منو
شام شهادت امام موسی کاظم (ع) 98 - منصور ارضی و امیر کرمانشاهی

شام شهادت امام موسی کاظم (ع) 98 - منصور ارضی و امیر کرمانشاهی

  • 2 تعداد قطعات
  • 19 دقیقه مدت قطعه
  • 66 دریافت شده
مرثیه خوانی شام شهادت امام موسی کاظم (ع) با صدای منصور ارضی و امیر کرمانشاهی، 1398

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 19:26
    روضه و سینه زنی - مظهر رحمت خدا سلطان هشتمین نور انما سلطان سفره ات پهن هر کجا سلطان السلام علیک یا سلطان کرمت شد دلیل این اذعان احدی نیست جز شما سلطان بار خود نزد شاه آوردم ذره ای اشک و آه آوردم کوله باری گناه آوردم بر حریمت پناه آوردم گر چه عبدی پر از خطا هستم زائر مشهد الرضا هستم شده معنا کنارت آسایش تویی آقا دلیل آرامش با تو لازم نمی شود خواهش گویم این را بدون آلایش… گاهی اقرار و اعتراف رواست ” همه ی هستی ام امام رضاست “ دردمندم ، دوا نمی خواهم من مریضم شفا نمی خواهم حاجتی جز شما نمی خواهم از تو غیر از تو را نمی خواهم در کرم کار خویش را بلدی دست خالی نمی رود احدی معصیت های من ندیدی تو پدرانه سویم دویدی تو بین آغوش خود کشیدی تو چشم بسته مرا خریدی تو گره افتاده است در کارم بیش از اندازه دوستت دارم می کنی خوبِ خوب حالم مرا راحت از دغدغه خیال مرا بهر پرواز و قرب بال مرا … …می دهی رزق کل سال مرا داده هر زمان مرا امداد بهترین جاست صحن گوهرشاد جبرئیلی که تا سما رفته اهل عرفان که تا خدا رفته هر کسی تا به کربلا رفته قبل آن مشهد الرضا رفته آخر آقا برات دست شماست روز محشر صراط دست شماست ای به دردم دوا امام رضا نظری بر گدا امام رضا از کرم یا سخا امام رضا ببرم کربلا امام رضا مدد از سوی غیر تو ننگ است من حرم لازمم دلم تنگ است شاعر : عرفان ابوالحسنی
  • 5:51
    روضه - بلوا شد یه دفعه تو قتلگاه غوغا شدبلوا شد سر پیراهن تو دعوا شدسر و کله اَنَس پیدا شدجنجاله مادر تو وسط گودالهجنجاله زیر اسبا بدنت پا مالهتوی دست دشمنا خلخالهشمشیره بدنت پر از سنان و تیرهشمشیره نیزه با پهلوی تو درگیرهیه نفر میگه ببر که دیرهآزاره یکی داره میبره گهوارهیکی داره میبره گوشوارهیکی هم برده سر شیرخوارهمیبُرَن رگای حنجرتو میبُرَنمیبُرَن دارن از پشت سر تو میبُرَنوای ای وای ای وای****میدزدن دارن از هم سرتو میدزدنمیدزدن سر آب آورتو میدزدنمعجر خواهرتو میدزدنشمر از تو گودال فهمیده انگارکه از کمر قامت تو شده خم بعد از علمدارداره سمت گودال عجولانه میرهچرا زینب چشم ربابو میگیرهبا چکمه روی سینه وای میشینه واینَبُرید وای رقیه میبینه وای

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی