منو
ایام سوگواری شهادت حضرت فاطمه (س) 93 - میثم مطیعی و سید رضا نریمانی

ایام سوگواری شهادت حضرت فاطمه (س) 93 - میثم مطیعی و سید رضا نریمانی

  • 10 تعداد قطعات
  • 12 دقیقه مدت قطعه
  • 926 دریافت شده
مرثیه خوانی ایام سوگواری شهادت حضرت فاطمه (س) با صدای میثم مطیعی و سید رضا نریمانی، 1393

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 12:33
    روضه
  • 4:52
    شعرخوانی - قصه عشق آخری دارد، عاشقی روی دیگری دارد گاه آن روی عشق پنهان است، گاه راه از میان طوفان است گاه فرمان دهد زمین بخوری، سیلی از دست بدترین بخوری سر هجده بهار پیر شوی، بین دیوار و در اسیر شوی یا که در شعله پریشانی، مثل پروانه پر بسوزانی عشق گاهی سر جنون دارد، داستانی به رنگ خون دارد ریشه عشق اگر چه افلاکی است، گاه در بند چادری خاکی است عشق بازوی پر ورم دارد، عشق بانوی بی حرم دارد گاه چشم تر از تو می خواهد، زخمِ میخ در از تو می خواهد گاه شیرین ترین محدثه ای، گاه زخمی سخت حادثه ای هم قرار است کوثرش باشی، هم فدایی حیدرش باشی عشق گرچه هزار غم دارد، ماه پهلو گرفته کم دارد دوست دارد که بی قرار شوی ، روی دل زخم ذوالفقار شوی پیش محبوب دست و پا بزنی، جای او فضه را صدا بزنی باید اینجا جوان بمیری گاه ، روی از محرمت بگیری گاه می‌کشاند به کوچه راهت را، می‌کشد در خسوف ماهت را گاه دستی کبود می‌خواهد، یاس با بوی دود می‌خواهد بازی عشق سرشکستن داشت، پای جانان به جان نشستن داشت گاه فرمان دهد که پرپر شو، جان حیدر! فدای حیدر شو آه زهرا ! بگو علی چه کند؟، مرد جنگ است او، ولی چه کند؟ شاعر : قاسم صرافان
  • 2:12
    نوا - یا زهرا سرایت جنت ای خاکم بدیده بهشت و شعله آتش که دیده که دیده باغ جنت بر فروزد که دیده حور در آتش بسوزد
  • 7:40
    زمینه - به گریه افتاده، حسینم تو کوچه بمیرم ترسیده، ای وای گرفته دستاشو، حسن روی چشماش چه ها که او دیده، ای وای تویی همه آرامشم دارم نگرانت می‌شم ازت خجالت می‌کشم زهرا شده شب تنها شدن همه مدینه اومدن دل منو آتیش زدن زهرا من و بار غم غم یک عالم تو و قد خم (امان از غربت) گرفتی دستت رو، به دیوار وای از من نیومد کاری از، دستم گرفته دستم رو، طناب بی‌رحمی من از تو شرمنده، هستم اگه علی تنها نبود خونه نمی‌شد غرق دود رخ تو نمیشد کبود ای وای کوچه پره نامحرمه میگه با ناله فاطمه علی غریب عالمه ای وای خدا میدونه چشام بارونه دلم پر خونه (امان از غربت) شکستم تا دیدم، نشستی رو خاکا شکستم چون پهلوت زهرا غلاف شمشیرا چه داغی چه زخمی گذاشته رو بازوت زهرا تو و آتیش و التهاب تو و غمای بی حساب علی شده خونه خراب ای وای تو و یه شهر بی وفا تو و صدای خنده ها شده پریشون مرتضی ای وای امان از آزار امان از دیوار امان از مسمار (امان از غربت) شاعر : رضا یزدانی
  • 4:43
    شور - سید رضا نریمانی - دیگه از دست خودم یه جورایی سیر شدم جوونیمو باختمو تو گناهام پیر شدم می دونم خیری ندیدی از من گدای رسوا فقط آبروتو بردم مایه ی ننگتم آقا اینم از مهربونیته منو جا دادی تو خوبا بگو تکلیف دل غلام سیاه تو چی می شه من که سنگ عشقتو به سینه ام زدم همیشه آقام آقام یا حسین عمریه عشق تو من میون دلم دارم هوامو خیلی داری دیگه من چی کم دارم چقدر سخته یه روزی از تو دور بشم یه لحظه زندگیم می شه جهنم به خدا عذاب محضه دنیا هیچ حتی بهشتم بی تو واسم نمی ارزه به تو وابسته شدم آقا شدم جلد مرامت می گم از ته دلم که خیلی خیلی من می خوامت آقام آقام یا حسین توی این دنیا من ندارم هیچ غمی همیشه قرصه دلم آخه تو پناهمی وقتی دلتنگ تو می شم از چشام بارون می بارم می گم السلام ای آقا من فقط شما رو دارم دوست دارم موقع مرگم سر روی پاهات بذارم دست بکش روی سرم دلم می خواد برا تو باشم از تو و کرب و بلا خدا نیاره من جدا شم آقام آقام یا حسین
  • 7:48
    واحد - این صدای گریه بی تاب کودکان است ای خدا مادر چرا چون شمع نیمه جان است مادرم جوان است، مادرم جوان است غم نشسته بر در و دیوار خانه از سکوت بانوی بیمار خانه این جهان داغی از این بدتر ندارد بدتر از بیماری مادر ندارد ذکر اهل خانه دائم آه و ربنا شد یا من اسمه دواء و ذکره شفاء شد داغمان عیان است، اشکمان نهان است ای صدای گریه بی تاب کودکان است ای خدا مادر چرا چون شمع نیمه جان است مادرم جوان است، مادرم جوان است لحظه لحظه خاطرات تلخ غربت کوچه کوچه بغض سنگین آه حسرت مادری که مثل گل یکباره پژمرد پیش چشم کودکانش تا زمین خورد وای اگر طوفان به جان باغ ما بیفتد غنچه یاسی به زیر دست و پا بیفتد وای من خدایا ، موسم خزان است ای صدای گریه بی تاب کودکان است ای خدا مادر چرا چون شمع نیمه جان است مادرم جوان است، مادرم جوان است دود و آتش می زند یک سو زبانه سوی دیگر چرخش یک تازیانه این میانه ناله هایی کودکانه مادرم گم کرده یا رب راه خانه ای خدا باور ندارم آن میان چه دید مردّی از خون ناگهان بر خاک کوچه دیدم آتشی به جان است غصه بی کران است ای صدای گریه بی تاب کودکان است ای خدا مادر چرا چون شمع نیمه جان است مادرم جوان است، مادرم جوان است شاعر : محمد مهدی سیار
  • 7:37
    واحد تند - خوش آن دل که شود کرب و بلایی / خوش آن سر که رَود بر سر سودای شهیدان خدایی/ خوشا عشق / خوشا عاشقیِ بیغش جان های فدایی / خوشا آن که ندارد / به سر غیر رضای تو هوایی / خوشا آنکه سپارد دل خود را به تو ، ای معنیِ ایمان / تو ای باطن قرآن / حسین بن علی سرور و سالار شهیدان / که در حلقه ی اعداء / در آن دشت بلا یکه و تنها / تن ندادی به ستم ، دست ندادی به ستمگر / وَ فریاد زدی که پسرِ فاطمه را بیعتِ طاغوت بُود ننگ و مخیّر شوم ار بین چنین ننگ و چنان جنگ / من و جنگ / من و شوق ملاقات خدا با رخ خون رنگ / تو مردانه به آن لشکرِ نفرین شده لا گفتی و سازش نپذیرفتی و فریاد زدی "هیهات منا الذله"به آن حلق بریده / به آن ماه / که ناگاه / درخشیده و بر نیزه دمیده / که یک چشمه از آن شور / که یک بارقه ز آن نور/ از آن غیرت مردان سلحشور به ما نیز رسیده / که ما نیز / گرفتار حسینیم / عزادار حسینیم / به جان تشنه دیدار حسینیم / که دلداده یاران وفادار حسینیم / بسیجی ره پیر خمینیم / بُود بر لب ما نیز / خروش شهدا "هیهات منا الذله"بگو باز به آواز رسا / همدمِ خون شهدا / با رجزِ دم به دم کرب و بلا / کز دل ما تا به ابد کینه ظالم نرود ، بر لب ما لعن یزید است / دل ما پی خون خواهی یاران شهید است / نبردیم زخاطر/ نه آن جور و جفا را / نه کودک کشی حرمله ها را / محال است گذاریم کنون دست به دستی / که خون می چکد از آن / محال است بگیریم امان نامه از اینان / نه یک لحظه هراسیم ز تهدید و ز تحریم / نه از فتنه تکفیر / نه زور و زر و تزویر / کنون کاخ سفید آینه ی کاخ یزید است وسزایش همه نفرین ، همه لعن و تبرا / بگو باز به آوای رسا "مرگ بر آمریکا" شاعر : محمد مهدی سیار و میلاد عرفان پور
  • 3:10
    واحد تند - سید رضا نریمانی - هرکسی خواسته باشد به خدایی برسد باید از کشتی تو راهنمایی برسد نه فقط فطرس پر سوخته ی تو حتی بی تو جبریل محال است به جایی برسد سر به زیر قدم توست بها میگیرد پس چه بهتر سر ما نیز به پایی برسد نیستم عاشق اگر منت درمان بکشم به روی چشم اگر از تو بلایی برسد وقت تو وقت شریفی است ولی بین مسیر منتظر می شوی اینقدر گدایی برسد بعد از این وقت کم پشت در خانه مرو بگذار این دل ما هم به نوایی برسد ما هنوزم که هنوز است سر کار تواییم تا ببینیم که از تو چه عطایی برسد طلب ماست نداریم همین ما را بس اگر از مادر تو چند دعایی برسد رحمت واسعه ات کیسه ی ما را پر کرد این چه لطفی است به هر بی سر و پایی برسد گریه کن های تو همسایه ی زهرا هستند بگذارید فقط روز جزایی برسد یا حسین است و یا ذکر شریف زینب اگر از ما به صف حشر صدایی برسد به پریشانی گیسوت قسم نزدیک است که به ما هم خبر کرببلایی برسد شاعر : علی اکبر لطیفیان
  • 2:31
    شور - سید رضا نریمانی - شهدا که رفتن و پریدن از هفت آسمون مادرای شهدا موندن و خاطراتشون عکس بچه هاشونو هر جا که می رن می برن بعضیاشون هنوزم منتظر یک خبرن مادرای شهید آیه های ایثارن مادرای شهید ساکن عرش یارن مادرای شهید گردن ما حق دارن باید عاشق باشی عاشق مثل این مادرا جوون بدی برا خدا مثل حسین تو کربلا شهید بیا و دست ما بگیر شهدا که رفتن و این شبا تو کرب و بلا اما جانبازای جنگ یادگاری میون ما اون دلاورایی که مرگو به بازی می گیرن بعضیا قطع نخاع بعضیا شیمیایی ان یادگاری های جنگ حالا اسیر دردن یادگارای جنگ نشون دادن که مردن نیش و زخم زبون بازم تحمل کردن باید عاشق باشی عاشق باشی توی عمل مردن برات بشه عسل مرگو بگیری تو بغل شهید بیا و دستمو بگیر
  • 4:02
    نجوا با امام زمان (عج) - امیر بی قرینه، کی می آیی؟ سحرخیز مدینه کی می آیی؟ عزیزم مادرت چشم انتظاره دوای درد سینه کی می آیی؟

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی