منو
شام شهادت حضرت فاطمه (س) فاطمیه دوم 1400 - میثم مطیعی

شام شهادت حضرت فاطمه (س) فاطمیه دوم 1400 - میثم مطیعی

  • 8 تعداد قطعات
  • 9 دقیقه مدت قطعه
  • 341 دریافت شده
مرثیه خوانی شام شهادت حضرت فاطمه (س) فاطمیه دوم با صدای میثم مطیعی، 1400

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 9:07
    روضه - من که از عشق علی چون شمع شیدا سوختم صاحب جنت منم، اما در اینجا سوختم سوختم تا یک سر مویی نسوزد از علی تا بماند رهبرم من بی مهابا سوختم بی گنه بودم ولی در آتشم انداختند محسنم شد کشته، نالیدم که بابا سوختم زینبم می دید آتش زائر رویم شده از پریشانی او در بین اعدا سوختم صورت آتش گرفته تا زسیلی شد کبود شکر کردم، بهر حفظ جان مولاسوختم مثل چشم مجتبی مسمار یارب سرخ بود من نمی گویم چه شد تنهای تنها سوختم هرکه نان از سفره‌ی ما برده بود استاده بود بس‌که نامردی بود در این تماشا سوختم سوختم تا شعله ی عشقت بماند جاودان پای تا سر یا علی با این تمنا سوختم شاعر : جواد حیدری
  • 17:16
    زمزمه - دستم به بازوش خورد، آتیش گرفت جونم من تا ابد، از فاطمه، شرمنده می‌مونم اسما بریز، آب روون، که من نمی‌تونم از دستم رفتی زهرای من، ولی چه زود کاشکی حیدر هم وقت غسل، تو مرده بود لبخندت جا مونده روی این، رخ کبود بعد زهرا خیلی توو خونه، نمی‌مونم مثل حال و روزش این روزا، پریشونم می‌خوام پاشم واسه نمازش، نمیتونم گرفت ازم توون من رو غمش برید امون من رو به غم نشوند زمونه من رو کاشکی میشد بمونی زهرا آخه هنوز جوونی زهرا من موندم و ناله، من موندم و حسرت راحت شُدید، از گریه‌هاش، ای شهر بی‌غیرت! چیزی نموند، جز سایه‌ای، از اون قد و قامت هر بار دیدم دست به دیواره، دلم گرفت زهرای من رو دست غم با، ستم گرفت یک زهرا داشتم دنیا اون رو، ازم گرفت مگه میشه دووم بیارم؟ رو صورت کبودِ یارم چجور باید لحد بذارم؟ کاشکی میشد بمونی زهرا آخه هنوز جوونی زهرا هیچکس خبردار نیست، از راز بین ما بر گردن، این شهر غم، می‌مونه دِین ما از شعله‌ها، میشه شروع، داغ حسین ما می‌بینم روزی که توو مقتل، نگاش کنی هی ناله می‌کنه و تو هی، دعاش کنی وقتی که دست و پا می‌زنه، صداش کنی بگی حسین غریب مادر شهید من شهید بی سر تنت کجاست عزیز حیدر؟ «حسین حسین غریب مادر» شاعر : رضا یزدانی
  • 1:40
    پیش زمینه - اللهم صل علی فاطمة و أبیها و بعلها و بنیهاای مادرانه ترین عشق ای روشنایی دل ها مادر مادر، یا فاطمةالزهرا آیینه حیدری، با آنکه شکسته‌ای غمخوار مرتضی! تو گره‌گشا بهر دست بسته‌ای یا زهرا، سلام من بر آهت به دعای جانکاهت، در دل شبها یا زهرا، تو شکوه فریادی به خروشت جان دادی، دین احمد را اللهم صل علی فاطمة و أبیها و بعلها و بنیها شاعر : دکتر محمد مهدی سیار
  • 7:13
    زمینه - تنهای تنها موندم بی تو تو اوج غم ها موندم بی تو خسته از سرگردانی بی عشق رفتی و من جا موندم بی تو بانو رفتی ! ای وای من رفته شوق از دنیای من رفتی زهرای من فاطمه گل خزونم، الهی دردت بجونم بانوی قد کمونم «رفتی و خدا نگهدار رفتی به امید دیدار» تاریکه دنیای من بی تو میباره چشمای من بی تو لا خیر فی عمری من بعدک دلگیره شبهای من بی تو بانو بی تو روزم تاره بانو بی تو غم میباره بی تو حالم زاره رفتی و خدا نگهدار، رفتی به امید دیدار من موندم و این شب تار «رفتی و خدا نگهدار رفتی به امید دیدار» ای شور و دلگرمی خونه م زهرا جان من از تو ممنونم عمرت رو دادی پای این عشق من به عشق پاکت مدیونم وای از، زخمِ، بازوی تو وای از، دردِ، پهلوی تو صد وای از روی تو حال و روزمو می دونی، پرکشیدی تو جوونی کاش می شد برام بمونی «رفتی و خدا نگهدار رفتی به امید دیدار» ای همراه و یار من رفتی بانوی غمخوار من رفتی می جنگم با غربت و غم ها ای تنها سردار من رفتی زهرا بی تو تنها موندم تنها تو این دنیا موندم رفتی من جا موندم بی قراره قلب زینب، آسمون گرفته امشب دل شد از غمت لبالب «رفتی و خدا نگهدار رفتی به امید دیدار» شاعر : فرشته حسینی
  • 5:09
    شور - چه سخته روضه های ما بدون تو دلم شبای جمعه روضه خون تو چه خالیه بدون تو جهان ما شکسته بی تو بغض بی‌امان ما از اون شب جمعه، از اون شب ماتم نمیدونی داغت، چه کرده با عالم صدات هنوز توو گوشمونه صدایی که نوحه می‌خونه نوحه می‌خونه: «الا یا اهل العالم، من حسین را دوست دارم» شکسته قلب مادر شهیدامون به خون نشسته چشم موسفیدامون بهونه‌ی شهادتت شده حسین تو سرجدا شدی مثل خود حسین شکستم از این غم، شکستم از این داغ تو پرکشیدی تا، مصارع العشاق صدات هنوز توو گوشمونه صدایی که نوحه می‌خونه نوحه می‌خونه: «الا یا اهل العالم، من حسین را دوست دارم» به عشق تو پر از شکوه غیرتیم خود تو گفتی ملت شهادتیم تو ما رو خوندی ملت امام حسین دلا فدای غربت امام حسین بیا و مهمون شو، توو روضه‌های ما دوباره با گریه، بخون برای ما صدات هنوز توو گوشمونه صدایی که نوحه می‌خونه نوحه می‌خونه: «الا یا اهل العالم، من حسین را دوست دارم» شاعر :‌ رضا یزدانی
  • 7:30
    واحد - زهرا زهرا شوق پریدنه، تو قلب تو ولی پلکی بزن نگاهی کن، به غربت علی زهرا زهرا، یا بنتَ خیرِ الانبیاء کلِّمینی، بنتُ النبیِ المصطفی بی جوابه، این ناله‌های من چرا؟ أنا ابنُ عَمِّکِ علی، چشماتو باز کن که بازم گریه کنم از غربتت، گریه کنی از غربتم بمان کنارم زهرا زهرا امشب چه غصه ای، تو دل زینبه گمونم خونده از نگات، که آخرین شبه یا می‌میرم، از نفسای آخرت یا می‌کشه، منو نگاه دخترت ببین چطور، پر می‌زنه دور و برت ببین که با بغض و سکوت، نگاه زینب چی می‌گه کاشکی می‌شد که پیشمون، میموندی یک کم دیگه هستی حیدر مادر مادر چادر نمازمو، سر می‌کنم برات شاید دوباره ببینم، لبخندو رو لبات یادش به خیر، وقتی چادر کردی سرم گفتی چقد، چادر میاد به دخترم لبخندت رو، از خاطرم نمی‌برم گفتی حجاب حکم خداست، هنوز تو گوشمه صدات وقتی که یادم می‌دادی، آیه قل للمؤمنات مادر خوبم
  • 3:05
    واحد تند - تو شمع جمع عشاقی، الا یا ایهاالساقی عالم فانی، عشقت باقی، الا یا ایهاالساقی چشمت....شده قاتل لشکر دشمن خشمت...زده صاعقه بر سر دشمن برخیز...شب را بشکن عباس است او یا حیدر حیدر حیدر یا حیدر رزمش، قهرش، مهرش، سر تا پا حیدر کراری دیگر آمد فریادش یا حیدر ماشاءالله یابن حیدر این سو آن سو می‌افتد «سر»، این‌سو آن‌سو می‌افتد «پا» این‌سو آنسو می‌افتد «دست»، تا می‌رقصاند تیغش را صحرا...ز قیامش محشر گشته بنگر...که عدو بختش برگشته لشکر...شده سرگشته چون حیدر اسدالله است شمشیرش سیف‌الله است لا حول و لا قوه الا بالله چشم بد دور از چشمش جانم، ماشاء الله ماشاءالله یابن حیدر شاعر : دکترمحمدمهدی سیار
  • 4:24
    زمزمه - تو رو توو خاک غم گذاشتم سنگ لحد رو هم گذاشتم ببخش براتو کم گذاشتم زهرا، حق تو به گردنم مونده هنوز زهرا، عطر تو به پیرهنم مونده هنوز زهرا، زهرا زهرا، حال گریه‌دار حیدرو ببین زهرا، نمی‌تونم دیگه پاشم از زمین زهرا، زهرا مَردم! علی یاوری به جز زهرا نداشت مردم! فاطمه جوونی شو برام گذاشت ای وای، ای وای بی تو دلم میشه شربارر نگاه نمیکنم به مسمار دلم پره از در و دیوار زهرا، در و دیوار با تو مهربون نبود زهرا، واسه گریه‌هات یه سایه‌‌بون نبود زهرا، زهرا زهرا، خاک کوچه هم منو میده عذاب زهرا، منم و چاه غم و حال خراب زهرا، زهرا مَردم! علی یاوری به جز زهرا نداشت مردم! فاطمه جوونی شو برام گذاشت ای وای، ای وای از این زمونه ناامید شد توو سن کم، موهاش سفید شد چه زود مادرِ شهید شد ای وای، پسرم شش ماهه بود که کشتنش ای وای، منو کُشت با رفتنش با رفتنش ای وای، ای وای ای وای، بعد محسن خونه‌مون شد پرِ درد ای وای، فاطمه خیلی براش گریه می‌کرد ای وای، ای وای مَردم! علی یاوری به جز زهرا نداشت مردم! فاطمه جوونی شو برام گذاشت ای وای، ای وای شاعر : رضا یزدانی

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی