- 585
- 1000
- 1000
- 1000
شب دوم فاطمیه دوم، سید رضا نریمانی
مرثیه خوانی به مناسبت شهادت حضرت فاطمه (س) فاطمیه دوم با صدای سید رضا نریمانی، سال 1399
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
غروب جمعهها، که اشکا جاریه/تموم لحظههاش، که بیقراریه/کار دلم فقط، لحظهشماریه/آخه یکی بگه که این، چه روزگاریه؟/کجاست، پناه بیکسیِ ما؟/کجاست، همون غریب آشنا؟/کجاست، تو این شبا صاحبعزا؟/کجاست پناه ما؟/چی میشه این همه، «آقا بیا»ی ما/شاید نمیرسه، به تو صدای ما/تو سینه حبس شده، شاید دعای ما/آقا بیا دعایی کن، خودت برای ما/بیا، ببین که غرق آهم و.../بیا، ببین که بیپناهم و.../بیا، به روم نیار گناهمو/آقای مهربون/این روزا، روزایِ غربت حیدره/این شبا رو لبت، روض? مادره/شاید نگاه تو، هنوز به اون دره/کدوم دلی از اون کوچه، میتونه بگذره؟/بیا، برا دلای بیقرار/بیا، آقا یه مرهمی بیار/بیا، همین روزا با ذوالفقار/یابن الحسن بیا/این روزای غریب، عجب روزاییه/مدینه این روزا، برو بیاییه/میون کوچهها، سر و صداییه/نکنه باز حکایتی، از بیوفاییه/میان، آتیشبیار فتنهها/میان، بازم یه عده بیحیا/میان، سمت بهشت مصطفی/با تازیانهها
-
یار ما هر نیمه شب که بر سر سجاده است/آنقدر آقاست یاد قوم نوکر زاده است/گر گدا کاهل بود تقصیر صاحب خانه نیست/ما نمیخواهیم ورنه لطف او آماده است/گریه هایم کم شده یعنی که بی برکت شدم/بی حیایی من آخر کار دستم داده است/به دل سنگی من این حرف ها سودی نکردحل کار سنگ کی در طاقت سمباده است/امر مولا روی چشم و نهی مولا روی چشم/کار سختی نیست اصلا،عبد بودن ساده است/در تمام سالها من فکر خود بودم ولی/او دم خیمه به شوق دیدنم اِستاده است/فاطمیه جمع را یک کربلا مهمان کنید/قلب ما سینه زنان دربه بدر آن جاده استشاعر: سید پوریا هاشمی
-
بوی دود از خانه مولا به عالم میرسد/بوی دود از چادر آن بانوی آزاده است/با گزیدنهای لب این درد را پنهان مکن /هرچه خواهی کُن ولی این خانه را ویران مکن /یاکه جارو میزنی یاکه غذا را میپزی /جانِ زینب این مکن ، جان حسینت آن مکن /منکه میدانم که از این زخم میپیچی به خود /تا که میآیم به زور این چهره را خندان مکن /زینبت را میکُشی وقتی که خود را میکِشی /مردِ خود را بیش از این شرمنده از طفلان مکن /سرفههایت را رها کُن لااقل آهی بکش /شیشهام میپاشی از هَم سینه را زندان مکن /بر تَرکهایت ضرر دارد بغل وا میکنی /با بغل واکردنت این جمع را گریان مکن /بشکند دستِ کسی که دستِ او دستت شکست /هیچ کس آنجا نگفت اینگونه با قرآن مکن /چهره پنهان کن وصیت کن شکایت کن ولی /با فشردنهای دندان درد را پنهان مکن شاعر: حسن لطفی
-
هیچ کی نبود بگه این گل که پرپره/این زن که میزنید ناموس حیدره/از عمد مادرو پیش پسر زدن/از عمد با لگد محکم به در زدن/تو رو فاطمه بی هوا می زنن/برای رضای خدا می زنن/اگر مرد خانه غرورش شکست/زنش را همه مرد ها می زنن/مرا چند تایی کشیدن و بعد/بمیرم تو را چند تا میزدن/صدا گم شده در صدا همهمه است/تو را بین این سر و صدا میزنن/تو را در مدینه زدن این همه/حسین تو را کربلا میزنن/گروهی زدن و گروهی دگر/فرادا فرادا جدا می زدن/تو را با غلاف پری کشته اند/حسین تو را با عصا می زنن/همان آتشی که به در گر گرفت/پس از ظهر بر خیمه ها می زنن/اگر نیزه ها مانده در قتلگاه /سپره ها همه عمه را می زنن/کربلا سنگ ندارد همه جایش رمل است/این همه سنگ چرا دور و برت افتاده
-
مادر جان سلام گریه کن های غم تو /دل ریش از عمر کم تو /بر روی سینه میزنن در ماتم تو /در ماتم تو /مجلس ختم فاطمیه هاست /مهمون تو میشه تو غربت بقیع هر کسی اینجاست /مادر تو نداری حرم ولی حرم تو تو قلب ماست /مثل بچه های یتیم گریونیم برای غمت /روضه خونمونه حسین فاطمیه هست محرمت /وا اماه وای .... /مادر جان سلام وقتی زخم بال و پرت /بارونی چشم ترت /پهلو به پهلو شدنت میشه درد سرت /میشه دردسرت ... /چرا از بابا تو میگیری رو /زخمی شده پرت این همه نکش کار از این بازو /زحمت میشه برات این همه نزن خونه رو جارو /میسوزه خونه ی علی از داغ قامت خمت /دستاسم گریونت شده فاطمیه است محرمه /وا اماه وای .... /مادر جان سلام وقتی درداته بی امون /زرد چهره ات مثل خزون /گل برگاته سرخ و کبود /ای یاس جوون .... /از در و دیوار گله ها داری /از داغ غریبی و غربت علی شبا بیداری /اشکای دونه دونه بر روی گونه های تو شد جاری /مهمون داری تو میکنی ای قربون عمر کمت /نوکرهات دست به سینه اند فاطمیه است محرمه /وا اماه وای .....
-
من تشنه رو جرعه آبم بده /سلام دادم آقا جوابم بده /از اون سفره ی فیض کرب و بلا /بیا روزی بی حسابم بده /چجوری بگم که این روزا خیلی کلافه ام حسین /من حس میکنم که دور و بر تو اضافه ام حسین /میمیرم برات یادت باشه این اعترافم حسین /دیگه قهرم با تموم عالم بی تو آواره با تو خوشحالم /حسین وای .... /صدام کردی آب حیاتم بدی /با این زائرا ارتباطم بدی /از این تیره بختی منو تا ابد /به یک لحظه آقا نجاتم بدی /بهت رو زدم ازم رو بگیری دلم میشکنه /حرم واسه من یه آهن ربا و دلم آهنه /میمیرم برات توی کربلا این دلم روشنه /چجوری بگم که این روزا خیلی کلافه ام حسین /من حس میکنم که دور و بر تو اضافه ام حسین /میمیرم برات یادت باشه این اعترافم حسین /حسین وای .... /دو خط روضه میخونم عرضم تمام /تو رو می زدند بین اون ازدحام /میون همه روضه های غمت /خدایی یه چند تاش عجیبه برام /عجیبه برام سرت رو گذاشتن میون تنور /یا انگشتر و با انگشتت آخر بریدن به زور /عجیبه چطور یه ده تا سوار از تو کردند عبور .... /چجوری بگم که این روزا خیلی کلافه ام حسین
تاکنون نظری ثبت نشده است.