منو
شب پانزدهم محرم 96 - میثم مطیعی

شب پانزدهم محرم 96 - میثم مطیعی

  • 6 تعداد قطعات
  • 9 دقیقه مدت قطعه
  • 375 دریافت شده
مداح : میثم مطیعی
مناسبت مذهبی : شب پانزدهم محرم
شخصیت : امام حسین (ع)
نوع قطعه : كل مجلس
مرثیه خوانی شب پانزدهم محرم با صدای میثم مطیعی، 1396


قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 9:39
    روضه - نشسته در عزایش آسمان ها و زمین در خون کسی هرگز ندیده پادشاهی را چنین در خون به سوی دشت با حسرت نگاهی مضطرب انداخت یکایک خیمه ها گشته ست با آتش عجین، در خون صدای العطش تا ناکجای دشت پیچیده ست کنار علقمه مانده یل ام البنین در خون نوایی آشنا از سوی تل زینبی برخاست: بیا مادر، بیا مادر، حسینت را ببین در خون و از موسی کلیم الله تر اکنون حسین توست که گرم گفت و گو با اوست رب العالمین در خون به استقبالش از عرش برین صدها ملک آمد که افتاده ست روی شهپر روح الامین در خون دلا آنگونه قطعه قطعه اش کردند، گویی که: پراکنده ست صفحه صفحه قرآن مبین در خون شاعر : محمد شکری فرد
  • 5:26
    زمینه - امیر عباسی - ای مقتدای همه،ای به لبها زمزمه،نور چشم فاطمه ابا عبدالله مِهرت در سرشت ما،عشقت سرنوشت ما،حرمت بهشت ما ابا عبدالله عاشقانت را،از کرم دریاب،جان فدایت ای،مهربان ارباب ای حسین جانم… سرّ وجود و عدم،ای عادت تو کرم،ای دلبر محترم ما را دعا کن ای آیات مُحکمه،ما را حقّ فاطمه،چون شهدا مُحرم ِ کرببلا کن مثل آنها که،جان فدا کردند،عزم دیدارِ،کربلا کردند ای حسین جانم… خصم هر آزاده کیست،جز یهود و صهیونیست،باید بدانند همه مردم دنیا هر فتنه ای که به پا،میگردد در هر کجا،می باشد از حیله و ظلم ِ آمریکا انقلاب ما،آبروی ما،مرگ استکبار،آرزوی ما ای حسین جانم…. ای زاده ی بوتراب،بی ترس و بی اضطراب،در دفاع از انقلاب آماده ایم ما با غیرتی منجلی،بهر یاری ولی،در راه سیّد علی اِستاده ایم ما با خمینی در،قلب ما عهدی است،آرزوی ما،دیدن مهدی است یا ابا صالح…
  • 12:27
    زمینه - در خاک و خون، فتاده جسم شیران قافله اسیران، به راه شام غوغا زینب زینب برو خدا نگهدار دگر تویی علمدار، پیمبر عاشورا به پا کن، به خطبه‌هایت، همه جا از نو کربلایی به کوفه، به شام ظلمت، تو شکوه صبر و رضایی هر چند، بر سر نیزه ها سرهاست زینب، با یتیمان تو تنهاست زیباست، هر چه خواهد خدا زیباست صحرا، خداحافظ برادرها دریا، سلام ای اشک مادرها دنیا، حدیث نیزه‌ها سرها (مولا، لکَ لبیکَ ثارالله) تا هستی هست، کرببلا نجات است آینه حیات است، دگر غم و بیمی نیست در توفانها، حسین پناه عالم حماسه راه عالم، پس از تو تسلیمی نیست هر آنکس، که با حسین است، ندهد هرگز تن به ذلت سپارد، به عشق مولا، دل به راه سرخ شهادت یارب، پر کن از این عطش ما را جامی که کند تشنه دلها را چون رود که رود راه دریا را مولا دل به این قافله بستیم هر سال، اربعین کربلا هستیم ساقی، همه از عشق تو مستیم (مولا، لکَ لبیکَ ثارالله) صحرا صحرا، به زخم کاری تیر به خط سرخ شمشیر، نوشته یا ثارالله دریا دریا، به موج خون، دمادم گفته به اهل عالم، حسین اباعبدالله چه دشتی چه کربلایی، علی ِاکبرم کجایی فتاده به جوی خونها، تو که تمثال مصطفایی صحرا، شرحه شرحه علی اکبر دریا، تشنه مانده علی اصغر دنیا، از قفا می کِشی خنجر صحرا، شده دریای خون صحرا دریا، همه طوفان عاشورا مولا «و بسم الله مجریها» (مولا، لکَ لبیکَ ثارالله) شاعر : علی محمد مودب
  • 3:41
    شور - یا حسین کاری کن یار تو باشم مایه ی فخر شما شم عاشورا توو همین هیأت اربعین کربلا باشم از عشقت بی‌تابم مولا یابن الزهراء شب هارو می‌شمارم تا شب عاشورا السلام على ساکن کربلا ساکن کرب و بلا یا حسین، از عشقت، زار و مضطرّم کن قلب من از سنگه، تو خودت دُرّم کن اسیر این دنیام یا حسین حُرّم کن یا حسین ثارالله، یا حسین ثارالله ای بقیع می سازم ایوون طلاتو گنبد و گلدسته‌هاتو با اذن حضرت زهرا صحن باب المجتباتو قلب من از عشقت می‌تپه توو سینه یه بغض غریبی توو گلوم میشینه سال دیگه ایشاالله وعده مون مدینه وعده مون توو مدینه یه حرم، می سازیم، با جون و دل عجین یه منبر، به نامِ سید الساجدین سقاخوونه پیشِ قبر امّ البنین (یا مهدی ادرکنی، یا مهدی ادرکنی) شاعر : محسن رضوانی
  • 6:48
    واحد - سوختم، برخاست باز از دل نوایی سوخته چیست این دل؟ شعله ای از خیمه هایی سوخته چیست این دل؟ یک نی خاموش خاکستر شده که حکایت میکند از نینوایی سوخته بند بندش از جدایی ها شکایت میکند روضه میخواند به سینه با صدایی سوخته روضه میخواند ز نی هایی و سرهایی غریب پیش روی کاروان آشنایی سوخته روضه میخواند از آن نی، آه، آه...آن نی که خورد بر لبانی تشنه و بر آیه هایی سوخته این سر اینجا، چند فرسخ آن طرف تر پیکری غرقه در خون در میان بوریایی سوخته دل ز هم پاشید چون اوراق مقتل، گوییا نسخه ای خطی ز داغ ماجرایی سوخته تکه تکه در عبا آیینه روی نبی آیه تطهیر میخواند کسایی سوخته دختری چیده ست یک دامن گل از یک بوته خار گل به گل دامانش آتش... دست و پایی سوخته بر لبم گاه از دل این آتش زبانه میکشد آتشی مکتوم از کرب و بلایی سوخته شاعر : محمد مهدی سیار
  • 5:33
    مناجات با امام زمان (عج) - شبی ای کاش چشمم فرش می شد زیر پای تو و من قربانی چشم تو می گشتم، فدایِ تو به مژگان می زدم جارو کف کفش تو را امّا به جنت هم نمی دادم، کفی از خاک پای تو برای قلب مجروحم کمی تو روضه می خواندی میان اشک می مردم، به پای روضه های تو دلم می خواست مثل گل شبی بودی در آغوشم از این رو می برم حسرت همیشه بر عبای تو هوای چشم های من همیشه تا ابد ابری است که دارم در دلم یاد تو و در سر هوای تو به یاد نرگس بیمار تو یک عمر بیمارم ندارد سینه ی زخمی شفا غیر از شفای تو گرفته کعبه رونق بس که گردیده به گرد تو صفا حتی صفا را وام دارد از صفای تو الا ای آخرین منجی، امام جمعه دنیا همین جمعه بیاید کاش از کعبه صدای تو شاعر : سید محمد جوادی

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی