منو
شهادت حضرت فاطمه (س) شب دوم فاطمیه دوم 98 - محمدحسین پویانفر

شهادت حضرت فاطمه (س) شب دوم فاطمیه دوم 98 - محمدحسین پویانفر

  • 2 تعداد قطعات
  • 17 دقیقه مدت قطعه
  • 109 دریافت شده
مرثیه خوانی شهادت حضرت فاطمه (س) شب دوم فاطمیه دوم با صدای محمدحسین پویانفر، 1398

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 17:59
    روضه - سن و سالی نداشتم اما در همان کودکی چه ها دیدم قبل از آن روزها به این خوبی معنی درد را نفهمیدم سن و سالی نداشتم اما شانه هایم پناه مادر بود در دل کوچه های تنهایی دست من تکیه گاه مادر بود پدرم خوب شد ندید آن روز آنچه در کوچه بی صدا رخ داد دست سنگین کینه بالا رفت آیه های خدا زمین افتاد کاش قدری بزرگ تر بودم سپری میشدم بر آن سیلی بی تفاوت نشسته یک دنیا به تماشای چهره ای نیلی چادرش را که می تکاندم گفت گر چه از درد کهنه سرشارم چقدر خوب شد ولی امروز بین این کوچه ها تو را دارم کوچه های مدینه را گشتم دست در دست مهربان پدر باورم نیست این همان شهر است شهر اسلام شهر پیغمبر شهر خوبی که روی منبر آن جد ما از صفات فاطمه گفت فاطمه آن که مثل پیغمبر حرف حق را بدون واهمه گفت فاطمه آن که زیر سایه او قدسیان اعتکاف می کردند آن که افلاک گرد چادر او طبق نوبت طواف می کردند فاطمه آن که آبرو دادند به دو عالم حسین و عباسش دور دنیا و گردش افلاک جلوه ای از شکوه دستاسش خنده هایش بهشت پیغمبر چادرش سایه سر مردم در مدینه قدم زنان بخشید با قدومش به سفره ها گندم با حضورش خزان این دنیا زنده شد در بهار چادر او آرزوی فرشتگان خدا بوسه ای بر غبار چادر او جد ما رفت و بعد رحلت او حرمت دخترش شکسته شده پیش چشم تمام مردم شهر دست های غدیر بسته شده مادرم رفت و آسمانی شد رفت جام و شکست خمره خُم چه کشید از عناد این دنیا آخرش هم به دست این مردم کاش مادر دوباره بود و خودش پاک میکرد اشک زینب را باز هم با اشاره میگویم قصه‌ نا تمام آن شب را پلکها رفته رفته سنگین شد خواب غفلت گرفت عالم را پدر امشب به جای نان بر دوش میکشد کوله باری از غم را قطره قطره چکید غم هایش بین این کوچه ها به آرامی میرود تا به خاک بسپارد مادرم را در اوج گمنامی آسمان می‌کشید بر دوشش پیکر بی فروغ ماهش را پشت سر هم ستاره ها هستند تا که روشن کنند راهش را عرش حق جمله جمله میلرزید غصه ها را که مو به مو میگفت در پی دلخوشی مادر بود در کنار مزار او میگفت شاعر : فاطمه افشاریان
  • 3:40
    واحد - کنار علقمه ما را به خاک بسپارید که تا همیشه بمانیم خاک کوی حسین رو سیاهم مرا پاکم کن یک شبی کربلا خاکم کن تو که میدونی من عاشقتم تو که میدونی من دوست دارم تو که میدونی هر شب توی خواب سرمو روی شیش گوشه میذارم قسم به ناله مادرها سوز دل همه خواهرها کربلای ما رو امضا کن به خاطر دل نوکرها حالا که من اینقدر خاطر خواهتم حالا که تو عشق منی حسین قرار منو تو با هم باشه شب عرفه بین الحرمین دوباره این دل دیوونه زبون گرفته و میخونه چه خوشه بردن نام تو به رحمتی که تو بارونه کنار علقمه ما را به خاک بسپارید که تا همیشه بمانیم خاک کوی حسین فرار می کنم از نفس خود به سوی حسین مگر قرار بگیرد دلم به بوی حسین کجا حسین به آب فرات رو انداخت فرات هست خودش تشنه سبوی حسین شنیده ام که ملائک به وقت حاجت خویش قسم دهند خدا را به آبروی حسین

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی