منو
شب پنجم محرم 97 - حنیف طاهری

شب پنجم محرم 97 - حنیف طاهری

  • 4 تعداد قطعات
  • 20 دقیقه مدت قطعه
  • 119 دریافت شده
مرثیه خوانی شب پنجم محرم با صدای حنیف طاهری، 1397

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 20:46
    روضه - کریمه و کرم بخشیده به آسمون علم بخشیده بی حرمه ولی این آقا به اهل بیت حرم بخشیده به کاظمین گنبد طلا داده حسن صحنشو به امام رضا داده حسن یه سایه بون نداره رو قبرش آخه ضریحشو به کربلا داده حسن حسن ای آقام حسن نه سایه بون نه گنبد داره نه فرش توی مرقد داره سراسر حریمش خاکه غریبی هم آخه حد داره از گوشه ی پنجره ها غمو ببین کبوترای مرقدش خاک نشین حسن حسینی تره از تموم ما زائراشو داده برای اربعین حسن ای آقام حسن بذار برات قدم برداریم از رو دل تو غم برداریم ممنونتیم گذاشتی واسه گل پسرت علم برداریم به همه گفتیم شب پنجم شب ماست بانی روضه مون امام مجتبی ست دلا تو کربلاست ولی همین یه شب پشت بقیع قرار ما سینه زناست حسن ای آقام حسن ای آقام حسن ...
  • 6:38
    زمینه - اذن جهاد از تو شهادتش با من زخم عمیق از تو طهارتش با من بارون اشک یتیم دوای هر دردیه یک نفر و یک سپاه این اوج نامردیه عمو دارم میام از حرم کم نشه سایه ت از روسرم دارم میام به یاری توبه جای پدرم خشکی لب از تو چشای تر با من سجده ی خون با تو اشک سحر با من دارم نگاه میکنم قاتلا دور وبرت سنگ به تو میزنن جلو چشم مادرت علم به دوش این لشگرم به جای سقای این حرم دلم میخواد به نیزه بره برای تو سرم
  • 3:46
    واحد - اذن نداده بود حسین اما عبدالله اجازه از پدر گرفت اومد قتلگاه اگر نه خورشید بهانه می‌کرد دست این قرص ماه چون حسن اجازه داد زینب رهاش کرد با صدای حسن از خودش جداش کرد این یعنی حسن قیامه عالی مقامه حسن امام عشق و بر حسین امامه یا حسن عزیز زهرا یا حسن عزیز زهرا از روی تل صدا شنید آشنا بود صدا گفت برو تا قتلگاه تا سپر شی برا عمو حسین غریب و تنهات برو جای بابا من میگم برو بابا واسطه میشم به عموت میگم میخوای بیا تو پیشم این یعنی حسن شهنشاست حاکم دنیاست یعنی حسن امیر بر حسین زهراست یا حسن عزیز زهرا
  • 5:50
    واحد - گرچه از بی کسی ات جان و دلم آگاه است یک نفس خیمه بیا شام حرم بی ماه است جای هر شعبه که بر حنجر اصغر زده اند خیمه مادر اصغر پر تیر آه است سپر جسم عمو گشت پسر می دانست راه دیدار پدر آه همین یک راه است خوب شد قطع شده دست بلندم اما حیف شد دست من از دامن تو کوتاه است سر یک نیزه سر پاک ابا عبدالله بر سر نیزه دیگر سر عبدالله است شمسی و روی زمین با روی ماه افتاده ای تا اذان مانده چرا در سجده گاه افتاده ای سینه تنگ و عرصه تنگ و غرت تو می کشد زیر دست و پای دشمن بی سپاه افتاده ای گفته بابا دست خود را حائل رویت کنم راست گفته مثل زهرا بی پناه افتاده ای ای عمو از خیمه می آیم کمی آرام باش از چه با زانو به سوی خیمه راه افتاده ای شاعر : سید محمد جوادی

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی