منو
شهادت امام کاظم (ع) 99 - حنیف طاهری

شهادت امام کاظم (ع) 99 - حنیف طاهری

  • 3 تعداد قطعات
  • 9 دقیقه مدت قطعه
  • 48 دریافت شده
مرثیه خوانی شهادت امام موسی کاظم (ع) با صدای حنیف طاهری، 1399

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 9:45
    روضه - عشق سرسلسله راه جنونی سرخ است زندگی هم نفس بغض قرونی سرخ است در نهان خانه اندوه و بلا دلتنگیم ما به یک حنجره لبخند خدا دلتنگیم روز وشب روز و شبی تازه تمنا داریم بس که از خستگی و غفلت خود سرشاریم سایه ها در همه معرکه ها می چرخند راه بر عاطفه و شادی ما می بندند تنمان زخمی یک حنجره طوفان غم است همه هستند ولی یاد تو بدجور کم است همه هستند ولی بی تو همیشه پاییز همه هستند ولی یاد تو یعنی همه چیز کاروان رفت و به جا مانده سکوتی سنگین دشت خالی شده از همهمه آدم غمگین کاش باران بزند زندگی از سر گیریم اگر اینطور بمانیم یقین می میریم لحظه ها طعم غروبی هیجانی دارند بی تو از جزر و مد هستی خود بیزارند آرزوها همه این است بیایی آقا دل مان تنگ ظهور است کجایی آقا ...
  • 8:46
    روضه - موسای قصه های من اقای طورها ای برق چشم های تو خورشید نورها نور تو در نگاه خلایق نشسته است تنها ندیده اند تو را دیده کورها تنها امید روضه مادربزرگها تنها صدای ناله و آوای گورها ما با وجود نام شما قد کشیده ایم باب الحوائج از ازل و تا به دورها آقا اصالتا" که سلیمان ما تویی حالا شدی اسیر خیالات مورها خورشید هم اجازه داخل شدن نداشت در محبس تو محبس مهتاب و هورها داوودها به صوت شما گریه میکنند خیس است آیه های خدا در زبورها هارون زندگی تو قارون قصه هاست موسی اسیر مانده میان شرورها با تازیانه بر تن تو خط نوشته اند قربانی وقاحت جمع جسورها این روزها به مادر خود گریه میکنی اشکی عجیب گریه چشم غیورها سرد است قتلگاه تو برعکس کربلا پس گریه میکنی تو به یاد تنورها در جسر شهر کفر تنت مانده روی خاک ای خاک بر سرم سر راه عبورها
  • 5:39
    زمینه - رو به قبله شدی مثل هر شب زیر لب میگی خلصنی یا رب تا بلند میشی یک لحظه از جا درد میپیچه توی استخونا زنجیر دستات سنگین و مثل همیشه بی تابی چند سال آقا تو زندون با تازیونه میخوابی الهی غریبی تو زندون نمونه بمیرم که غصه ت دلو میسوزونه امون از غریبی تا غریبونه گفتی یا زهرا باز شروع شد همه ناسزاها آخ نمک زد دوباره به زخمات آه لگد خوردی بین نمازات با غل و زنجیر دستاتو چه وحشیانه می بندن تا می ری از حال نامردا به حال و روزت می خندن بمیرم چه بغضی گرفته گلوتو که امشب با اشکات می گیری وضوتو هر چی دیدی ولی آخر سر روی رگهات نزد با یه خنجر جسم زخمی و نعلای مرکب آه سلام علی قلب زینب میون اشکای زینب صدای خنده بالا بود سر عبا و عمامه ش میون گودال دعوا بود می دیدش که نیزه به پهلوش فرو شد الهی همه زندگیش زیر و رو شد وای حسین

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی