شب دوم فاطمیه دوم 99،‌ مجید بنی فاطمه

هویدا می شد از اسرار در عالم اگر شانت /نه عالم بلکه می کرد عرش را زیر و زبر شانت /خلایق را خدا در صبح محشر جمع خواهد کرد /به قدر سوزنی پیدا شود آنجا مگر شانت /تو را والاترین مخلوق ها "ام ابیها" خواند /که اینگونه شود سنجیده بانو با پدر شانت /علی آمد به دنیا آینه دارت شود زهرا /برابر باشد اینجا لااقل با یک نفر شانت /برایم جمله ی "لولاک" هم حرف بزرگی نیست /که آنجا هم بیان گشته ست خیلی مختصر شانت /"رسول الله" اعمالش همه عین عبادت بود /نشد حتی کمی با بوسه هایش بیشتر شانت /چگونه من هزاران بیت در مدح تو بنویسم /خدا با آن خدایی اش سه آیه گفته در شانت

می مانم عاشقانه در این روزهای سخت /باشی کنار من اگر این روزهای سخت /حالا فقط به پیش تو بودن دلم خوش است /در غربتم پس از پدر این روزهای سخت /اجر رسالت است که دیگر برای ما /حتی نمانده یک نفر این روزهای سخت /زانو بغل نگیر عزیزم دلم گرفت /ماتم نگیر اینقدر این روزهای سخت /بیرون که می روی دل من شور می زند /این روزهای پر خطر، این روزهای سخت /داری تو هم شبیه به من پیر می شوی /نفرین روزگار بر این روزهای سخت /دستم شکسته حیف به دردت نمی خورد /بی فایده است این سپر این روزهای سخت

فردا غروب می روم آماده شو علی /کم کم برای سخت ترین روزهای سخت /دشواری تحمل روز "حسین" را /آسان نمی کند مگر این روزهای سخت /دیگر "حسین" را نتوانم به بر گرفت /بلبل به ناتوانی من گریه می کند

گریه و ناله و آه و حسرت و شب زنده داری /شب زنده داری خوبه اما نه با زخمای کاری /چه جوری خواب به چشامون میاد وقتی تو بیداری /با این شرایط خونه دیگه خوشی نمی مونه /حال منو کسی جز تو توی دنیا نمی دونه /چرا حرف نمی زنی، منو کشته این سکوت /چرا گریه می کنی می شینم تا رو به روت /زهرا جان زهرا جان زهرا جان***بین همین خونه ای که خاکش نبض آسمونه /وقتی که حالت پریشونه حال ما پریشونه /نفس نفس می زنی برا من نفس نمی مونه /با این نگاه بارونی می خوای بگی نمی مونی /تو کوچه چی گذشته که می خوای پا شی نمی تونی /دیگه رفته احترام، نمیدن جواب سلام /تو روزای بی کسی تو بمون، بمون برام /چرا حرف نمی زنی، منو کشته این سکوت /چرا گریه می کنی می شینم تا رو به روت /زهرا جان زهرا جان زهرا جان***زینبت دلش خونه و شده این روزا کلافه /میگه با همون دستی که پر از درد اون غلافه /چرا مادرم برای حسین پیرهن می بافه /بهش بگو که این روزا تازه شروع ماجراست /بهش بگو که پیرهن برا شهید کربلاست /بگو از تو قتلگاه، از اون آخرین نگاه /قتلوه بالسیوف، قتلوه بالرّماح /بگو از دل صبور، بگو از سر و تنور /بگو از حسین تو رو جدا می کنن به زور /زینب جان زینب جان زینب جان

دلی که خسته شدی از دوری، بگو نبریدی /محبوبتو شاید ببینی باز خدا رو چه دیدی /بی حوصله ای، کلافه ای، حق داری /این فاصله رو دیگه تاب نمیاری /دلتنگیاتو کی به جز حسین می فهمه /اشکاتو با کی در میون میذاری /راه نجاته از غم حسینه /مونس و یار و همدم حسینه /عشقم حسینه /دلتنگم واسه نیمه شبای حرم /می بینی حسرتو توی چشم ترم /بخرم ببَرم ببَرم حسین /راه نجاته از غم حسینه /مونس و یار و همدم حسینه /عشقم حسینه