منو
شهادت حضرت فاطمه (س) شب چهارم فاطمیه اول 93 - محمود کریمی و ابراهیم رحیمی

شهادت حضرت فاطمه (س) شب چهارم فاطمیه اول 93 - محمود کریمی و ابراهیم رحیمی

  • 7 تعداد قطعات
  • 15 دقیقه مدت قطعه
  • 146 دریافت شده
مرثیه خوانی شهادت حضرت فاطمه (س) شب چهارم فاطمیه اول با صدای محمود کریمی و ابراهیم رحیمی، 1393

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 15:11
    روضه - من پسر خون خدا مهدی ام طالب خون شهدا مهدی ام مادر من مادر خون خداست مادر من ائمه را مقتداست مادر من امّ ابیها بود مادر من حضرت زهرا بود مادر من بهشت احمد بود روح دو پهلوی محمد بود مادر من سیدة الانبیاست دائرة المعارف کبریاست مادر من اسوه صبر و رضاست آینه پیمبر و مرتضاست عصمت حق، همسر حبل المتین امّ نبی، امّ کتاب، امّ دین مادر من روح نماز شب است حاصلی از تربیتش زینب است مادر من حسین می پرورد دامن پاک او حسن آورد مادر من دست یدالله بود دست مگو هستِ یدالله بود مادر من بود و نبود علی ست مادر من یاس کبود علی ست مادر من فدایی حیدر است شاهد او ناله پشت در است مادر من کیست امید علی ست مادر اولین شهید علی ست مادر من چو مرغ بی بال شد مثل کتاب وحی، پامال شد حیف از آن نخل که بی برگ شد اول زندگی جوانمرگ شد حیف که ناموس خدا را زدند مادر مظلومه ما را زدند حیف از آن سینه که در خون نشست حیف از آن دست که دشمن شکست
  • 18:38
    روضه - دارد نشانه از حرم بی نشانه ات تشییع مخفیانه و دفن شبانه ات باب تو باب وحی در رحمت خداست چون شد که قتلگاه تو شد آستانه ات نه در اُحد ، نه در دل صحرا ، نه در بقیع حتی تو حق گریه نـداری به خانه ات از خیمه هـای سوختـه ی کربـلا گذشت آن آتشی که سبز شد از آشیانه ات در پیش چشم فاتح بدر و احد زدند گه بـا غلاف تیغ و گهی تازیانه ات حق داشتی خمیده شوی چون هلال ماه ای کوه غصه های علی روی شانه ات صد بار جان فشاندی و در یاری علی دیدند بـاز جانب مسجـد ، روانه ات ای حامی علی که گمان داشت شوهرت با دست خـویش دفـن کنـد مخفیانه ات وقتی که دست خصم به رویت بلند شد افتــاد لرزه بـر بدن نازدانه ات میثم سراغ قبر تو را می‌گرفت و دید در قلب او بود حرم بی ‌نشانه ‌ات
  • 11:03
    زمینه - ما حال دل بابا رو بعد از شب دفن تن مادر می دونیم وقتی که می ره از خونه بیدار می شیم و روضه مادر می خونیم دل همه تو ناباوری چشم همه گریونه شب اول بی مادری خونه مثل زندونه یادش بخیر خنده روی لبهای مادر روی نون جای دستای مادر مهربونی چشمای مادر هر شب یکی از ما توی تاریکی میره همراه بابا زیارت تا مخفی بمونه جای مادر شبا می ریم به مزارش به نوبت بی نهایته غصه بابا ناتمومه این غربت می بره سر قبرش شبا یکی مونو هر نوبت یادش بخیر عطر گلهای توی سجاده ش جای وصله چادر ساده ش نور صورت و روح آزاده ش ...
  • 6:48
    واحد - ابراهیم رحیمی - خداحافظ ای مهربانم ، مرو ای یار قد کمانم تماشا کن اشک روانم ، یازهرا ببین زهرا در اضطرابم ، بدون تو خانه خرابم مده با داغ خود عذابم ، یازهرا الوداع ، بگو رو به قبله چرا خوابیدی همه زندگیِ مرا پاشیدی ، ز من دل بریدی؟ خدا نگهدار ، ای همسر علی ببین چه خاکی ، شد بر سر علی نظر نما بر ، چشم تر علی فاطمه جانم ، زهرا مرو مرو زنم دست غم روی دستم ، ز روی تو شرمنده هستم ببین دیگر از پا نشستم ، عزیزم فدای آه بی صدایت چرا می لرزد دست و پایت مپوشان از من ناله هایت ، عزیزم یا زهرا ، نگفتی چه شد بین دیوار و در فقط پیکرت می شود لاغرتر ، زدی بسکه پرپر دلم گرفته ، حرفی نمی زنی بدان که آخر ، تو قاتل منی امان ز دست ، مسمار آهنی فاطمه جانم زهرا مرو مرو نگاهت دارد بوی هجران ، زبان دور لب ها نچرخان رخت را با چادر مپوشان ، عزیزم دهد فضه تا که تکانت ز هم وا گردد استخوانت نشیند خون روی لبانت ، عزیزم واویلا ، چرا رنگ و رویت چنین برگشته مگو که دگر روز آخر گشته ، تنت خوب نگشته رسیده وقت ، هجران ما دو تا نما مدارا ، با حال بچه ها نزن به پیشم ، اینگونه دست و پا فاطمه جانم زهرا مرو مرو شاعر : قاسم نعمتی
  • 3:51
    واحد - علی شبا با چاه درد دل می کنه با اشک ابواتراب خاکو گل می کنه خدا خدا خدا خدا می کنه عزای فاطمه به پا می کنه تنهای تنهاست شیر خدا طوفان دریاست شیر خدا دلتنگ زهراست شیر خدا عجب حکایت غصه داری شده خدا ببین عجب روزگاری شده کار دل علی بی قراری شده علی تسلیم این زخم کاری شده خیلی غریبه شیر خدا مغلوب غم هاست شیر خدا دلتنگ زهراست شیر خدا شبا با اشک و آه وقتی خوابن همه می ره زیارت مرقد فاطمه هنوز تو فکر اون صورت نیلیه هنوز تو فکر اون ضربه سیلیه گریه سراپاست شیر خدا درداش یه دنیاست شیر خدا دلتنگ زهراست شیر خدا
  • 4:27
    تک - نغمه زیر و بم تویی شورش محتشم تویی میکده را سبو تویی بتکده را صنم تویی گر به طواف آمدم دور تو دور می زدم جان خودت مکن ردم که آخرین قسم تویی جود تویی دست منم جام تویی مست منم جرأت نعره مرا ذات تویی جنم تویی کوی تو را قلندرم آب گذشته از سرم آن که رگ کردن خود به پاش می زنم تویی صلی الله علی الباکین علی الحسین یا حسین ...
  • 5:33
    شور و شعر خوانی - بسوز ای دل، بزن شراره که شعله خیزد زسنگ خاره بریز ای اشک، به رخ هماره که تازه گشته غمم دوباره صدا ندارد تران? من کسی نزد سر به لانه من غریب و تنها به خان? من غروب کرده مه و ستاره خزان فتاده به لاله زارم نه غنچه دارم نه لاله دارم نه میتوان آه زدل برآرم نه تاب هجران نه راه چاره غریب کوچه شهید خانه جدا شد از من به تازیانه به بازوی او بود نشانه به سین? من بود شراره غم خسوف قمر بگویم حدیث قتل پسر بگویم ز سینه یا میخ در بگویم کدام غم را کنم اشاره کسی ندیده کسی ندیده که سرو بستان شود خمیده چه ها گذشت به این شهیده سزد بپرسم زگوشواره همای بختم کجا پریدی شبانه بی من چرا پریدی زلانه سوی خدا پریدی تو هم گرفتی زمن کناره به یاری من به پا ستادی شهید گشتی شهید دادی من ایستادم تو اوفتادی تو را شهادت مرا نظاره سحر که گفتمن حدیث با ماه روانه بودم به خانه در راه زکوچه بگذشت مغیره ناگاه نگاه او کشت مرا دوباره زسوز سینه روایتی کن ز درد پنهان حکایتی کن به (میثم) خود عنایتی کن که از شما دم زند هماره

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی