- 306
- 1000
- 1000
- 1000
شب پنجم محرم 1400- سید رضا نریمانی
مرثیه خوانی به مناسبت شب پنجم محرم 1400 با صدای سید رضا نریمانی، سال 1400
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
جوونیم و میریزم به پای تو/کاش سفید بشه موهام به پای تو/ یا پیر غلام، بشم آخرش برات/یا که جون بدم توو روضههای تو/ یه عمره که توو دام تو دلم اسیره/خدا محبت تو رو ازم نگیره/ همین روزام براتم و ازت میگیرم/یا کربلا میرم یا توو روضه میمیرم/ صاحب کرم، میبینی که مضطرم/من تو رو رها کنم کجا برم/ خیلی بدم، من به تو نارو زدم/نکنه به من بگی نیا حرم/ بهم نگو برو که باورم نمیشه/تویی که مهربون بودی باهام همیشه/ خدا نیاره رزق من توو روضه کم شه/دعا کن این غلام سیاه خرج حرم شه/«حسین من، حسین من، حسین جان»/ *** صدام گرفت، اینقده صدات زدم/بس که سینه توی هیئتات زدم/ ببین من و، ببین اشک چشمم و/خودم و چقدر توو روضههات زدم/ آقا شاید تا اربعین دَووم نیارم/چقدر همه برن حرم به روم نیارم/ توو این شبا، ذکر مادرم حسن/بیکفن حسین و بیحرم حسن/ غریب حسین، دل بیشکیب حسین/تا همیشه سایهی سرم حسن/ واسهش یه روز یه گنبد طلا میسازیم/شبیه گنبد امام رضا میسازیم/ توو این شبا، میبارن چشای من/یه چِشَم میگه حسین یکی حسن/ یکی غریب، توی دشت کربلا/یکیشون غریب اما توو وطن/ حسین رو سر بُریدن از قَفا توو صحرا/حسن رو کُشته کوچه و غمای زهرا/ ***عمو ببین، که میریزه خون من/بیا که رسید به لبها جون من/ببین چقدر، مِثِ مادرت شدم/با لگد شکسته استخون من/ ببین چه جوری قاسم تو سربلند شد/چه مردی شد برا خودش قدش بلند شد/ ***عمو برو، او بگو به مادرم/که منم شدم فدایی حرم/ بهش بگو، پیش عمه زینبم/نکنه گریه کنی بالا سرم/عمو تو رو خدا به فکر مادرم باش/به جای من مواظب برادرم باش
-
صدام گرفت، اینقده صدات زدم/بس که سینه توی هیئتات زدم/ ببین من و، ببین اشک چشمم و/خودم و چقدر توو روضههات زدم/ آقا شاید تا اربعین دَووم نیارم/چقدر همه برن حرم به روم نیارم/ توو این شبا، ذکر مادرم حسن/بیکفن حسین و بیحرم حسن/ غریب حسین، دل بیشکیب حسین/تا همیشه سایهی سرم حسن/ واسهش یه روز یه گنبد طلا میسازیم/شبیه گنبد امام رضا میسازیم/ توو این شبا، میبارن چشای من/یه چِشَم میگه حسین یکی حسن/ یکی غریب، توی دشت کربلا/یکیشون غریب اما تو وطن/ حسین رو سر بُریدن از قَفا تو صحرا/حسن رو کُشته کوچه و غمای زهرا/***در این مدینه همین جا سر مرا برید/ولی قلاف به بازوی مادرم نزنید/صدای در، دری که تو شعله سوخت/دری که یه میخ تو سینه دوخت/صدای جیغ، توی خاکستر و دود/که میدونه چی تو دست فضه بود/بابام با اشک داره فریاد میزنه /این زنی که میزنید زن منه/یکی تنش زخما پر ستاره شد/جگر یکی مدینه پاره شد/یکی دیگه لخته های خون رو دید/کربلا بعد حسین آواره شد/باید همه گریه کنیم برای زینب/نمیشه هیچ غمی مث غمای زینب
-
عمو ببین، که میریزه خون من/بیا که رسید به لبها جون من/ببین چقدر، مِثِ مادرت شدم/با لگد شکسته استخون من/ ببین چه جوری قاسم تو سربلند شد/چه مردی شد برا خودش قدش بلند شد/ ***عمو برو، تو بگو به مادرم/که منم شدم فدایی حرم/ بهش بگو، پیش عمه زینبم/نکنه گریه کنی بالا سرم/عمو تو رو خدا به فکر مادرم باش/به جای من مواظب برادرم باش
-
تا لاله گون شود کفنم بیشتر زدند/از قصد روی زخم تنم بیشتر زدند/قبل از شروع ذکر رجز مشکلی نبود/گفتم که زاده ی حسنم بیشتر زدند/این ضربه ها تلافی بدر و حنین بود/گفتم علی و بر دهنم بیشتر زدند/از جنس شیشه بود مگر استخوان من/دیدند خوب می شکنم بیشتر زدند/می خواستند از نظر عمق زخم ها/پهلو به فاطمه بزنم بیشتر زدند/تا از گلم گلاب غلیظی در آوردند/با نعل تازه بر بدنم بیشتر زدند/دیدند پا ز درد روی خاک می کشم/در حال دست و پا زدنم بیشتر زدند
-
میبینی این لشکر و، چطور میبینند تو رو/این دَم آخر بذار، ببینمت بعد برو/ به فکر آسمونی و، زمین نفسگیره برات/سوار مَرکب که میشی، دل عمو میره برات/ خشکِ لبات، وایسا ببینن عمههات/با این زره چقدر شدی، شکل جوونیِ بابات/ سفر به خیر، این همه دردسر به خیر/میری و توو دلم میگم، یادِ علیاکبر به خیر/ رو خاک و خون یاکریم، پَراش توو چنگ نسیم/این کسی که میزنن، بچه یتیمِ یتیم/ برای بردن تنت، کی و صدا کنم عمو/فردا چطور توو صورت، بابات نگاه کنم عمو/ حالی شده، پیشت چه جنجالی شده/یه جا سرت خالی شده/ می زدنت، چیزی نموند از بدنت/گشتم و پیدا نمیشه، یه جای سالم رو تنت/ *** بغضم دیگه وا نشد، غمت توو دل جا نشد/چه آرزوها واسه، تو داشتم اما نشد/ انگاری که دنیا داره، رو سرم آواره میشه/پات و که رو خاک میکِشی بندِ دلم پاره میشه/ جان عمو، پاشو نگران عمو/سرت و مثل بچگیت، بذار رو دامان عمو/ دیر شده بود، محشری از تیر شده بود/وسط یه عالمه گرگ، تن تو اسیر شده بود
-
هرچی دارم و گرفتم از این در خونه/چقَدِ خوبی امام حسین خدا میدونه/ اگه کج رفتم میخوام از این به بعد عوض بشم/به تو قول میدم ولی این دفعه رو مردونه/ اینه حرفای دلِ سینهزن به تو/واسه این دو سه روز نیست، عشق من به تو/ از همون قدیم، عشقِ پچگیم/روز و شب شدی، کُلِ زندگیم/ «عشق من حسین، عشق من حسین»***روایت داریم شفاء میده و باور کردم/دست کشیدم روی تربت و دوا شد دردم/ این دفعه اگه اجازه بدی کربلا بیام/صد و ده دفعه دور ضریح تو میگردم/ یه جوازِ کربلا، لازمم حسین/میشه اربعین بگی، عازمم حسین/ شاه سر جدا، جان مرتضی/اربعین ببر، ما رو کربلا/ «عشق من حسین، عشق من حسین»/ ***دوری و دوستی برای قصههاست نه بین ما/خیلی تنگه دل من یه کاری کن تو رو خدا/ اگه آبرو ندارم دیگه پیش تو قبول/قَسَمت میدم تو رو حُرمت امام رضا/ تو رو جون مادرت، کربلا بده/آقاجون به نوکرت، کربلا بده/ جانِ فاطمه، دل پُر از غمه/اربعین ببر ما رو علقمه/ «اربعین ببر ما، رو علقمه»
-
ماه خیمهی نجمه، قربون قَد و بالات/سیزده سالته اما، میجنگی مِثِ بابات/ شبیه بابات، شمشیر میزنی/شبیه بابات، تکبیر میکِشی/شبیه بابات، حمله میکنی/قیامت و به تصویر میکِشی/رجز که میخوندی میگفتم ای جانم/یادِ یَل جَمَل میافتم ای جانم/«میوهی دل من، یادگار حسن»/ ***از بس تشنته نورِ، چشمات داره کم میشه/میگیره دلم تا که، ابروی تو خم میشه/ دیدن حریفِ، تو نیستن ولی/تا روت و سمت، من کردی زدن/تو رو شبیه، جَدت فاطمه/دیدم چقدر با، نامردی زدن/ نیزه به نیزه شد جراحتت، بیشتر/سنگ به تو خورده به صورتت، بیشتر/ «میوهی دل من، یادگار حسن»/ ***زیربارون شدی قاسم، بازم اومده یادم/بازم یاد تابوتِ، بابای تو افتادم/ شبیه زهرا، پهلوت زخمیه/بسه تَقَلا، زانوت زخمیه/تنت شده، مثل موم عسل/به زیر نعلا، بازوت زخمیه/ شکسته بازوت ولی گردنت، بیشتر/سرِ تو زخمیه ولی تنت، بیشتر/ «میوهی دل من، یادگار حسن»
-
سیزده ساله گلی بود ز گلزار حسن/چشم شهلاش چنان چشم گهربار حسن/هر که بر او نظر افکنده خدا میداند/شد دلش سوختهی عشق شرر بار حسن/عاشق اویم و با دست غمش میخواهد/که روم پایِ سرِ دارِ حسن/آنچنان بوی پدر داشت که زینب/ز تماشای جمالش شده بیمار حسن/ حالیا آمده تا اینکه شود خاتمهی کار حسن/گرم شد در دل آن معرکه بازار حسن/او مگر کیست؟!، رخش ماه شب تار حسن/ *** سیزده سال زمین دور قدش گردیده/سیزده سال زمان صورت ماهش دیده/سیزده سال به خورشید، صفا بخشیده/سیزده سال حسین ابن علی روی مهش بوسیده/سیزده سال دل از دست عمو دزدیده/سیزده سال به دنبال علمدار مُریدانه دویده است/و از او یکسره طرز سر و دست زدن در وسط معرکه دیده/ سیزده سال مدینه ز خودش پرسیده/چه کسی ماهتر از صورت زیبای دل آرای گل نجمه به عالم دیده؟!/سیزده سال خودش را به بر اکبر لیلا دیده/سیزده سال سحر منتظر یک سحر چشمانش/سیزده سال قمر در به در چشمانش/سیزده سال فلک چرخ زده دور سر چشمانش/سیزده سال سمک تشنهلب پلک تر چشمانش/سیزده سال ملائک همه دلباخته و دعواشان/بر سر یک نظر چشمانش/ ***کاش میشد که شوم کشتهی تدبیر قضا و قدر چشمانش/ما چه دانیم و چه گوییم و چه خوانیم از او/این همان است که یُحیی و یُمیت است تب پر شرر چشمانش/حربهی قتلِ جهانیست نهان زیر سر چشمانش/وای اگر تیغ کشد از کمر چشمانش/عالمی پر شود از کشتهی بیبال و پر و دست و سر چشمانش/حالیا آمده تا جانب میدان برود/دیدن جانان برود/ آمد و رخصت میدان ز عمو کرد طلب/با دل پر ز طرب/با وجودی پرِ تب/غرق تعب/بیزره! خود ندارد/
-
بسته بر چهرهی خود نیمهی عمامه که با صورت پنهان برود/بسته شمشیر عمو را به کمر/با لب عطشان، دل سوزان برود/تا کند صلح حسن را ز غم فاطمه جبران برود/اشکریزان عقبش عمّه/عمو محو عبور پُرِ شورش/گوئیا جان ز تن خسرو خوبان برود/گفت ارباب هماکنون همهی کفر به یکسو/و به جنگش همه ایمان برود/ با صدای ملکوتیِ رسایی قاسم/آمد و در وسط معرکه سر داد ندایی قاسم/که منم عشق حسن، سبط علی شیر خدایی قاسم/کرد هنگامه به پایی قاسم/زیر لب داشت نوایی قاسم/داشت چون اکبر لیلا به سرش شوق رهایی قاسم/ازرق شامی بیریشه فرستاد به جنگ پسر فاطمه یکیک پسرانش/که همه با لب شمشیرِ یل نجمه فتادند/خودش آمد و با ضربه قاسم به درک رفت/صدای همهی خیمه به تکبیر رها گشت از این رزم تماشایی قاسم/ ***ناگهان از همه سو سنگ به سوی گل سرخ حسن آمد/و یک ضربت شمشیر به فرقش، و یک نیزه/لب تشنه درآورد سر از سینهی غوغایی قاسم/فتاد از فرس و زد نفس افتاد میان قفس مرکب و فریاد برآورد پیاپی که عمو/جان به ره عشق تو کرده است فدایی قاسم/ چارهساز همهی عالم امکان به خدا لرزه فتاده است به جانش/رفته از دست توانش/گوئیا تازه شده داغ جوانش/هرچه میگشت نمیبست نشانش/با دل خستهی بشکسته صدا زد که کجایی قاسم?
-
ای ستون تکیهی تو تکیهگاه من/ای، خیمهی تو تا همیشه سرپناه من/ای، سوی پرچم تو تا ابد نگاه من/ای/ آبروی دو عالم، تنگه دلم برا تو/با بدی نوکرات، کی میسازه اِلا تو/ تویی که جز به کربلات یه لحظه رو نمیکنم/تویی که جز با پرچمات خدایی خوو نمیکنم/ تویی که خط قرمز تموم خونوادمی/تویی که بیشتر از همه تو سختیا به یادمی/ «تویی حسین آقام، تویی حسین آقام»/ ***ای تموم خاطرات نوجوونیمون/ای، آدرسای هیئتای تو نشونیمون/ای، صاحبی که سوی روضه میکِشونیمون/ای/ معشوقٌ اِلَی الأبَدِ، تنهام نذاری آقا/من غیر تو تا آخر، ندارم کاری آقا/تو که حساب اشکای نریخته منم داری/حساب زنجیرایی که به شونه خورده رو داری/ حساب لرزهی پاهام زیر علامت و داری/بگو هوای بیکسیم توی قیامت و داری/«تویی حسین آقام، تویی حسین آقام»
-
دوباره نیمهی راه و دوباره نام حسن/دوباره دست کریم عَلَی الدَّوام حسن/جون میگیرم تا میخونم منم غلام حسن/ با یادت آرومه قلب بیقرارم/من غیر از عشق تو دلخوشی ندارم/ من بی تو خدا میدونه دلخونم/تا آخرش پات میمونم/یه گوشه چشمت درمونم/آقا جونم/«حسن آقا جونم، حسن آقا جونم»/ ***بزن دوباره به لشکر تو فاتح جَمَلی/رجز بخون برا دشمن بگو اَنَا بنُ العَلی/ماشاءالله مثل حیدر امیر بیبدلی/ میلرزه دشمن با خشم توو نگاهت/توو میدون سرهاشون میشه فرش راهت/ ای جانم حسن بازم توو میدونه/تو معرکه میتازونه/سپاه دشمن حیرونه/سرگردونه/«حسن آقا جونم، حسن آقا جونم»/ ***یه شب دیدم توی خوابم مدینه بردی من و/دیدم چه پرچم سبزی رو گنبدت زدن و/پا ایوونت میدیدم من یه عده سینهزن و/ تا چشمام محو اون گنبد طلا شد/پای سقاخونهت حاجتم روا شد/ توو صحنت یه روشندلی بینا شد/بساط گریه برپا شد/سر لباس دعوا شد/باز غوغا شد/ ای جانم حسن بازم توو میدونه/تو معرکه میتازونه/سپاه دشمن حیرونه/سرگردونه/ «حسن آقا جونم، حسن آقا جونم»
-
حسین آقام همه میرن تو میمونی برام/با مادرم ایشاالله اربعین میام حرم/سلام بدم به محضر شما قدم قدم/حسین آقام همه میرن تو میمونی برام/یه عمریه شده پناه من حسینیه
تاکنون نظری ثبت نشده است.