منو
ولادت حضرت زینب (س) 1400 - میثم مطیعی

ولادت حضرت زینب (س) 1400 - میثم مطیعی

  • 5 تعداد قطعات
  • 7 دقیقه مدت قطعه
  • 74 دریافت شده
مدیحه سرایی ولادت حضرت زینب (س) با صدای میثم مطیعی، 1400

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 7:42
    مدح - سلام ای روز میلادت هم اشک چشم ها جاری سلام آموزگار عشق در آیین دلداری تلاطم داشت بین چشم هایت شوق دیداری و این یعنی حسینت را تو خیلی دوست میداری هنوز ای خواهر عاشق! نخوردی شیر مادر را که می خواند طپش های دلت نام برادر را کجا وصف کسی همچون تو در قاموس من باشد که مداح مقامات تو باید پنج تن باشد نگهبانان اجلالت حسین است و حسن باشد کدامین زن شبیه تو چنین مردانه زن باشد کدامین خشم در خود این همه احساس را دارد و در پای رکابش اکبر و عباس را دارد اگر در چشمت اقیانوسی از امواج غم داری اگر حال پریشان، دست بسته، قد خم داری همان دست کریمی که حسن دارد تو هم داری و این یعنی برای دوست و دشمن کرم داری به زیر دین الطاف تو و آلت همه سرهاست کرامت کمترین کار شما خواهر برادرهاست چنانکه جز علی نام پس از احمد روی لب نیست پس از نام حسین اسمی به غیر از اسم زینب نیست مثال عشق تو در هیچ دین و هیچ مذهب نیست دلی غیر از تو از عشق حسین اینسان لبالب نیست میان سینه ام شوری ز شعر منزوی برپاست که این آقا یک عاشق دارد آن هم زینب کبراست الا ای عقل مبهوتت! الا ای عشق حیرانت! چگونه از تو بنویسم، نگویم از شهیدانت شهیدانی که گردیدند بی پروا به قربانت که نگذارند بنشیند خطی بر کنج ایوانت و ای کاش این شهیدان کربلا دور و برت بودند در آن بی محرمی سربازهای معجرت بودند مبین که کاغذ شعر من از این بند نم دارد که مدح تو بدون روضه ات یک چیز کم دارد چنان نام حسین بن علی، نام تو غم دارد دگر بر عهده? من نیست، از اینجا قلم دارد - دلم را می برد گویا دم دروازه? ساعات میان خنده ها می ریخت اشک عمه? سادات شاعر : محمد بیابانی
  • 3:29
    سرود - نشستم عشق را معنا کنم دل گفت یا زینب نشستم دیده را دریا کنم دل گفت یا زینب نشستم یادی از زهرا کنم دل گفت یا زینب قیامت خواستم برپا کنم دل گفت یا زینب زنی عاشق که زهراگونه معنا شد قیامت را و معصومانه بر دوشش کشد بار امامت را همینکه لحظه ی از او نوشتن شد، قلم لرزید از او خواندم، هوا در دم، نفس در بازدم لرزید به خود گفتم به سویش گام بردار؛ قدم لرزید حریمی محترم کز حرمتش صدها حرم لرزید خداوندا حریمی اینچنین را کیست سلطانش هزاران جان فدای او؛ هزاران تن به قربانش نخوانش زینت بابا؛ بگو جان علی؛ زینب نگو دختر؛ بخوانش مرد میدان علی؛ زینب سر و سامان مولا، روح و ریحان علی؛ زینب علی دستان الله است و دستان علی، زینب علی را آنچنان در پوست و در خون خود دارد که گویا جسم زینب یک علی در کالبد دارد شاعر : محمد بیابانی
  • 4:11
    سرود - عاشق صلابتِ ذوالجلالی توییم شیعه‌ی نگاهتیم،‌ از موالی توییم توو شهر جنون تو،‌ شد آواره هر شیعه روی ذکر یا حیدر،‌ غیرت داره هر شیعه «جانم حیدر کرار» از شب ولادتت،‌ کعبه شد علی‌نَما قبله با تو قبله شد،‌ ای نماز بی ریا! ما رو با تو میشناسن،‌ ای دلدار هر شیعه! روی ذکر یا حیدر،‌ غیرت داره هر شیعه «جانم حیدر کرار» حیدرانه حمله کن،‌ بی رقیب و یک تنه دشمناتو می‌کُشه،‌ این شکوه و هیمنه جنگِ با منافق‌ها،‌ میشه کارِ هر شیعه روی ذکر یا حیدر، غیرت داره هر شیعه «جانم حیدر کرار» عاشقای تو شدن، اهل وادی‌السلام تشنه‌ی میِ توییم، ای تو مستیِ مدام روی تربت عشقت،‌ سر میذاره هر شیعه روی ذکر یا حیدر،‌ غیرت داره هر شیعه «جانم حیدر کرار» شاعر : رضا یزدانی
  • 5:56
    مدح - صدای چک‌چکِ چکامه‌خوانِ آسمان رسید سکوت را شکست، رحمتی که ناگهان رسید چقدر شعر، از نمازِ صبحِ ابر، می‌چکد به پای دختری که با ترنّمِ اذان رسید به خاطر نزولش این شهادتین، بر لب است که عشق زینب است و بس؛ حسین عشق زینب است حسین گفتم و درآمد اشکِ مادرِ حسین حسین گفتم آب شد، دلِ برادر حسین صدای «حا و سین و یا و نون» بلند می‌شود از آیه‌های هق‌هقِ زبانِ خواهر حسین صدای زینب است این که می‌رود به آسمان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان من آمدم صدا شوم حسین را صدا کنم به زندگی رسیده‌ام که خویش را فدا کنم بیا به صحنِ کامِ من؛ سلام تربتِ حسین ! بمان و صبر کن ببین چه محشری بپا کنم سلام ای فرات، آبِ تشنه‌ی لبِ حسین ! ببار، ابرِ اشک را به کامِ زینبِ حسین شاعر : رضا قاسمی
  • 4:32
    سرود - باز سپردم، دل به دریا تا بخوانم، مدح مولا ایمانم حب علی ست در جانم مهر ولی ست دلدارم تا به ابد آن نور لم یزلی ست ذکرالله ذکر علیست حب الله حب علیست من حزب اللهی ام و حزب الله حزب علیست علی مولا... گر رود جان، گر دهم سر سر دهم باز، مدح حیدر طوفان، موج علمش باران، فیض کرمش سرها نذر قدمش دلها تنگ حرمش ذکرالله ذکر علیست نور الله نور علیست عالم مات رخ اوست وجه الله وجه علیست علی مولا... السلام ای، نوبهارم از تو دارم، هر چه دارم من رودی تشنه ام ای دریای جود و شرف می آیم غرق سرور سوی ایوان نجف ذکرالله ذکر علیست حب الله حب علیست من حزب اللهی ام و حزب الله حزب علیست علی مولا... شاعر : محمد مهدی سیار

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی