منو
شب بیستم ماه رمضان 1400 - میثم مطیعی - ایام شهادت امام علی (ع)

شب بیستم ماه رمضان 1400 - میثم مطیعی - ایام شهادت امام علی (ع)

  • 3 تعداد قطعات
  • 24 دقیقه مدت قطعه
  • 342 دریافت شده
مراسم شب بیستم ماه رمضان با صدای میثم مطیعی، 1400

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 24:44
    شعرخوانی - ماجرا این است: کم کم کمیّت بالا گرفت جای ارزش های ما را عرضه ی کالا گرفت احترام «یاعلی» در ذهن بازوها شکست دستِ مردی خسته شد، پای ترازوها شکست فرق مولای عدالت بار دیگر چاک خورد خطبه های آتشین متروک ماند و خاک خورد با کدامین سِحْر، از دلها محبت غیب شد؟ ناجوانمردی هنر، مردانگی ها عیب شد اندک اندک قلب ها با زرپرستی خو گرفت در هوای سیم و زر گندید و کم کم بو گرفت غالباً قومی که از جان زرپرستی می کنند زمره ی بیچارگان را سرپرستی می کنند سرپرست زرپرست و زرپرست سرپرست لنگی این قافله تا صبحگاه محشر است از همان آغاز، دست کج-روی ها پا گرفت روح تاجر پیشگی در کالبدها جا گرفت چار تکبیر رسا بر روح مردی خوانده شد طفل بیداری به مکر و فوت و فن خوابانده شد ماجرا این است: مردار تفرعن زنده شد شاخه های ظاهراً خشکیده از بن، زنده شد من ز پا افتادن گلخانه ها را دیده ام بال سوزن خورده ی پروانه ها را دیده ام انفجار لحظه ها، افتادن آواز اوج بر عصب های رها پیچیدن شلاق موج در نخاع بادها ترکش فراوان دیده ام گردش تابوت ها را در خیابان دیده ام ماجرا این است: آری، ماجرا تکراری است زخم ما کهنه است اما زخم کهنه، کاری است از شما می پرسم آن شور اهورایی چه شد؟ شوق معراج و خیال عرش پیمایی چه شد؟ هان، کدامین فتنه دکان وفا را تخته کرد؟ در رگ ایمان ما خون صفا را لخته کرد هان چه آمد بر سر شفّافی آیینه ها؟ از چه ویران شد ضمیر صافی آیینه ها؟ شور و غوغای قیامت در نهان ما چه شد؟ ای عزیزان! «رستخیز ناگهان» ما چه شد؟ جان تاریک من اینک مثل دریا روشن است صبح گون از تابش خورشید مولا روشن است طرفه خورشیدی که غرق شور و نورم می کند زیر نور ارغوانی ها مرورم می کند اینک از اعجاز او آیینه ی من صیقلی است طالع از آفاق جانم آفتاب «یاعلی» است یا علی می تابد و عالم منوّر می شود ذهن دریا غرق گل های معطر می شود چشم هستی، آبها را جز علی مولا ندید جز علی، مولا برای نسل دریاها ندید کهکشان نام او پهلو به مطلق می زند تا ابد در سینه ها کوس اناالحق می زند تیغ یادش ریشه ی اندوه و غم را می زند آفتاب هستی اش چشم عدم را می زند شاعر : زنده یاد سید حسن حسینی
  • 8:23
    زمینه - زیر نور مهتاب، یا حیدر افتادی توو محراب، یا حیدر سجده ی تو به مُهر خون یا حیدر میگه زمین و آسمون یا حیدر سر شکسته‌ی علی، دل شکسته‌ی علی چشای بسته‌ی علی فُزتُ و رَبِّ الکَعبه بود، آه خسته‌ی علی بهار کعبه شد خزون یا حیدر میگه زمین و آسمون یا حیدر فاطمه میرسه بالای سرش دست میکشه روی فرق حیدرش فاطمه میشه نوحه¬خون یا حیدر میگه زمین و آسمون یا حیدر قد قُتِل المُرتَضی واللهِ تَهَدَّمَت أرکانُ الهُدی امشب مثل کوثر یا حیدر افتادی تو بستر یا حیدر محاسنت به رنگ خون یا حیدر میگه زمین و آسمون یا حیدر تو ابدی، تو ازلی، داری میری با چه دلی؟ قرآن ناطقی ولی قرآن رو سرت، زینب مضطرت میگی الهی بِـعَـلی إنا إلیه راجعون یا حیدر میگه زمین و آسمون یا حیدر فاطمه اومده با قدّ خمش میگه علی رو دیگه میبرمش روی لب پیر و جوون یا حیدر میگه زمین و آسمون یا حیدر کوفه شده کربلا واللهِ تَهَدَّمَت أرکانُ الهُدی تا که رفتی از حال، یا حسین افتادی توو گودال، یا حسین سجده ی تو به مُهر خون یا حسین میگه زمین و آسمون یا حسین میبینه خواهر حسین، میبینه دختر حسین بریده شد سر حسین تسلیماً لِأمرِک یا ربَّنا، آه آخر حسین اشک ملائکه روون یا حسین میگه زمین و آسمون یا حسین فاطمه میرسه بالای سرش دست میکشه رو رگهای حنجرش فاطمه میشه نوحه¬خون یا حسین میگه زمین و آسمون یا حسین رأس تو بر نیزه‌ها واللهِ تَهَدَّمَت أرکانُ الهُدیشاعر : سید مهدی سرخان
  • 5:12
    روضه

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • کاربر مهمان
    😢😢😢😢😢

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی