منو
شهادت امام رضا (ع) 99 - حنیف طاهری

شهادت امام رضا (ع) 99 - حنیف طاهری

  • 10 تعداد قطعات
  • 24 دقیقه مدت قطعه
  • 375 دریافت شده
مرثیه خوانی شهادت امام رضا (ع) با صدای حنیف طاهری، 1399


قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 24:45
    روضه - به خطّ نور نوشتند بر صحیفه ی دل یکی قصیده ی ناب از سروده ی دعبل سلام باد بر آن شاعر و به ایده ی او درود باد به شعر وی و قصیده ی او قصیده ای که به دل ها فروغ بخشیده قصیده ای که به ملک ادب درخشیده قصیده ای که فلک بر جبین خویش نوشت بیوت آن همگی بیت بیت زیب بهشت سزد به زمزم و کوثر دهان خود شویم بر این قصیده ی غرّا قصیده ای گویم روا بود که زدُرج دهان دُر افشانم فرازهایی از این قصیده را خوانم هنوز گویی در محضر امام رضا صدای دعبل خیزد زموج موج فضا اگر چه مستمع نظم او امام رضاست در این قصیده خطابش به حضرت زهراست که ای حبیبه حقّ دخت خواجه ی لولاک فتاده جسم حسینت به کربلا در خاک اگر زگونه ی گلگون او نمایی باد زنی به صورت خود سیلی و کشی فریاد شود به صورتت از اشگ، نهرها جاری کنی بر آن بدن غرفه خون عزاداری الا سلاله ی پیغمبر و سپهر هدی ستاره های تو از یکدگر شدند جدا زجای خیز و ببین پاره های پیکرشان بریز اشگ به پای سر مطهّرشان به مکّه و به مدینه به فخ به کوفه سلام چه قبرها که در آن کعبه ی دل اند مدام مزار نفس زکیّه که هست در بغداد به روح او زخداوندگار رحمت باد امام، اشگ روان بود از دو دیده ی او دو بیت گفت به دنباله ی قصیده ی او بود مزار شریفی به خاک خطّه ی طوس که با دل همه خسته گان بود مأنوس همان مزار که پیوسته زائرش دل هاست به شهر طوس چراغ تمام محفل هاست سؤال کرد زسلطان دین رضا، دعبل که ای ولیِّ خدا و امیر کشور دل زآل فاطمه و خاندان پیغمبر ندیده ام مزاری به طوس ای سرور امام گفت که قبر من شهید است این به چشم اهل ولا کعبه ی امید است این پس از گذشت زمان کمی من مظلوم به زهر کینه در این سرزمین شوم مسموم زمین غربت و انوده و آه من اینجاست مزار و تربت و آرامگاه من اینجاست حریم من حرم حیِّ ذوالکرم گردد هزار قافله دل دور این حرم گردد ...
  • 4:01
    زمینه - هر نفس تو ای مولا یه کوهی از کراماته وظیفه محب تو عمل به این روایاته اگه دلم همیشه پیش تو شرمنده شد تو مجلسی اومدم که امر تو زنده شد مَن جَلَسَ مَجلِسا یُحیی فیهِ اَمرُنا لَم یَمُوت قَلبُهُ یَومَ تَموتُ القُلوب اوامر پر از نورت چشمه حکمت دینم باطن هر کلام تو روح مبین آیینم قلبم اگه هنوزم عاشق مقتداشه حاجتم از تو باید معرفت تو باشه یا غافر الخطایا میبینی رو سیاهم مظهر بخششی من دریای گناهم مَن جَلَسَ مَجلِسا یُحیی فیهِ اَمرُنا لَم یَمُوت قَلبُهُ یَومَ تَموتُ القُلوب
  • 5:19
    شور - مبتلا گرفتار منم من چاره دردم تویی زخمی گناها منم من دوا و مرهم تویی شب آخره عزاداری دست تو اجر گریه هامه هدیه تو برات عشقه زیارت کرب و بلامه امام رضا راضی شو تا خدا ازم راضی شه بازم دعا کن این دل اونی که تو میخواستی شه بهشت روی زمینه صحن گوهرشاده تو میگرده عالم به دور پنجره فولاده تو تموم دار و ندار من از کرم بی حد توئه همه آرزوی قلبم زیارت مشهد توئه چی بهتر از اینکه تو منو نوکرت میدونی تویی همون عشقی که برای من میمونی امام رضا راضی شو تا خدا ازم راضی شه بازم دعا کن این دل اونی که تو میخواستی شه هر دقیقه باید که با تو بسنجم ایمانم رو کاشکی بشه توی راهت فدا کنم جانم رو اگه نیست اسم تو تو قلبم همه زندگی حرومم نذار خطا برم رضا جان اگه رهام کنی تمومم میخوام همونی که تو میخواستی باشم باشم میخوام مطیع محض حرف امامم باشم امام رضا راضی شو تا خدا ازم راضی شه بازم دعا کن این دل اونی که تو میخواستی شه
  • 3:54
    واحد - به هم زد خواب ایوان را صدای بال کفترها یکی شد در میان صحن بانگ ساعت و پرها سکوتی بود سنگین ناگهان گلدسته گلدسته از آن آشفت خواب مرمرین سبز سردرها درین میخانه بر هر سو نظر انداختم دیدم که مستان را لبالب بود از اشراق ساغرها بیا بنشین کنار حوض کاشی و تنفس کن نسیمی را که می روبد غبار از روی باورها گدا و شاه در این آستان هستند مثل هم که گفته باز با بازو کبوتر با کبوترها همه مست شرابی آسمانی می شوند یکجا عجب عشقیست در جان و عجب شوریست در سرها تو را آنقدر شأن و منزلت باشد بلند آقا که مدح تو نمی گنجد در این کوتاه دفترها و من آهسته زیر لب برای خویش می گفتم خدایا باز کن بر عاشقان قفل همه درها
  • 4:19
    واحد - به دنبال خورشید راهی شدم رسیدم به گنبد به شمس الشموس رسیدم به تو تا انیسم بشی رسیدم به تو انیس و النفوس رسیدم به تو تا پناهم بشی رسیدم به تو توی این حال خوب دلم تنگه اقا برای حرم تو باشی و نقاره و تنگ غروب اجابت همینجاست این پنجره همین دستهایی که فولادیه پایین پا میشینم دخیلت می شم که این حس واسه صحن آزادیه واسه حال این شعر خوبه که بنوشه یکم آب سقاخونه یهو قافیه گم شد و عقل هم گرفت از سرم آب سقاخونه دارم مست می شم تو این لحظه ها دارم پر می شم از هوای جنون چقدر آسمون اومده رو زمین یا شاید حرم رفته تا آسمون ببین ناخودآگاه تو این صحن ها داره پای شعرم می افته به پات کمی سر می ذارم به خاک درت کمی می پرم به دور صحن و سرات چه حالی گرفته تن شعرمو نمی شه که یک ثانیه بند شم می خوام دود شم دست یک خادمت بمیرم برات کاشکی اسفند شم
  • 2:55
    تک - نسیم قدسی یکی گذر کن به بارگاهی که لرزد آنجا خلیل را دست ذبیح را دل مسیح را لب کلیم را پا نخست نعلین ز پای برکن سپس قدم نه به طور ایمن که در فضایش ز صیحه لَن فتاده بیهوش هزار موسی ز آستانش ملایک و روح رسانده بر عرش صدای سبّوح به خاک راهش چو شاة مذبوح رُسُل به ذلت همی جبین سا نسیم جنت وزان ز کویش شراب تسنیم روان ز جویش حیات جاوید دمیده بویش به جسم غلمان به جان حورا فلک به گردش پی طوافش ملک به نازش ز اعتکافش ز سربلندی ندیده قافش صدای سیمرغ نوای عنقا مهین مطاف شه خراسان امین ناموس ضمین عصیان سلیل احمد خلیل رحمن علی عالی ولی والا بگو که «نیّر» در آرزویت کند ز هر گل سراغ بویت مگر فشاند پری به کویت چو مرغ جنت به شاخ طوبی
  • 6:16
    شور - منی که یه عمره با درد عشقت می سازم بیا که دلم رو دارم به دوریت می بازم دیگه بریدم بیا کمک کن امشب یه بار دعا کن برا دل پر از تب منو نگاه کن تو رو به حق زینب چی میشه از آسمونا نگاه کنی سمت گدا یه خواهش از تو می کنم رومو زمین نزن آریالا میخوام بمیرم میون این سینه زنا میخوام بمیرم تو روضه ی کرب و بلا می خوام بمیرم مثل تموم شهدا نگو نمیشه آقاجون عزای تو آقا خیمه زده روی قلبم کبوده تنم از حرارت توی قلبم منی که عمری غلام بی نشونم میخوام فقط از غمای تو بخونم بذار بشینه درد و بلات به جونم آقا بلات به جونم گوش می دی حرفای منو یا که باهام کار نداری بعد یه عمری حالا که نمیشه تنهام بذاری می خوام بمونم تو سایه سار علمت میخوام بمونم زنده به لطف و کرمت میخوام بمونم گرد و غبار حرمت نگو نمیشه آقاجون
  • 5:10
    شور - بی قراره بی قرارم پریشون روزگارم بیا این بیتابو دریاب گره افتاده به کارم کسی رو جز تو ندارم تو هوامو داری ارباب دنیای منی حسین آقای منی حسین مجنونت شدم حسین لیلای منی حسین ای جانم حسین حسین سر دادن تو این راه قانون حسینه عاقل اونیه که مجنون حسینه ای جانم حسین حسین مثل تو دنیا ندیده همیشه خیرت رسیده الهی دورت بگردم تو برام تنها می میونی اگه که قابل بدونی سرمو نذر تو کردم گریونم برات حسین عشقم روضه هات حسین خاطرخواهتم حسین میمونم به چات حسین تو این دنیا هر کی حیرون حسینه تو قبر و قیامت مهمون حسینه ای جانم حسین حسین ...
  • 7:33
    شور - ای یارم ای یارم ای یارم ای یارم ای سودایِ عشقت گرمیِ بازارم دلدارم دلدارم دلدارم دلدارم عمرمُ پایِ عشقِ پاکِ میزارم شیرینِ ، تبِ عشقی که به جونم افتاده افتادم ، تو مسیرت که دو دنیام آباده ابی عبدالله .. خاکِ کفِ پات تاجِ سرمِ این ارثه ای ، از مادرمِ «اربابم حسین .. اربابم حسین ..» ای شورِ شیرینِ شیرینِ شیرینم از امشب بی تابِ ظهرِ اربعینم ای دنیایِ من ای دین و ای آیینم نقشِ شش گوشه تُ رو قلبم میبینم میبنم ، من از اینجا رویِ گنبد پرچم رو میبینم ، زیرِ پرچم هم? این عالم رو ابی عبدالله .. دستامُ بگیر بی راهِ نرم من رو بکشون تا پایِ حرم «اربابم حسین .. اربابم حسین ..» ای خورشیدِ عالم ای نورِ تابانم با عشقِ نابِ تو کامل شد ایمانم ای جانم ای جانم ای جانم ای جانم تا ابد سایه ت رویِ سرم سلطانم عمریه ، که دلِ من شده درگیرِ عشقت جون میدم ، پایِ روضه ت یا میشم پیرِ عشقت ابی عبدالله میبینی یه روز با مویِ سفید سینه زنتم ای شاهِ شهید «اربابم حسین اربابم حسین
  • 3:11
    شور - تا حسین است ، چه حاجت به عطای دگران تا حسین است ، مگو مدح و ثنای دگران او که در هر دو سرا مظهر الطاف خداست می زنی از چه دگر ، باب سرای دگران آبروی تو رود از کف و ناکام شوی مگشا دست نیازت به عطای دگران سائل درگه او ، در دو جهان است عزیز من سرافکنده و مسکین ، چو گدای دگران یار اغیار مشو ، جز به ره راست مرو عمر بر باد مده مفت ، برای دگران تا فریبت ندهد وسوسه ی شیطان ها دل مده گوش مکن ، خود به ندای دگران نیست خیری به خدا ، جز به سرای ده و چار چون هم آغوش نیاز است ، غنای دگران جز خدای خود و مردان خدا مدح مکن پای گیر تو شود مدح خطای دگران تا چو فطرس ، پر و بالت بدهد عشق حسین مگشا بال محبت به فضای دگران ای مسلمان ، حسنی باش و حسینی همه عمر سنگ بر سینه مزن ، زیر لوای دگران تا حسین است ، به دل راه مده عشق کسی چون که دل ، جای حسین است نه جای دگران اشک و لبخندت اگر وقف حسین ابن علی ست یاد او باش به هر جشن و عزای دگران با وجود حرم او که بود رشگ بهشت نکند جلوه دگر ، صحن و سرای دگران راهیان حرمش ، خنده کنان گریانند کس ندیده است چنین ، حال و هوای دگران چهره گلگون تو ز خون کن ، که بود رنگ حسین پیش او رنگ ندارد چو حنای دگران نینوایی شد اگر شعر ” حسان ” جاوید است چون که نابود شود ، نای و نوای دگرانشاعر : استاد حبیب الله چایچیان

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی