیده ‌ی کرّوبیان چو حلقه بر این در بهر کنیزت رسد غذای بهشتی آن چه فرود آمدی به مریم اطهر آب وضویت دوای عیسی و موسی خاک درت آبروی ساره و هاجر یافاطمه یا زهرا
  • 4:29
    روضه پایانی

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی