منو
شب بیست و هفتم ماه رمضان 1400 - محمود کریمی

شب بیست و هفتم ماه رمضان 1400 - محمود کریمی

  • 2 تعداد قطعات
  • 13 دقیقه مدت قطعه
  • 104 دریافت شده
مراسم شب بیست و هفتم ماه رمضان با صدای محمود کریمی، 1400

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 13:54
    مدح - سلام خواهر قرآن سلام دختر دین سلام مادر عصمت سلاله‌‌ یاسین سلام دختر طاها و نور و طور سلام سلام ای گوهر هفت بحر نور سلام تو وارث شرف و احترام فاطمه ای تو دخت موسی کاظم تمام فاطمه ای عجیب نیست که بابا به تو سلام کند و یا امام رضا در برت قیام کند تو پاره ای ز تن پاک احمدی بانو تو مادر قم آل محمدی بانو حریم تو حرم یازده امام هدی است مزار گمشده‌ فاطمه در آن پیداست به حرمت حرمت انبیا قیام کنند زیارت حرم یازده امام کنند تو چون امام رضا دُر هفت دریایی به چشم آل‌پیمبر همیشه زهرایی سزد که اهل سماوات خاک پات شوند خوش آمدی به قم ای اهل قم فدات شوند خوش آمدی به دیار قم عمه‌ سادات قدم قدم به قدومت ز آسمان صلوات به این مقام و به این شوکت و به این اجلال سزد امام رضا آیدت به استقبال عجب نبود اگر بود از ره تجلیل زمام ناقه‌ تو روی دوش جبرائیل عجب نبود که آن روز از فراز فلک به خاک بوسی ات آیند فوج فوج ملک عجب نبود که گویند اهل قم یک سر که گشته حضرت صدیقه وارد محشر عجب نه اهل قم ار افتخار میکردند به جای شاخه‌ گل سر نثار میکردند زنان شهر قم از هر طرف مقابل تو ز روی بام فشاندند گل به محمل تو ز ناقه ات همگی احترام میکردند نهاده دست به سینه سلام میکردند به احترام تو قم شاخه شاخه گل آورد جنایت و ستم شام را تلافی کرد به محمل تو فشاندند اشک جای گلاب زدند ناله که زینب کجا و بزم شراب به هر قدم صلواتت نثار میکردند تو را به خانه‌ موسی ابن خزرج آوردند به بند ناقه‌ تو دسته دسته چنگ زدند ولی به محمل زینب ز بام سنگ زدند قسم به عزت تو ای به مقدم تو درود که جای عمه‌ سادات در خرابه نبود به سوی عمه تو شامیان چو رو کردند به جای گل سر نی هیجده سر آوردند
  • 6:55
    مناجات - یا خیر الناظرین ببین چه حالی ام ببین که میچکه اشکام تو دست خالی ام بگو که میرسه به تو هنوز صدای من خدا آغوش رحمتت هنوز بازه برای من حاجت من تو این شبای آخره قول و قرارمون دیگه هرگز یادم نره یه کاری کن دلم فقط عبد خدا باشه فقط سرم رو دامنه آقام امام رضا باشه جانم امام رضا آقا جانم امام رضا این همه اضطراب این همه تاب و تب تو رو قسم میدم به اون آقای تشنه لب یه کاری کن که غم بره از تو دل همه خدا غمی نمونه جز غم حسین فاطمه نمیشه باورم که وقت رفتنه تموم این سفر بارش رو شونه منه کجا میخوای بری چرا منو نمی بری حسین این دم آخری چقدر شبیه مادری باید جوابتو با نفسم بدم بدون من نرو تو رو به کی قسم بدم قرارمون چی شد که بی قرار هم باشیم حسین هر چی که پیش اومد باید کنار هم باشیم من روی خاک و تو سوار مرکبی من توی قلب تو اما تو چشم زینبی آهسته تر برو بذار منم باهات بیام حسین دیگه نمیکشه پاهام که پا به پات بیام

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی