منو
عید غدیر 97 - منصور ارضی و ابوالفضل بختیاری

عید غدیر 97 - منصور ارضی و ابوالفضل بختیاری

  • 4 تعداد قطعات
  • 6 دقیقه مدت قطعه
  • 266 دریافت شده
مداح : منصور ارضی
مناسبت مذهبی : 18ذی الحجه، عید غدیر
شخصیت : حضرت محمد (ص)
نوع قطعه : كل مجلس
مدیحه سرایی عید غدیر با صدای منصور ارضی و ابوالفضل بختیاری، 1397

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 6:20
    مدح - سرخوش آن شعر که آغازگرش نام علی ست می کشم منت آن باده که در جام علی ست هر دلی یاد علی باشد اگر ، یاد خداست محفل ذکر علی محفل آمرزش ماست شادی محض به اندوه دلم غالب شد هر زمان حرف علی بن ابی طالب شد باز در سینه ی دنیا نفسی آمده است مژده ای دل که مسیحا نفسی آمده است بهترین آیه ی رحمت به زمین نازل شد کعبه این بار به دیدار خدا نایل شد او همان است که حتی ز خدا دل ببرد کعبه حق داشت که از شوق گریبان بدرد او که از دور در آغوش زنی می آید چون خلیل است و پی بت شکنی می آید آمده بار غم از دوش نبی بردارد علی از کودکی اش چشم به خیبر دارد مرتضی جان نبی هست و نبی جان علی ست علی از آن نبی و نبی از آن علی ست نقطه ی مشترک آن دو نفر زهرا بود فاطمه لذت لبخند لب آن ها بود علی از دست کسی غیر خودش نان نگرفت لحظه ای فاصله از حضرت یزدان نگرفت بشر او را به یقین فوق بشر می خواند این که او هست خدا ، یا نه ، خدا می داند شادی محض به اندوه دلم غالب شد هر زمان حرف علی بن ابی طالب شد در سرم شعله کشد شوق تماشای نجف نیست بر لوح دلم غیر الفبای نجف خوش بر احوال کسی که شده مأمور ضریح می رساند همه دم دست به انگور ضریح به من ای کاش که یک خوشه تفضل می شد بعد از آن بوسه به شش گوشه تفضل می شد شاعر : علی ذوالقدر
  • 6:30
    سرود - ابوالفضل بختیاری - دوباره در دلم شعف دارم هوای دیدن نجف دارم برا تیر عشقش هدف دارم ندیده آسمون هوایی مثل تو ندیده نوکری آقایی مثل تو ندیده بچه ای بابایی مثل تو علی علی علی جانم کیه نباشه آقا زیر دین تو نمیاره خدا کسی رو عین تو کی داره دختری شبیه زینبت کی داره دلبری مثل حسین تو علی علی علی جانم گره وا کنه اسمت علی تو قلب منه عشقت علی یادم داده مادرم بگم هی ذکرت علی هو هو میکنم علی علی با عشق تو من زنده میکنی روح مرده تن ای جانم علی جانانم علی سراپا منم خاک درت گرفتی منو زیر پرت براتی بده بشم مدافع دخترت هستم بنده ی علی علی ایوون طلا راهی کن منو حتما این شبا ای جانم علی جانانم علی ...
  • 8:40
    مدح - ابوالفضل بختیاری - هو میکشیم نامِ علی را بیاورند دیوانه های دامِ علی را بیاورند میخانه زیر و رو شود از نعره های مان یک دُور اگر که جام علی را بیاورند بینِ مزار هم کفن خویش می دریم یک بار اگر سلامِ علی را بیاورند شیطان نکردسجده به آدم علی ندید کافی است تا امام علی رابیاورند ما نَه که جبریل گره هاش وا شود گر خاکی از غلامِ علی را بیاورند حق میدهید سجده کنیمش اگر دَمی یک جلوه از تمامِ علی را بیاورند ما را خمارِ باده نوشتند با علی ما را حلال زاده نوشتند با علی گیرم خدا دوباره دو دنیا بیاورد اما محال باشد علی را بیاورد او اول است از همه باید پیمبرش این دست را بگیرد و بالا بیاورد عزم جهاد می کند و وقت رفتنش یک کاسه آب حضرتِ زهرا بیاورد یک دَم بس است از دو دَمِ ذوالفقارِ او تا حالِ صد سپاه کمی جا بیاورد اُفتاده از نَفَس ملک الموت می رسد تا ذوالفقار محضرِ مولا بیاورد وقتِ نبردِ اوست و جبریل آمده تا دستمالِ زردِ علی را بیاورد یکدم سرِ سپاهِ عرب میزند علی ای نازِ ضربِ شصست عجب میزند علی مست است هرکه نعره ی او شورِ یا علیست مَرد است هرکه قبله ی او مرتضی علیست حجش قبول هرکه به ایوان طلا رسید بختش بلند هرکه گره خورده با علیست معراج رفته بود ببیند خدا کجاست معراج دید و گفت ببین تا کجا علیست گفت از علی مع الحق و از حق مع العلی من مانده ام علیست خدا یا خدا علیست ظهر غدیر نقشِ عقیقِ رسول شد مولا علیست تا که خدا هست تا علیست ما شاهرگ به پای علی میزنیم شُکر شرحِ تمام غیرت ما خونِ ما علیست شُکرِ خدا که حُرمت میخانه داشتیم عمریست با علی سر دیوانه داشتیم بر طاق آسمانِ نجف نام فاطمه است بالای آستانِ نجف نام فاطمه است حتی اذانِ صحنِ علی چیزِ دیگری است سر تا سرِ اذانِ نجف نامِ فاطمه است این شهر مِلکِ حضرتِ زهراست مهر اوست هرجا رَوی میانِ نجف نامِ فاطمه است فهمیده ام که روزی این شهر دست کیست دیدم به هر دُکانِ نجف نامِ فاطمه است جانِ مدینه جانِ جهان نامِ مرتضی است ای جانِ من که جانِ نجف نامِ فاطمه است ما را علی به فاطمه اش هدیه داده است بر برگه ی امانِ نجف نام فاطمه است سوگند بر علی که شرف دستِ فاطمه است انگشتریِ دُرِّ نجف دستِ فاطمه است
  • 10:48
    سرود - ای یارم ای یارم ای یارم دلدارم ای یارم ای یارم ای یارم سر روی ایوون طلای تو میذارم ای یارم دارم با تو تموم دنیا رو امشب بیا نجف ببر ما رو میگن علی رو می برن قلب زهرا رو بیرون حرم حاتم تو صفه تو دست گدا در نجفه برو ای گدای مسکین در خانه علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را علی مولا تو هل اتایی تو انسانی دینی نمازی تو قرآنی جان جهان جان جانانی شیر خدا شاه مردانی ای دست تو گره گشا حیدر آیینه خدا نما حیدر الحق که حقی و مع الحقی یا حیدر ای نور خدا شمس و قمری ماندم تو که ای رب یا بشری نه خدا تونمش خواند نه بشر توانمش گفت متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را علی مولا

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی