منو
وفات حضرت معصومه (س) 91 - میثم مطیعی

وفات حضرت معصومه (س) 91 - میثم مطیعی

  • 4 تعداد قطعات
  • 16 دقیقه مدت قطعه
  • 344 دریافت شده
مرثیه خوانی وفات حضرت معصومه (س) با صدای میثم مطیعی، 1391

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 16:51
    روضه - بهشت پنجره ای رو به بیکرانه نداشت اگر حریم تو میدانِ آستانه نداشت دلم کنار تو، آرام می‌شود بانو اگر نبود ضریحت، دل آشیانه نداشت نبود حوضِ حرم تشنه بود میکائیل نبود گندمتان، جبرئیل دانه نداشت اگر که صحن و سرایت، نبود روی ِزمین مزار مادرمان فاطمه نشانه نداشت کسی شبیه تو محو برادرش نشده است کسی شبیه تو رفتارِ زینبانه نداشت پیِ برادرِ خود، بال و پر زدی اما سری مقابل تو روی نیزه خانه نداشت سرت به چوبه محمل نخورد، شکرِ خدا شکوه چادرتان ردِّ تازیانه نداشت برادر تو به دستت امانتی نسپرد میان قافله خورشید نازدانه نداشت در آن سیاهی شب دست می‌کشد زینب به گیسوان همان دختری که شانه نداشت نفس نفس به لب یار خیزران می‌خورد و جز تلاوت قرآنِ او بهانه نداشت
  • 8:13
    زمینه - برادر خواهرت غم گرفته زمین و آسمانی این دم گرفته پریشان مانده ام در بین راهت ز داغت عالمی ماتم گرفته صبوری خواهر کافیست غم دوری دگر کافیست دگر چشمان تر کافیست می آیم من به سوی تو برادر جان که جان گیرم ز بوی تو برادر جان ای برادر رضا جان رضا جان کشیده دشمن تو تیغ کینه می آید خواهر تو از مدینه شهید راه تو شد کاروانم ندارم طاقتی دیگر به سینه شبیه زینب می نالم که دور از تو سوزد بالم از این جان دادن خوشحالم می آیی تو به بالینم برادر جان خوشم امشب تو را بینم برادر جان ای برادر رضا جان رضا جان شده با مشهد و قم دیده گریان شده صاحب عزا شاه خراسان سراسر تسلیت گوی رضایند شهیدان و شهیدان و شهیدان که میمانیم به پای تو که میمیریم برای تو همه عالم فدای تو همیشه ما فدایی تو میمانیم غباری مانده از راه شهیدانیم ای حسین جان حسین جان حسین جان
  • 3:17
    حسین وای
  • 6:55
    شور - هنوزم شهیدا رو میارن دلای شکسته بی شمارند چه سخته مادری چشمش به در باشه چه سخته از عزیزش بی خبر باشه شهیدا خونشون نذر سحر بود مثل گل عمر اونا مختصر بود خدایا یادگار عاشقامون: سفر بود و سفر بود و سفر بود نمونده به جز راهی از اونا گذشتن همه از آسمونا سفر با مقصد کرب و بلا کردند دل و از بند این دنیا رها کردند هنوزم شهیدا رو میارن دلای شکسته بی شمارند چه سخته مادری چشمش به در باشه چه سخته از عزیزش بی خبر باشه شهیدا رو میارن کاروونا میان از جبهه ها تازه جوونا منم مثل شهیدا بی قرارم دلم تنگه برای آسمونا خدایا مرا هم مبتلاکن دلم را از این دنیا رها کن سفر یعنی شروع دل بریدن ها سفر یعنی تماشای رسیدن ها هنوزم شهیدا رو میارن دلای شکسته بی شمارند چه سخته مادری چشمش به در باشه چه سخته از عزیزش بی خبر باشه دلم می خواد بی بال و پر بمیرم مثل عباس آّب آور بمیرم شبیه فاطمه پهلو شکسته شبیه سرورم بی سر بمیرم الهی نشم شرمنده از روش سرم رو بذارم روی زانوش من اسماعیلم و ذبح منای او من آن حرّم که افتاده به پای او هنوزم شهیدا رو میارن دلای شکسته بی شمارند چه سخته مادری چشمش به در باشه چه سخته از عزیزش بی خبر باشه شاعر : میلاد عرفان پور

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی