شب اول محرم 96 - مهدی میرداماد

روضه - سلام محرم سلام هلال ماه غم سلام محرم سلام نوای محتشم سلام پیرهن مشکی عزا سلام بانی بزم روضه ها سلام شاه سر از بدن جدا خدا رو شکر رسیدیم باز زیر خیمه های ماتم زنده موندیم رسیدیم به شب اول محرم سلام شاه بی کفن سلام ماه تشنه لب سلام رقیه دخترم سلام علی اصغرم سلام به ماه علقمه سلام به عشق فاطمه سلام مدافع حرم سلام عزیز برادرم سلام شهید بی سرم سلام اقا جون سلام میدم از سر دار سلام اقا جون سلام با قلب بی قرار سلام به اشک چشمای ترت سلام به گریه های خواهرت سلام به اون سه ساله دخترت سلام غریب شدم فدا سرت

روضه - شانه های زخمی اش را هیچ کس باور نداشت بار غربت را کسی از روی دوشش بر نداشت در نگاهش کوفه کوفه غربت و دلواپسی عابر دلخسته جز تنهائیش یاور نداشت بام های خانه های مردم بیعت فروش وقت استقبال از او جز سنگ و خاکستر نداشت می چکید از مشک هاشان جرعه جرعه تشنگی نخل هاشان میوه ای جز نیزه و خنجر نداشت سنگ ها کمتر به پیشانی او پا می زدند نسبتی نزدیک اگر با حضرت حیدر نداشت روی گلگون و لبی پر خون و چشمانی کبود سرنوشتی بین نامردان از این بهتر نداشت سر سپردن در مسیر سربلندی سیره اش جز شهادت آرزوی دیگری در سر نداشت دخترش با دیدن بازارهای کوفه گفت خوب شد بابای من در دست انگشتر نداشت شاعر : یوسف رحیمی

زمینه - بِسمِ الله بِسمِ الله لبیکَ یا ثارَالله السَّلامُ عَلَی مَنِ الإجابةُ تََحتَ قُبَّته السَّلامُ عَلَی مَنِ الأئمةُ مِن ذُریَّته کُنتَ رَبیعَ الأیتام کُنتَ معدِنَ الأحکام کُنتَ حَلیفَ الإنعام کُنتَ عِزَّةَ الإسلام المحُتَسِبُ الصَّابِر / مظلومُ بِلا ناصِر المقَطوعُ الوَتین / مُُحامی بِلا مُعین السَّلامُ عَلَی ساکنِ کربلا السَّلامُ عَلَی سِدرةِ المنُتَهی السَّلامُ عَلَی مَن بَکَتهُ السَّما السَّلامُ عَلَی قَتیلِ الأدعیا السَّلامُ عَلَی الحسین

نوحه - سلام یاسین سلام طاها به ماه بر روی نیزه ها سلام حیدر سلام زهرا به سینه زن های عاشورا نوایی از عرش در عالمین است نوای نوحوا علی الحسین است ما سربازان کربلا هستیم عهد و پیمان با ثار الله بستیم سالار زینب حماسه یعنی وقار مسلم میان شهر ننگ و ریا چه دیدنی بود صلابت او میان طوفان نیزه ها اگر چه زخمی اگر چه تنها ولی به پا کرد به کوفه غوغا تا آخرین دم دم زد ز یارش نام حسین است تنها شعارش سالار زینب شبیه مسلم همیشه ای دل بمان به راه عشق مولا اسیر ننگ و ریا نگردی اگر که کوفه گردد دنیا مرو به سوی سپاه باطل که اهل کوفه نباشی ای دل پیمان که بستی اهل وفا شو مرد سپاه خون خدا شو سالار زینب

واحد - باز به چشمم افق صحنه کرب و بلاست جن و ملک در خروش ارض و سما نینواست صحنه ملک وجود بزم عزای حسین صاحب مجلس نبی بانی مجلس خداست تحفه این ماه غم هدیه این ماه خون یا بدن بی سر است یا سر از تن جداست روح در آغوش حق خون گلویش به عرش جسم به خاک زمین سر به روی نیزه هاست حسین خون خداست کیست خدای حسین خون خدا را فقط ذات خدا خون بهاست العطش تشنگان شعله به گردون زند ماه محرم بگو ساقی عطشان کجاست ماه عزا افتاب سرزده از علقمه این مه ام البنین یا علی مرتضاست سینه یاسین و تیر سوره طاها و تیغ پیکر قران چرا زیر سم اسبهاست

واحد - سراپا به شور و نواییم همه عاشق کربلاییم تا جون هست تو سینه کنار شما با شماییم فدایی ال عباییم محیا برای بلاییم همه پیروان شهیدان راه خداییم یاد مردایی که با رشادت جام شیدایی و سر کشیدن اون شهیدایی که با نوای کاروان خوندن و پر کشیدن با نوای کاروان بار بندید همرهان این قافله عزم کرب و بلا دارد الرحیل ای عاشقان هم نوا با کاروان چون کربلا دیدن بس ماجرا دارد دلی که به عشقت اسیره با گریه برات جون میگیره نفس میزنه تا یه روزی تو روضت بمیره چی تو روضه هاتِ که هر کی میاد دیگه هیچ وقت نمیره بدون تو اقا بهشتم برامون کویره خوش به حال اونا که تو سنگر از حسین احسن الاحال گرفتن عاشقایی که سوی دیار عاشقان خوندن و بال گرفتن سوی دیار عاشقان رو به خدا می رویم بهر ولای عشق او به کربلا می رویم