منو
شب ششم ماه رمضان 1400_محمود کریمی و مجید بنی فاطمه

شب ششم ماه رمضان 1400_محمود کریمی و مجید بنی فاطمه

  • 4 تعداد قطعات
  • 8 دقیقه مدت قطعه
  • 262 دریافت شده
مراسم شب ششم ماه رمضان با صدای محمود کریمی و مجید بنی فاطمه، 1400

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 8:20
    مناجات - بیچاره ‌ها بغضیست امشب در گلوشان دلواپس اند آخر برای آبروشان رسوا مکن در پیش خلقت مذنبین را راضی مشو افشا شود سر مگوشان بر کاسه‌ خالی ما هم مرحمت کن خوبان درگاه تو که پر شد سبوشان روی لبم فریاد بلغنی منای است زنده است قلب عاشقان با آرزوشان امشب یقین دارم که پاکم میکنی با دریای عفوی که چنین گشته خروشان ما خانه بر دوش شهید کربلاییم ما با غمش هستیم از عشرت فروشان ای وای عبدالله و ای مظلوم قاسم از داغ این دو ذوب شد قلب عموشان لب تشنه دیگر نیستم سیراب گشتم جام عسل کرده مرا از جرعه نوشان حالا که زیر سم مرکب قد کشیدم حالا که خون از عضو عضوم گشته جوشان تا اینکه مادر جسم پر خونم نبیند مانند اکبر جسم من را هم بپوشان
  • 8:10
    روضه - من بمیرم خاکی شده سر تا پات میچکه خون از رو ترک لبهات دل بریدی رفتی دیدن بابات قد کشیدی قربون قد رعنات چشات و وا کن من و نگاه کن آخرین بار من و صدا کن از چشم خواهرم می پوشونمت دست برادرم می رسونمت از اینجا تا حرم می کشونمت کنار اکبرم می خوابونمت خون پیشونیت داغ مثه خورشید خون تو رو شمشیر همه پاشید دور سر نیزه کاکلت و پیچید کل لشکر با ناله تو خندید صدای خنده دلم و کنده عضو عضوت به مویی بنده چی به سرت اومد آهوی حرم خجالتم دادی از برادرم دیگه حالا شدی عین مادرم دوباره برگشتی پیش اکبرم تیکه تیکه از پیروهنت افتاد چند تا مروارید از دهنت افتاد زیر پای لشکر بدنت افتاد رد پای مرکب رو تنت افتاد به خون نشسته چشای بسته استخونات همه شکسته کبوترم وقت پر کشیدنه تو خیمه ها نجمه ناله میزنه حسن داره با من گریه میکنه حال عمو عباس بدتر از منه
  • 5:22
    روضه - باز یل آمده است معنی حیّ علی خیر العمل آمده است او غزال حرم است تا قصیده بشود مثل غزل آمده است نوجوان است ولی ادبش گفت که از روز ازل آمده است شاخه شمشاد حسین در حقیقت سفر ماه عسل آمده است شتر سرخ کجاست پسر صف شکن جنگ جمل آمده است هدفش ازرق بود در پی کشتن این حداقل آمده است به خدا با رزمش طرز جنگیدن سقا به مَثل آمده است یک نفر جنگیده نعره ی حیدری از چند محل آمده است لشکر از خواب پرید بی مهابا همه گفتند اجل آمده است همه در حیرت او عمه زینب چه نقابی زده بر صورت او سپرش را برداشت آمد عمامه ی سبز پدرش را برداشت حرز یا فاطمه داشت یا علی گفت و تمام هنرش را برداشت از عمو بوسه گرفت خاطرش جمع که بار سفرش را برداشت گریه می کرد ولی دیگر از دوش عمو نیز سرش را برداشت از همه دل می کَند تا که از مادر خود هم نظرش را برداشت چون نهال است تنش از چه رو مرد حرامی تبرش را برداشت وای از این رفتن او زرهی نیست که اندازه شود بر تن او خیمه غوغا شده است نامه ی رفتنش انگار که امضا شده است ای عمو زود بیا نوجوانی وسط معرکه تنها شده است نجمه چشمش روشن چقدر قاسم او خوش قد و بالا شده است چه حنابندانی ست صورت غرقه به خون تو چه زیبا شده است زیر و رو شد بدنت چقدر نیزه که از روی تنت پا شده است تو که قاسم بودی از چه تقسیم شدی، جسم تو منها شده است بد کشیدن تو را قدت انگار که اندازه سقا شده است چکمه ها جای خودش نعل ها نیز برای تو مهیا شده است وای از این هلهله ها سر عمامه ات انگار که دعوا شده است نوه ی فاطمه ای چند تا کوچه برای زدنت وا شده است چه گریزی زده ای سینه ات مقتلی از روضه ی زهرا شده است میخ در نیست ولی تیر هر قدر که می شد به تنت جا شده است
  • 6:27
    روضه - مجید بنی فاطمه - هم پریشان حسینم هم پریشان حسن ای به قربان حسین و ای به قربان حسن روز اول مادرم چشمان من را نذر کرد این کی آن حسین و این یکی آن حسن هر شبی که فاطمه بر روضه ها مان میرسد هست گریان حسین و هست گریان حسن نه که دنیا دینمان را هم کریمان میدهند من که ایمان دارم از اول به قران حسن زیر ایوان نجف دیدم که روزی میرسد یا حسن جان مینویسم زیر ایوان حسن هر کجا رفتم دیدم کار دست مجتباست بشکند دستم نباشد گر به دامان حسن نه که تنها این دو شب کل محرم میشویم شب به شب تکیه به تکیه باز مهمان حسن قاسمش وقتی به میدان زد حسین آهسته گفت میرود جان حسین و میرود جان حسن نعره شد ان تنکرونی فانا بن المجتبی تیغ را چرخاند و گفت این است توفان حسن شد حسن یک ضربه زد ازرق همانجا شد دو تا نعره زد عباس ای جانم به قربان حسن روضه های ما همه لطف امام مجتباست شکر هر شب میرود در زیر باران حسن پیش زهرا آبرو داری کنیم و آوریم هی گلاب و دسته گل یاد یتیمان حسن

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی