ولادت حضرت زینب (س) 1400 - محمدحسین پویانفر و امیر کرمانشاهی

شعرخوانی - پویانفر - هر آنچه غیر غمت را کنار باید زد شبانه روز دم از زلف یار باید زد هر آنچه هست به راه تو خرج باید کرد تمام نیروی خود را به کار باید زد تنی که خرج نشد را به گور باید برد سری که خرج نشد را به دار باید زد برای آنکه به ما غمزه ای نشان بدهی در سرای تو را چند بار باید زد؟ بنا نبود که عاشقی کنی محل ندهی ز کم محلی معشوق زار باید زد جبین شکستن ما التیام زخم دل است که سر به خاک تو بی اختیار باید زد برای مثل تویی آبشار باید شد ز گریه طعنه به ابر بهار باید زد ببند حلقه قلاده مرا به درت به پای عبد فرار ی حصار باید زد از این به بعد برای تو ناز خواهم کرد که گاه پیش تو زیر قرار باید زد سر مرا بستان و پر مرا برسان که سر بریده پر از این دیار باید زد مبند راه مرا با مژه که میمیرم که گفته بر روی ما ذالفقار باید زد من آخرش همه را میکشم به سوی حرم که عشق را سر هر کوچه جار باید زد مخواه ز آتشت آرام باشم ای تشنه به یاد حنجر خشکت هوار باید زد شاعر : محمد جواد پرچمی

شعرخوانی - پویانفر - گمان کن که با کعبه همسایه ای گمان کن که با کعبه همسایه ای پی حفظ چندین هزار آیه ای و حتی اگر غرق سرمایه ای بدان بی علی پست و بی مایه ای خود کعبه هم می رود صبح و شام به دیدار حیدر علیه اسلام علی نزد حق است و حق با علی مسیر الی الله تنها با علی است مپرس از چه ذکر لب ما علی است عبادت همین گفتن یا علی است اگر که خدا خواندن او بد است بشر خواندنش کفر صددرصد است همیشه خدا بوده هم صحبتش به محراب خم شد فقط قامتش خدا نیز در پاسخ طاعتش به او دختری داد شد زینتش ندیده فلک اینچنین دختری که بر خلق عالم کند سروری از افلاک تا خاک پرواز کرد برای برادر کمی ناز کرد در آغوش او چشم خود باز کرد سپس پرده برداری از راز کرد سخن گفت چشمش به ماه منیر امیری حسین و نعم الامیر نگاهش دوای تب پنج تن حضورش چراغ شب پنج تن چه بنویسم از کوکب پنج تن شده قبله ام زینب پنج تن به سر حد رسانده جنون مرا به پایش بریزید خون مرا چه خوب است امشب خدا خواستن طلا نه دل مبتلا خواستن هر آنچه که خوب است را خواستن خلاصه فقط کربلا خواستن تمام شب ذکر یارب بگو همه حاجتت را به زینب بگو

شعرخوانی - کرمانشاهی - ای آرزوی عشق تمنا کنم تو را در شاه بیت عاطفه انشاء کنم تو را پرسند اگر تجلی حسن تو را ز من با آفتاب و آینه معنا کنم تو را تو راز سر به مهری و در سجده از خدا خواهم به آه و ندبه که افشا کنم تو را وقتی اسیر غربت دنیایی خودم در کنج دل بگردمو پیدا کنم تو را شرمنده ام که در اثر رو سیاهی ام خیمه نشین خلوت صحرا کنم تو را این دیده نیست قابل دیدار روی تو چشمی دگر بده که تماشا کنم تو را تا مست فیضتان شوم و مستفیض لطف دعوت به بزم زینب کبری کنم تو را ...

سرود - کرمانشاهی - کائنات افتاده دام علیست خضر خود لب تشنه ی جام علیست نام حیدر زینت عرش است اگر نام زینب زینت نام علیستعمتی من هستم روی اسمت غیرتی عمتی یا رجائی عِندَ کُربَتی عمتی هستی زهرا دختر مولا قبله حاجاتی بانوی محشر وارث کوثر عمه ساداتی ای جلیله مولاتی یا عقیله جلوه تو جلوه ی روی حسن نَفحه ات شَمه ای از بوی حسن خاک تو وقف برادر شده است سوریه نگو بگو کوی حسن عمتی نوح صبری روح عصمتی عمتی تو دومین زهرا عترتی عمتی با وقاری و ذوالفقاری و یا علی مخندی شیری و غران خطبه ات طوفان کوفه را لرزاندی ای جلیله مولاتی یا عقیله قلب تو واله و مدهوش حسین وقف تو ضریح شش گوش حسین عالمی محو جلال تو شده چشم تو وا شده آغوش حسین عمتی بازم رسیده شب زیارتی عمتی شبیه زینبیه نیست جنتی عمتی فانی فی الله جان ثارالله مریم عاشورا من میخوام امشب از تو یا زینب اربعین کربلا ای جلیله مولاتی یا عقیله

سرود - کرمانشاهی - تویی ملیکه السما دخت علی مرتضی چشم و چراغ فاطمه عمه بچه سیدا پشت و پناه مجتبی خواهر شاه کربلا زینت حی داداری مثل عباس علمداری به خدا به خدا شبیه علی تو کراری جلوه ای از خدا زینب تویی گره گشا زینب همیشه دست تو بوده برات کربلا زینب سیدتی یا زینب منی که از تولدم تو کشوری بزرگ شدم که از سر مأذنه هاش اسم علی و بچه هاش پیچده سمت هر طرف دل میره ایوون نجف میخوام که نوکرش باشم غلام قنبرش باشم با علی با علی تا آخرش باشم عَلیٌ حُبُهُ جُنَه قسیمُ النارِ وَالجَنَه وَصیُ المُصطَفی حَقا اِمامُ الاِنسِ وَ الجِنَه

سرود - کرمانشاهی - مشق شب نوکرا یا اباعبدالله ارباب هفت پشت ما یا اباعبدالله درد عشق تو رو کشیدم المنة لله به تو رسیدم حالا هرچی بگی قبوله بی تعلل جونمو میدم ای عزیزترین رفیق من حسین ای رابطه ی عمیق من حسین سید و مولای ما یا اباعبدالله مارو ببر کربلا یا اباعبدالله با یه پرچم پای پیاده راه بیفتیم تو مسیر جاده کلی هم کیف میکنیم اصلاً کی میگه راه خیلی زیاده ای قشنگترین خاطره ی زیارتام حسین ای رفیق ترین رفیقم از بچگیام حسین

سرود - کرمانشاهی - اگه نگاه کنی با قلبت تو شهر کربلا تو هر شب نوشته توی آسمون عشق یا حضرت زینب اون که جلوه میریزه از نگاش سجده هاش طنین یا ربه عاقبت شفیع حسینیا چادر زینبه مهربونه ملیکه آسمونه هر چی داره بی بهونه نذر داداشه اون که چشاش طراوت توی صداش مهابت توی نگاش مثه باباشه برا دفاع از حرمت کاش خون تنم بشه مرکب بنویسم رو کفنم عشق یا حضرت زینب دخترا همیشه بابایی ان پس باید که با دم یا علی روی گنبد تو بالا بره پرچم یا علی تو حرمت حال و هوای نجفه با ابوفاضل طرفه دشمن شما هم قسمیم پای تو ثابت قدمیم مدافعان حرمیم تا روز جزا دلم پر از محبت تو سینه از عشق تو لبالب میون قبرمم میگم عشق یا حضرت زینب اونقدر دخیل شما میشم تا یه بار تو منو نگاه کنی تا یه روز سند غلامیمو مهر و امضا کنی از کرمت چی میشه پای علمت یه روز میون حرمت برات بمیرم عشق علی خواهر حسین و حسن فاطمیه روزیمو من ازت میگیرم